۱۰۶٬۳۱۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'گ های ' به 'گهای ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' می رود' به ' میرود') |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''چین نو از جنگهای تریاک تا به امروز''' تألیف هلویگ شمیت گلینتسر، مترجم واهیک کشیش زاده؛ تاریخ نوین چین به زعم چینیها با جنگهای تریاک آغاز میشود و جنبش چهارم مه 1919 مبدأ دوران معاصر به شمار | '''چین نو از جنگهای تریاک تا به امروز''' تألیف هلویگ شمیت گلینتسر، مترجم واهیک کشیش زاده؛ تاریخ نوین چین به زعم چینیها با جنگهای تریاک آغاز میشود و جنبش چهارم مه 1919 مبدأ دوران معاصر به شمار میرود. در کتابی که پیش رو دارید، نه تنها مهم ترنی رویدادهای 150 سال گذشتهی این کشور، بلکه سمت و سوی تکامل و تعارضات داخلی چین و هم چنین دستاوردهای سترگ این امپراتوری عظیم و کشمکشهای خارجی آن نیز ترسیم میشود، و به این ترتیب ترکیب آنچه چینیها از تاریخ خود ترسیم میکنند و دیدی که از خارج به این تاریخ افکنده میشود، برای خواننده تصویر کاملی را به نمایش میگذارد. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
زمانی که آدمی در نخستین سالهای سدهی بیست و یکم دست به نگارش تاریخ صد و پنجاه سال واپسین می برد، آنچه توجه بسیاری را در سدههای متمادی به خود جلب کرده است، در پرتو روشنای نوینی خودنمایی میکند. چنین به نظر میرسد که مرحلهی گذار دشواری پشت سر گذاشته شده است، دورانی که برای چین، گذاری دوگانه بوده است: از بین بردن قانون اساسی امپراتوری گذشته و پایداری در برابر نیروهای استعماری و ادعاهای ارضی ژاپن و روسیه. چین امروز از دیدگاه اقتصادی، بسان طولانی ترین دوران امپراتوری چین، کانون جاذبهی شرق آسیا است. بازارهای مالی بین المللی با توجه به مازاد عظیم صادراتی به گونهی فزایندهای به این منطقه انتقال مییابد. هم زمان با آن، چین از دوران در پیش گرفتن سیاست درهای باز، پیوندهای بین المللی خود را چنان گسترش داده است که از نظر نیاز به مواد خام و تأمین مواد انرژی زا و نیز از دیدگاه وابستگی به فن آوری و تجارت خارجی به موتور رونق اقتصاد جهانی تبدیل شده است، این امر زمینه ساز وابستگی عظیمی شده است. سیاست کنونی چین هنوز متأثر از اجبار برآمده از دوران جنگ تریاک برای یافتن جایگاهی در جهان است. هرچند دیگر خاطرات فروپاشی سلسلهی منچو در سال 1912 و خفت و خواری ناشی از اشغال بخشهایی از این کشور توسط ژاپنیها و جنگ داخلی، کم کم از اذهان مردم پاک میشود، | زمانی که آدمی در نخستین سالهای سدهی بیست و یکم دست به نگارش تاریخ صد و پنجاه سال واپسین می برد، آنچه توجه بسیاری را در سدههای متمادی به خود جلب کرده است، در پرتو روشنای نوینی خودنمایی میکند. چنین به نظر میرسد که مرحلهی گذار دشواری پشت سر گذاشته شده است، دورانی که برای چین، گذاری دوگانه بوده است: از بین بردن قانون اساسی امپراتوری گذشته و پایداری در برابر نیروهای استعماری و ادعاهای ارضی ژاپن و روسیه. چین امروز از دیدگاه اقتصادی، بسان طولانی ترین دوران امپراتوری چین، کانون جاذبهی شرق آسیا است. بازارهای مالی بین المللی با توجه به مازاد عظیم صادراتی به گونهی فزایندهای به این منطقه انتقال مییابد. هم زمان با آن، چین از دوران در پیش گرفتن سیاست درهای باز، پیوندهای بین المللی خود را چنان گسترش داده است که از نظر نیاز به مواد خام و تأمین مواد انرژی زا و نیز از دیدگاه وابستگی به فن آوری و تجارت خارجی به موتور رونق اقتصاد جهانی تبدیل شده است، این امر زمینه ساز وابستگی عظیمی شده است. سیاست کنونی چین هنوز متأثر از اجبار برآمده از دوران جنگ تریاک برای یافتن جایگاهی در جهان است. هرچند دیگر خاطرات فروپاشی سلسلهی منچو در سال 1912 و خفت و خواری ناشی از اشغال بخشهایی از این کشور توسط ژاپنیها و جنگ داخلی، کم کم از اذهان مردم پاک میشود، | ||
چین در چارچوب تکامل و پیشرفت اقتصادی در شرق و جنوب شرق آسیا - که چینیهای مقیم خارج سهم عمدهای در آن دارند - عهده دار نقش مهمی میشود. اجرای این نقش از دیدگاه سیاسی و نظامی از هم اکنون آغاز شده است. چین همانند گذشته، ولی به شکلی دیگر، نه تنها به بخشی از جامعهی جهانی تبدیل شده، بلکه تاریخ چین، اکنون در زمانهی پس از پایان دوران استعمار، باید بازنویسی شود، همچنان که به تاریخ اروپا همانند تاریخ هردوآمریکا (شمالی و جنوبی) از زاویهی نوین و تاکنون نامأنوس بر پایهی روندهای تکاملی جهان باید نگریسته شود. اما دست یازی به شالوده ریزیهای پیشین، نباید ما را از دیدن تجربههای 200 سال واپسین بازدارد؛ تجربههایی که این کشور، همواره نه از روی انگیزههای درونی، شروع به وارد کردن به جامعهی جهانی کرده است. تجربههایی که چین با قدرتهای اروپایی، آمریکا، ژاپن و روسیه از سرگذرانده است، هنوز برای آنها زنده است و به میزان چشمگیر و تعیین کنندهای بر سیاستهای کنونی آنها تأثیر میگذارد. اما منازعات درونی، زوال امپراتوری و نهادهای آن، دوران جنگ داخلی، قدرت گیری حزب کمونیست و در نتیجهی آن کشمکشهای درون حزبی پس از بنیان گزاری جمهوری خلق چین نقش هویت سازی در جامعهی کنونی چین دارد. امروز در کنار آن، در کلان شهرهای چین زندگی مدرن در جریان است، و چنان است که در ظاهر امر کمتر پدیدهای نشان از فرهنگ سنتی این کشور دارد. با این وجود سنت همچنان حضور پررنگی دارد و در حال باسازی خود است. درچنین شرایطی مرور تاریخ چین، از دوران جنگهای تریاک به این سو، آن هم در برگهایی اندک شمار، به نخستین گام های کسی می ماند که می خواهد به چین و تاریخ و فرهنگ آن کشور بپردازد تا پویایی کنونی آن را بهتر درک کند و بتواند روندهای بحرانی را تحلیل کند. رشد انفجاری تولید کالا و پیدایش بازارهای گوناگون، در رابطه با مناسبات و همکاریهای اقتصادی، سیاست و نهادهای سیاسی را با چالشهای همواره تازه تری روبه رو میسازد. فقط با جاری سازی وردگونهی «جامعهی متعادل» بر زبان، نمیتوان بر این چالشها فائق آمد. برای تضمین دوام آنچه دوران مدرن نام گرفته، به نهادهای تضمین کنندهی روال بازار، به ضمانت قانونی و نیز به دیگر ابزارهای مدیریتی نیاز هست. وقتی بخشهای آموزشی، جایگاه بنیادی خود را حفظ میکند، ارتقاء سطح کاردانی نسلهای نو و مشارکت آنها در فرهنگ جهانی اطلاعاتی و مصرفی به پیدایش چین نوینی می انجامد که هم سنتهای فرهنگی و مدنی کهن و هم سنتهای مذهبی و ادبی را، توأمان، از نو به کار میگیرد. پس تاریخ نوین چین به زعم چینیها با جنگهای تریاک آغاز و جنبش چهارم مه 1919 مبدأ دوران معاصر آن به شمار | چین در چارچوب تکامل و پیشرفت اقتصادی در شرق و جنوب شرق آسیا - که چینیهای مقیم خارج سهم عمدهای در آن دارند - عهده دار نقش مهمی میشود. اجرای این نقش از دیدگاه سیاسی و نظامی از هم اکنون آغاز شده است. چین همانند گذشته، ولی به شکلی دیگر، نه تنها به بخشی از جامعهی جهانی تبدیل شده، بلکه تاریخ چین، اکنون در زمانهی پس از پایان دوران استعمار، باید بازنویسی شود، همچنان که به تاریخ اروپا همانند تاریخ هردوآمریکا (شمالی و جنوبی) از زاویهی نوین و تاکنون نامأنوس بر پایهی روندهای تکاملی جهان باید نگریسته شود. اما دست یازی به شالوده ریزیهای پیشین، نباید ما را از دیدن تجربههای 200 سال واپسین بازدارد؛ تجربههایی که این کشور، همواره نه از روی انگیزههای درونی، شروع به وارد کردن به جامعهی جهانی کرده است. تجربههایی که چین با قدرتهای اروپایی، آمریکا، ژاپن و روسیه از سرگذرانده است، هنوز برای آنها زنده است و به میزان چشمگیر و تعیین کنندهای بر سیاستهای کنونی آنها تأثیر میگذارد. اما منازعات درونی، زوال امپراتوری و نهادهای آن، دوران جنگ داخلی، قدرت گیری حزب کمونیست و در نتیجهی آن کشمکشهای درون حزبی پس از بنیان گزاری جمهوری خلق چین نقش هویت سازی در جامعهی کنونی چین دارد. امروز در کنار آن، در کلان شهرهای چین زندگی مدرن در جریان است، و چنان است که در ظاهر امر کمتر پدیدهای نشان از فرهنگ سنتی این کشور دارد. با این وجود سنت همچنان حضور پررنگی دارد و در حال باسازی خود است. درچنین شرایطی مرور تاریخ چین، از دوران جنگهای تریاک به این سو، آن هم در برگهایی اندک شمار، به نخستین گام های کسی می ماند که می خواهد به چین و تاریخ و فرهنگ آن کشور بپردازد تا پویایی کنونی آن را بهتر درک کند و بتواند روندهای بحرانی را تحلیل کند. رشد انفجاری تولید کالا و پیدایش بازارهای گوناگون، در رابطه با مناسبات و همکاریهای اقتصادی، سیاست و نهادهای سیاسی را با چالشهای همواره تازه تری روبه رو میسازد. فقط با جاری سازی وردگونهی «جامعهی متعادل» بر زبان، نمیتوان بر این چالشها فائق آمد. برای تضمین دوام آنچه دوران مدرن نام گرفته، به نهادهای تضمین کنندهی روال بازار، به ضمانت قانونی و نیز به دیگر ابزارهای مدیریتی نیاز هست. وقتی بخشهای آموزشی، جایگاه بنیادی خود را حفظ میکند، ارتقاء سطح کاردانی نسلهای نو و مشارکت آنها در فرهنگ جهانی اطلاعاتی و مصرفی به پیدایش چین نوینی می انجامد که هم سنتهای فرهنگی و مدنی کهن و هم سنتهای مذهبی و ادبی را، توأمان، از نو به کار میگیرد. پس تاریخ نوین چین به زعم چینیها با جنگهای تریاک آغاز و جنبش چهارم مه 1919 مبدأ دوران معاصر آن به شمار میرود. در کتابی که پیش رو دارید، نه تنها مهم ترنی رویدادهای 150 سال گذشتهی این کشور، بلکه سمت و سوی تکامل و تعارضات داخلی چین و هم چنین دستاوردهای سترگ این امپراتوری عظیم و کشمکشهای خارجی آن نیز ترسیم میشود، و به این ترتیب ترکیب آنچه چینیها از تاریخ خود ترسیم میکنند و دیدی که از خارج به این تاریخ افکنده میشود، برای خواننده تصویر کاملی را به نمایش میگذارد.<ref> [https://historylib.com/books/2680 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |