پرش به محتوا

مولانا و شنیدن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه ای ' به 'ه‌ای '
جز (جایگزینی متن - 'ی های ' به 'ی‌های ')
جز (جایگزینی متن - 'ه ای ' به 'ه‌ای ')
 
خط ۳۸: خط ۳۸:
== گزارش محتوا==
== گزارش محتوا==


مولانا و شنیدن، کتابی نقدی ـ تحلیلی درباره‌ی عمل شنیدن است که قاعدتاً باید به طور ارادی و از روی اختیار و برای فهم صورت بگیرد و وقتی که کسی با شما سخن می‌گوید و شما را به عنوان مخاطب لحاظ می‌‌کند انتظار دارد که کلام و سخن او را بشنوید، بفهمید و نهایتاً عمل کنید، که در این صورت کار تمام است و چنانچه غرضی بر شنیدن نباشد و یا تأمّل و درنگی برای فهمیدن نباشد مسلّماً عملی هم پیامد آن وجود نخواهد داشت. در سخن نخست که از صفحه‌ی 13 آغاز می‌‌شود نخستین واژه ای را که می‌‌بینیم همان واژه‌ی است که در آغاز متن مثنوی مورد استفاده قرار گرفته است: «بشنو»، «بشنو از نی چون حکایت می‌‌کند. و در واقع این کتاب به منزله‌ی تفسیری بر نی نامه‌ی مولانا می‌‌تواند منظور گردد، هر چند اختصاصاً مقوله‌ی شنیدن را مراد داشته است.
مولانا و شنیدن، کتابی نقدی ـ تحلیلی درباره‌ی عمل شنیدن است که قاعدتاً باید به طور ارادی و از روی اختیار و برای فهم صورت بگیرد و وقتی که کسی با شما سخن می‌گوید و شما را به عنوان مخاطب لحاظ می‌‌کند انتظار دارد که کلام و سخن او را بشنوید، بفهمید و نهایتاً عمل کنید، که در این صورت کار تمام است و چنانچه غرضی بر شنیدن نباشد و یا تأمّل و درنگی برای فهمیدن نباشد مسلّماً عملی هم پیامد آن وجود نخواهد داشت. در سخن نخست که از صفحه‌ی 13 آغاز می‌‌شود نخستین واژه‌ای را که می‌‌بینیم همان واژه‌ی است که در آغاز متن مثنوی مورد استفاده قرار گرفته است: «بشنو»، «بشنو از نی چون حکایت می‌‌کند. و در واقع این کتاب به منزله‌ی تفسیری بر نی نامه‌ی مولانا می‌‌تواند منظور گردد، هر چند اختصاصاً مقوله‌ی شنیدن را مراد داشته است.


در همان مباحث مقدّماتی به خوبی از همسخن، گوش دادن، همزبانی، عقل داشتن و اراده ای مبنی بر شنیدن سخن به میان می‌‌آید. گفتنی‌های مولانا زمانی اوج می‌‌گیرد و یا آغاز می‌‌شود که گوشی هوش او را انتظار بکشد، و یا صاحب عقلی او را همراهی کند و یا کسی که از لحاظ معنا همزبان او هست در کنار او باشد. ساخت و پرداخت مثنوی با حدود 25000 بیت نشان از این گوش هوش است که در تمام مدّت در کنار مولانا بوده و او را رها نکرده است. نویسنده در بخشی از سخن اوّل می‌گوید: [[مولانا]] به خوبی می‌‌داند که اگر حرفی برای گفتن باشد ولی گوشی برای شنیدن نباشد چه سخت و دشوار است، او به خوبی می‌‌داند که اگر در سینه ای سخن در حال جوشیدن باشد و راه به بیرون نداشته باشد چه سنگینی و فشاری برای فرد ایجاد می‌‌کند، خاصه که در این برونریز باید قابلیّت، ظرفیّت و شرایط مناسب مخاطب نیز لحاظ گردد، و در این صورت بسیاری از زبانها به علّت نبود مخاطب باید بسته گردد و در سکوتی سخت و عمیق فرو رود، همان طور که [[مولانا]] خود در این خموشی و سکوت وارد شد، سکوتی سخت و دردناک، این است که در دنباله‌ی کلام خود می‌گوید:  
در همان مباحث مقدّماتی به خوبی از همسخن، گوش دادن، همزبانی، عقل داشتن و اراده‌ای مبنی بر شنیدن سخن به میان می‌‌آید. گفتنی‌های مولانا زمانی اوج می‌‌گیرد و یا آغاز می‌‌شود که گوشی هوش او را انتظار بکشد، و یا صاحب عقلی او را همراهی کند و یا کسی که از لحاظ معنا همزبان او هست در کنار او باشد. ساخت و پرداخت مثنوی با حدود 25000 بیت نشان از این گوش هوش است که در تمام مدّت در کنار مولانا بوده و او را رها نکرده است. نویسنده در بخشی از سخن اوّل می‌گوید: [[مولانا]] به خوبی می‌‌داند که اگر حرفی برای گفتن باشد ولی گوشی برای شنیدن نباشد چه سخت و دشوار است، او به خوبی می‌‌داند که اگر در سینه‌ای سخن در حال جوشیدن باشد و راه به بیرون نداشته باشد چه سنگینی و فشاری برای فرد ایجاد می‌‌کند، خاصه که در این برونریز باید قابلیّت، ظرفیّت و شرایط مناسب مخاطب نیز لحاظ گردد، و در این صورت بسیاری از زبانها به علّت نبود مخاطب باید بسته گردد و در سکوتی سخت و عمیق فرو رود، همان طور که [[مولانا]] خود در این خموشی و سکوت وارد شد، سکوتی سخت و دردناک، این است که در دنباله‌ی کلام خود می‌گوید:  
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''هر که او از همزبانی شد جدا''|2=''بی زبان شد گرچه دارد صد نوا''}}
{{ب|''هر که او از همزبانی شد جدا''|2=''بی زبان شد گرچه دارد صد نوا''}}