۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'تالیف' به 'تألیف') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ش ها' به 'شها') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
در فصل پنجم، از دين و آموزش گفته مىشود و پس از سيرى بسيار کوتاه در روند شکلگيرى نحله هاى فکرى در فرهنگ اسلامى و ياد سود و زيان آنها براى آموزش اسلامى، اشارت مىرود که اين نحلهها در پى آموزش رويکرد هاى خويش بودهاند و تنها اهل سنت به آموزش کودکان هم روى کردهاند.سپس يادآور مىشود که هدف آموزش نزد قابسى و همۀ فقيهان اهل سنت، شناخت نظرى و عملى دين است.آنگاه آموزش اجبارى و ديدگاه قابسى، غزالى و طاش کبرىزاده دربارۀ آن شکافته مىشود.اين فصل با کاوشى کوتاه در آموزش زنان در اسلام، آموزش مختلط دختر و پسر، گفتگويى دربارۀ هدف هاى آموزشى و تفاوت آموزش به معناى اعم با آموزش کودکان، به پايان مىرسد. | در فصل پنجم، از دين و آموزش گفته مىشود و پس از سيرى بسيار کوتاه در روند شکلگيرى نحله هاى فکرى در فرهنگ اسلامى و ياد سود و زيان آنها براى آموزش اسلامى، اشارت مىرود که اين نحلهها در پى آموزش رويکرد هاى خويش بودهاند و تنها اهل سنت به آموزش کودکان هم روى کردهاند.سپس يادآور مىشود که هدف آموزش نزد قابسى و همۀ فقيهان اهل سنت، شناخت نظرى و عملى دين است.آنگاه آموزش اجبارى و ديدگاه قابسى، غزالى و طاش کبرىزاده دربارۀ آن شکافته مىشود.اين فصل با کاوشى کوتاه در آموزش زنان در اسلام، آموزش مختلط دختر و پسر، گفتگويى دربارۀ هدف هاى آموزشى و تفاوت آموزش به معناى اعم با آموزش کودکان، به پايان مىرسد. | ||
فصل ششم.تربيت اخلاقى: اين فصل با اشاره به جدايىناپذيرى دين و اخلاق از يکديگر آغاز مىشود.پس از آن مىآيد که قابسى از آموزش، تهذيب اخلاق را خواسته است.کتاب و سنت سرشار از | فصل ششم.تربيت اخلاقى: اين فصل با اشاره به جدايىناپذيرى دين و اخلاق از يکديگر آغاز مىشود.پس از آن مىآيد که قابسى از آموزش، تهذيب اخلاق را خواسته است.کتاب و سنت سرشار از آموزشهاى اخلاقى است.اخلاق نه ويژۀ اسلام است و نه ويژۀ مذهب.اخلاق در اسلام رابط هاى ناگسستنى با وجدان دارد و در آموزشهاى اسلامى به پرورش و بيدارى وجدان براى اخلاقى شدن انسان اشارت رفته است.آنگاه از انگيزه و منشأ اخلاق سخن مىرود و با اشاره به آراى گوناگون دربارۀ ارادۀ آزاد در انسان، به ديدگاه قابسى در اينباره نظر مىشود و مىآيد که نحله هاى گوناگون کلامى، گاه عقل، گاه وجدان و گاه عقل و وجدان را آبشخور فعل اخلاقى شماردهاند.قابسى ديدگاه اخير را پذيرفته است.پس از اين، هدف فعل اخلاقى بررسى مىشود و با يادکرد ديدگاه قابسى در اينباره، به شخصيت اخلاقى کودک پرداخته مىشود و پس از برشماردن نيکيها و بدي هاى اخلاقى از زبان قابسى فصل به انجام مىرسد. | ||
فصل هفتم.مجازات و تنبيه: اسلام اصل تنبيه را پذيرفته و براى بزه هاى گوناگون مجازات هاى گوناگون آورده است.کسانى هم اهل تسامح و با تنبيه مخالفند.اين دو ديدگاه هدفشان يکى است و هر دو سعادت انسان را مىخواهند؛ اما ابزارشان بکمال با هم فرق دارد.قابسى تنبيه کودک را لازم مىداند و حدود، مراتب و مقررات آن را از نگاه اسلام شرح و شماره مىکند.با آنکه اسلام عقاب را مشروع دانسته است؛ اما به گذشت و نرمش مىخواند.قابسى اين نکته را دريافته و به نرمى با کودک مىخواند.مراد او از نرمى با کودک، پرورش سودمند، عدالت در تنبيه و پرهيز از سختگيرى در آن است.تنبيه به هيچروى نبايد براى تشفىخاطر و انتقامجويى و برخاسته از خشم باشد.هدف تربيت، اصلاح، بازداشتن از انجام کار يا واداشتن به کارى و اندرز است. روش واداشتن کودک به آنچه مىخواهيم تشويق و ترساندن است.بنابراين تا مىتوان از اين روشها سود برد نبايد به تنبيه بدنى روى کرد.تنبيه بدنى شرايطى دارد که ناگزير بايد رعايت شود. | فصل هفتم.مجازات و تنبيه: اسلام اصل تنبيه را پذيرفته و براى بزه هاى گوناگون مجازات هاى گوناگون آورده است.کسانى هم اهل تسامح و با تنبيه مخالفند.اين دو ديدگاه هدفشان يکى است و هر دو سعادت انسان را مىخواهند؛ اما ابزارشان بکمال با هم فرق دارد.قابسى تنبيه کودک را لازم مىداند و حدود، مراتب و مقررات آن را از نگاه اسلام شرح و شماره مىکند.با آنکه اسلام عقاب را مشروع دانسته است؛ اما به گذشت و نرمش مىخواند.قابسى اين نکته را دريافته و به نرمى با کودک مىخواند.مراد او از نرمى با کودک، پرورش سودمند، عدالت در تنبيه و پرهيز از سختگيرى در آن است.تنبيه به هيچروى نبايد براى تشفىخاطر و انتقامجويى و برخاسته از خشم باشد.هدف تربيت، اصلاح، بازداشتن از انجام کار يا واداشتن به کارى و اندرز است. روش واداشتن کودک به آنچه مىخواهيم تشويق و ترساندن است.بنابراين تا مىتوان از اين روشها سود برد نبايد به تنبيه بدنى روى کرد.تنبيه بدنى شرايطى دارد که ناگزير بايد رعايت شود. | ||
فصل هشتم.برنامه درسى و روش تدريس: برنامه درسى هر روزگار تابع شرايط خاص همان روزگار است و براى شناخت و تحليل برنامه هاى درسى لازم است با حال و هواى روزگار اجراى هر برنامه درسى آشنا شد.محيط زندگى قابسى دينى بوده است بنابراين، برنامۀ درسى آمده در کتاب او دينمحور است و کودکان را براى زندگى دينى آماده مىکند.برنامه درسى آمده در کتاب قابسى شامل علوم اجبارى و اختيارى است که نگارنده آن را بررسى و نقد مىکند.آنگاه از روزها و هفته درسى و ايام تعطيل مکتبخانه مىگويد و به آموزش جداگانه دختران و پسران و ممنوعيت آموزش نامسلمانان در مکتبخانۀ مسلمانان مىپردازد.سپس از | فصل هشتم.برنامه درسى و روش تدريس: برنامه درسى هر روزگار تابع شرايط خاص همان روزگار است و براى شناخت و تحليل برنامه هاى درسى لازم است با حال و هواى روزگار اجراى هر برنامه درسى آشنا شد.محيط زندگى قابسى دينى بوده است بنابراين، برنامۀ درسى آمده در کتاب او دينمحور است و کودکان را براى زندگى دينى آماده مىکند.برنامه درسى آمده در کتاب قابسى شامل علوم اجبارى و اختيارى است که نگارنده آن را بررسى و نقد مىکند.آنگاه از روزها و هفته درسى و ايام تعطيل مکتبخانه مىگويد و به آموزش جداگانه دختران و پسران و ممنوعيت آموزش نامسلمانان در مکتبخانۀ مسلمانان مىپردازد.سپس از روشهاى آموزش در مکتبخانه ياد مىکند و به مساعد بودن محيط مکتبخانه براى پرورش شخصيت کودک و نيز احترام به کودک در مکتبخانه اشاره مىکند. | ||
فصل نهم.آموزگار: در اين فصل، نخست از تأثير آموزگار بر فراگير ياد مىشود، به آموزگار مکتب و آموزگاران خصوصى اشارت مىرود.برخى ديدگاههاى منفى نسبت به معلم مکتب و فلسفۀ آن مىآيد و نقد مىشود و از شرايط معلمى سخن مىرود.آنگاه به دستمزد آموزگاران پرداخته مىشود و ديدگاههاى گوناگون دربارۀ آن مىآيد. | فصل نهم.آموزگار: در اين فصل، نخست از تأثير آموزگار بر فراگير ياد مىشود، به آموزگار مکتب و آموزگاران خصوصى اشارت مىرود.برخى ديدگاههاى منفى نسبت به معلم مکتب و فلسفۀ آن مىآيد و نقد مىشود و از شرايط معلمى سخن مىرود.آنگاه به دستمزد آموزگاران پرداخته مىشود و ديدگاههاى گوناگون دربارۀ آن مىآيد. |