۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ی های ' به 'یهای ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه ایم' به 'هایم') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
از دیگر مطالبی که در این کتاب در معرّفی مولانا در بخش شرح زندگانی دیده میشود گزینشهای نابی است از آثار مولانا که وی را در عالم معنا و حضور او را در تمامیّت مفهوم معرّفی میکند و در تبیین شخصیت او فراصوری و بیرون از شناسنامه سخن میگوید. کما این که اصل و خویش و تبار مولانا را عشق میداند و در عالم عاشقی از پدر پیش و بیش افتاده است<ref>متن، ص 18</ref>. در بخشی از تأثیر پذیری مولانا از پدر [[بهاء الدین ولد، محمد بن حسین|بهاء الدّین ولد]] و نیز از [[محقق ترمذی، سید برهانالدین حسین|سیّد برهانالدّین محقّق ترمذی]] یاد میکند. در بخشی دیگر از همسر و فرزندان او سخنی مختصر میرود<ref>متن، ص 30</ref>. | از دیگر مطالبی که در این کتاب در معرّفی مولانا در بخش شرح زندگانی دیده میشود گزینشهای نابی است از آثار مولانا که وی را در عالم معنا و حضور او را در تمامیّت مفهوم معرّفی میکند و در تبیین شخصیت او فراصوری و بیرون از شناسنامه سخن میگوید. کما این که اصل و خویش و تبار مولانا را عشق میداند و در عالم عاشقی از پدر پیش و بیش افتاده است<ref>متن، ص 18</ref>. در بخشی از تأثیر پذیری مولانا از پدر [[بهاء الدین ولد، محمد بن حسین|بهاء الدّین ولد]] و نیز از [[محقق ترمذی، سید برهانالدین حسین|سیّد برهانالدّین محقّق ترمذی]] یاد میکند. در بخشی دیگر از همسر و فرزندان او سخنی مختصر میرود<ref>متن، ص 30</ref>. | ||
بخش مولانا و شعر که با کتاب مفصّل و عالمانهی [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] با نام [[مولانا و شعر]] یکسان است از شعر ناب مولانا در عین بی اعتقادی مولانا به شعر سخن میگوید. در واقع پارادوکسی تمام در این ماجرا وجود دارد. از سویی بی اعتقادی به شعر و عدم خشنودی از آن و از دیگر سو بیان شعرهایی جوششی و ناب. نویسنده در همین بخش اشاره میکند اگر به [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] شاعر بگوییم در حقّش جفا کردهایم، که او شاعر نیست و اگر برای آنکه شعر میگوید و در جهان ادب به عنوان شاعر شناخته شده است شاعر نگوییم باز در حقّش جفا | بخش مولانا و شعر که با کتاب مفصّل و عالمانهی [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] با نام [[مولانا و شعر]] یکسان است از شعر ناب مولانا در عین بی اعتقادی مولانا به شعر سخن میگوید. در واقع پارادوکسی تمام در این ماجرا وجود دارد. از سویی بی اعتقادی به شعر و عدم خشنودی از آن و از دیگر سو بیان شعرهایی جوششی و ناب. نویسنده در همین بخش اشاره میکند اگر به [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] شاعر بگوییم در حقّش جفا کردهایم، که او شاعر نیست و اگر برای آنکه شعر میگوید و در جهان ادب به عنوان شاعر شناخته شده است شاعر نگوییم باز در حقّش جفا کردهایم. در آنجا با گفتن و در اینجا با نگفتن<ref>متن، ص 37</ref>. | ||
در همین بخش در خصوص آثار [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] به مانند [[مثنوی]] و [[دیوان کبیر]] و [[فیه ما فیه]] سخن میگوید و شیوهی هر کدام را بیان میدارد. در تحلیل و توصیف کتاب [[مثنوی]] به بیست مورد اشاره میکند که در توصیف آن کتاب به واقعاً مهمّ و ارزنده است<ref>متن، صص 50-49</ref>. در این بین [[مثنوی]] کتاب توحید و نبوّت، کتاب عرفان و تصوّف، کتاب سیر و سلوک، حکمت الهی، فقه و احکام، شرح حال انسان، اسرار اولیاء، صیقل ارواحف اسرار عشق و عاشقی، و راه و رسم زندگی توصیف میشود. این توصیفات با توجّه به محتوایکتاب و احیاناً توجّهاتی است که گویندهی کتاب به آن داده است. | در همین بخش در خصوص آثار [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] به مانند [[مثنوی]] و [[دیوان کبیر]] و [[فیه ما فیه]] سخن میگوید و شیوهی هر کدام را بیان میدارد. در تحلیل و توصیف کتاب [[مثنوی]] به بیست مورد اشاره میکند که در توصیف آن کتاب به واقعاً مهمّ و ارزنده است<ref>متن، صص 50-49</ref>. در این بین [[مثنوی]] کتاب توحید و نبوّت، کتاب عرفان و تصوّف، کتاب سیر و سلوک، حکمت الهی، فقه و احکام، شرح حال انسان، اسرار اولیاء، صیقل ارواحف اسرار عشق و عاشقی، و راه و رسم زندگی توصیف میشود. این توصیفات با توجّه به محتوایکتاب و احیاناً توجّهاتی است که گویندهی کتاب به آن داده است. |