پرش به محتوا

سيرى در تربيت اسلامى: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ش ها' به 'ش‌ها'
جز (جایگزینی متن - ')ر' به ') ر')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ش ها' به 'ش‌ها')
خط ۳۵: خط ۳۵:
وراثت، محيط(خانواده، گروه دوستان، مدرسه، اجتماع، جغرافيا و طبيعت محل زندگى)، سختيها، کار، ماوراى طبيعت و اراده انسان که هريک به کوتاهى شرح مى‌شوند.
وراثت، محيط(خانواده، گروه دوستان، مدرسه، اجتماع، جغرافيا و طبيعت محل زندگى)، سختيها، کار، ماوراى طبيعت و اراده انسان که هريک به کوتاهى شرح مى‌شوند.


بخش چهارم.اصول تربيت: براى بسامان شدن ساختار تربيتى و رسيدن به هدف هاى کلى و غايت تربيت، کنش هاى تربيتى بايد بر اصولى استوار باشد که در اين بخش به شمارى از آنها مى‌پردازد. نخست از اصل اعتدال ياد مىکند و با اشاره به رعايت حد وسط و پرهيز از افراط و تفريط در امور زندگى و آيين تربيت، از رويکرد تربيتى اسلام به اعتدال مى‌گويد و به آيات و رواياتى در بايستى رعايت اعتدال در امور فردى، اجتماعى، نظرى و عملى اشارت مىکند.از اعتدال در امور روانى چون بيم و اميد مى‌گويد و اعتدال را بهترين راه تربيت مى‌خواند. آنگاه به اصل تدرّج و تمکن مى‌پردازد.تدرج و تمکن را معنا مىکند.لزوم تدرج و تمکن در تربيت را يادآور مى‌شود، از تفاوت هاى فردى و پيوند آن با اصل تدرج و تمکن مى‌گويد.توجه به تفاوت هاى فردى و رعايت اصل تدرج و تمکن را از سنت هاى الهى در تربيت مى‌شمارد و از وجود اين اصل در سيرۀ پيامبر اکرم(ص)و اوصياى او ياد مىکند.
بخش چهارم.اصول تربيت: براى بسامان شدن ساختار تربيتى و رسيدن به هدف هاى کلى و غايت تربيت، کنش‌هاى تربيتى بايد بر اصولى استوار باشد که در اين بخش به شمارى از آنها مى‌پردازد. نخست از اصل اعتدال ياد مىکند و با اشاره به رعايت حد وسط و پرهيز از افراط و تفريط در امور زندگى و آيين تربيت، از رويکرد تربيتى اسلام به اعتدال مى‌گويد و به آيات و رواياتى در بايستى رعايت اعتدال در امور فردى، اجتماعى، نظرى و عملى اشارت مىکند.از اعتدال در امور روانى چون بيم و اميد مى‌گويد و اعتدال را بهترين راه تربيت مى‌خواند. آنگاه به اصل تدرّج و تمکن مى‌پردازد.تدرج و تمکن را معنا مىکند.لزوم تدرج و تمکن در تربيت را يادآور مى‌شود، از تفاوت هاى فردى و پيوند آن با اصل تدرج و تمکن مى‌گويد.توجه به تفاوت هاى فردى و رعايت اصل تدرج و تمکن را از سنت هاى الهى در تربيت مى‌شمارد و از وجود اين اصل در سيرۀ پيامبر اکرم(ص)و اوصياى او ياد مىکند.
تسهيل و تيسير، اصل ديگرى است که آن را معنا مىکند.از آسان‌گيرى در تربيت اسلامى مى‌گويد و يادآور مى‌شود که آيين تربيت دينى، متين و ملايم است، چنانکه از قرآن و سنت برمى‌آيد و سرانجام به اهميت بيشتر رعايت اين اصل در دوران کودکى مى‌پردازد.
تسهيل و تيسير، اصل ديگرى است که آن را معنا مىکند.از آسان‌گيرى در تربيت اسلامى مى‌گويد و يادآور مى‌شود که آيين تربيت دينى، متين و ملايم است، چنانکه از قرآن و سنت برمى‌آيد و سرانجام به اهميت بيشتر رعايت اين اصل در دوران کودکى مى‌پردازد.


خط ۴۵: خط ۴۵:
اصل تدبر؛ در شرح اين اصل، تدبر را معنا مىکند.جايگاه تدبر را در تربيت مى‌آورد. به تلاش مربيان الهى براى هدايت مردم به تدبر اشاره مىکند و نمونه‌هايى مى‌آورد و با گوشزد ثمرات تدبر، به اصل کرامت مى‌رسد.کرامت را معنا مىکند.از کرامت ذاتى انسان مى‌گويد.محور بودن کرامت در تربيت اسلامى را شرح مى‌دهد. راه کرامت آدمى را ياد مىکند و به نتايج کرامت و يا حقارت نفس مى‌پردازد.
اصل تدبر؛ در شرح اين اصل، تدبر را معنا مىکند.جايگاه تدبر را در تربيت مى‌آورد. به تلاش مربيان الهى براى هدايت مردم به تدبر اشاره مىکند و نمونه‌هايى مى‌آورد و با گوشزد ثمرات تدبر، به اصل کرامت مى‌رسد.کرامت را معنا مىکند.از کرامت ذاتى انسان مى‌گويد.محور بودن کرامت در تربيت اسلامى را شرح مى‌دهد. راه کرامت آدمى را ياد مىکند و به نتايج کرامت و يا حقارت نفس مى‌پردازد.
فراز پايانى اين بخش از آن اصل عزت است که در آن معنا و مفهوم و حقيقت عزت را مى‌نمايد.به نقش عزت در تربيت اشاره مىکند. راه دست يافتن به عزت(اطاعت خدا، تقواى الهى، انقطاع) را مى‌آورد و هريک را اندکى شرح مىدهد.
فراز پايانى اين بخش از آن اصل عزت است که در آن معنا و مفهوم و حقيقت عزت را مى‌نمايد.به نقش عزت در تربيت اشاره مىکند. راه دست يافتن به عزت(اطاعت خدا، تقواى الهى، انقطاع) را مى‌آورد و هريک را اندکى شرح مىدهد.
فصل پنجم. روش هاى تربيت: نگارنده در اين بخش به شرح برخى روش هاى تربيتى اسلام مى‌نشيند.نخست روش الگويى را مى‌آورد و الگوپذيرى را سرشتى آدمى مى‌خواند و يادآور مى‌شود که اين ويژگى الگوپذيرى، آن را از بهترين و کوتاهترين روش هاى تربيتى نموده است.سپس به نقش الگوها در تربيت مى‌پردازد.مسئوليت الگوها را ياد مىکند.تربيت از راه الگو را تربيت عملى مى‌خواند.از تأثير تربيت عملى در متربى مى‌گويد و به الگوها در قرآن اشاره مىکند.
فصل پنجم. روش‌هاى تربيت: نگارنده در اين بخش به شرح برخى روش‌هاى تربيتى اسلام مى‌نشيند.نخست روش الگويى را مى‌آورد و الگوپذيرى را سرشتى آدمى مى‌خواند و يادآور مى‌شود که اين ويژگى الگوپذيرى، آن را از بهترين و کوتاهترين روش‌هاى تربيتى نموده است.سپس به نقش الگوها در تربيت مى‌پردازد.مسئوليت الگوها را ياد مىکند.تربيت از راه الگو را تربيت عملى مى‌خواند.از تأثير تربيت عملى در متربى مى‌گويد و به الگوها در قرآن اشاره مىکند.
روش محبت؛ محبت مؤثرترين روش تربيتى است، سهل است مفيدترين روش هاى تربيت از محبت نيرو مى‌گيرند.خداوند پيامبر گرامى(ص) را به اين روش آراسته است.  
روش محبت؛ محبت مؤثرترين روش تربيتى است، سهل است مفيدترين روش‌هاى تربيت از محبت نيرو مى‌گيرند.خداوند پيامبر گرامى(ص) را به اين روش آراسته است.  
محبت شيرازۀ هستى است و بدان کمال مى‌يابد.جناب پيامبر(ص)با محبت توانست سرسخت‌ترين کسان را دگرگون کند.محبت نياز فطرى انسان و آبشخور تربيت اوست.  
محبت شيرازۀ هستى است و بدان کمال مى‌يابد.جناب پيامبر(ص)با محبت توانست سرسخت‌ترين کسان را دگرگون کند.محبت نياز فطرى انسان و آبشخور تربيت اوست.  
محبت گوهر وجود آدمى را جلا مى‌دهد و چيستى آدمى را شکوفا مىکند و سلامت روح و اعتدال روان مى‌آورد.کودک بيش از ديگران نيازمند محبت است و محبت بيش از هر روشى در سامان‌دهى شخصيت او مؤثر است.آنان که کودک را از محبت خويش محروم مىکنند، از حقيقت انسانى بى‌بهره‌اند.در روش محبت بايد با اصل اعتدال سازگارى کرد و به افراط و تفريط نگراييد چه، آثار سوء در پى خواهد داشت.محبت اطاعت مى‌آورد و به همسانى و همراهى مى‌انجامد و اين نشان اهميت اين روش در تربيت است.
محبت گوهر وجود آدمى را جلا مى‌دهد و چيستى آدمى را شکوفا مىکند و سلامت روح و اعتدال روان مى‌آورد.کودک بيش از ديگران نيازمند محبت است و محبت بيش از هر روشى در سامان‌دهى شخصيت او مؤثر است.آنان که کودک را از محبت خويش محروم مىکنند، از حقيقت انسانى بى‌بهره‌اند.در روش محبت بايد با اصل اعتدال سازگارى کرد و به افراط و تفريط نگراييد چه، آثار سوء در پى خواهد داشت.محبت اطاعت مى‌آورد و به همسانى و همراهى مى‌انجامد و اين نشان اهميت اين روش در تربيت است.
روش تذکر؛ نويسنده از تذکر يادآورى نعمت هاى خداوند و مرگ و پيامدهايش را مى‌خواهد.معناى لغوى ذکر و تذکر را مى‌آورد.از ذکر قلبى و زبانى ياد مىکند.به نقش تذکر در تربيت مى‌پردازد.تأثير ياد خداوند را در عقل و فطرت و خوى آدمى گوشزد مىکند.از ياد مرگ و آثار تربيتى و اخلاقى آن مى‌گويد و آن را روش تربيتى سلف صالح و عالمان ربانى مى‌خواند.
روش تذکر؛ نويسنده از تذکر يادآورى نعمت هاى خداوند و مرگ و پيامدهايش را مى‌خواهد.معناى لغوى ذکر و تذکر را مى‌آورد.از ذکر قلبى و زبانى ياد مىکند.به نقش تذکر در تربيت مى‌پردازد.تأثير ياد خداوند را در عقل و فطرت و خوى آدمى گوشزد مىکند.از ياد مرگ و آثار تربيتى و اخلاقى آن مى‌گويد و آن را روش تربيتى سلف صالح و عالمان ربانى مى‌خواند.
روش عبرت؛ عبرت از روش هاى تربيتى قرآن و پيشوايان معصوم است.عبرت با نظر بر دگرگوني هاى زندگى، رخداد هاى تاريخى، سرنوشت ملتها، حيات و مرگ تمدنها، سرانجام قدرتمندان و ستمگران و جز اينها دست مى‌دهد.معنا و مفهوم عبرت و اعتبار، نقش عبرت در تربيت، راه‌هاى به‌دست آوردن عبرت و ويژگي هاى اهل عبرت، ديگر نکات اين جستار است.
روش عبرت؛ عبرت از روش‌هاى تربيتى قرآن و پيشوايان معصوم است.عبرت با نظر بر دگرگوني هاى زندگى، رخداد هاى تاريخى، سرنوشت ملتها، حيات و مرگ تمدنها، سرانجام قدرتمندان و ستمگران و جز اينها دست مى‌دهد.معنا و مفهوم عبرت و اعتبار، نقش عبرت در تربيت، راه‌هاى به‌دست آوردن عبرت و ويژگي هاى اهل عبرت، ديگر نکات اين جستار است.
روش تربيتى ديگر، موعظه است که نگارنده در شرح آن، موعظه و وعظ را معنا مىکند.از نقش تربيتى موعظه مى‌گويد.به نياز انسان به موعظه اشارت مىکند و بايادآورى آداب موعظه به روش توبه روى مىکند و آن را يکتا روش جدا شدن انسان از کژى و نابايستى و پلشتى مى‌خواند و معناى توبه و استغفار را مى‌آورد و به نقش تربيتى توبه مى‌پردازد و از حقيقت توبه و توبۀ حقيقى مى‌گويد و آداب توبه را برمى‌شمارد.
روش تربيتى ديگر، موعظه است که نگارنده در شرح آن، موعظه و وعظ را معنا مىکند.از نقش تربيتى موعظه مى‌گويد.به نياز انسان به موعظه اشارت مىکند و بايادآورى آداب موعظه به روش توبه روى مىکند و آن را يکتا روش جدا شدن انسان از کژى و نابايستى و پلشتى مى‌خواند و معناى توبه و استغفار را مى‌آورد و به نقش تربيتى توبه مى‌پردازد و از حقيقت توبه و توبۀ حقيقى مى‌گويد و آداب توبه را برمى‌شمارد.
روش ابتلا و امتحان؛ اين روش نيکوترين روش در شکوفايى نيرو هاى نهفته انسان به شمار است.بى‌اين روش جايگاه آدميان مشخص نمى‌شود.ابتلا و امتحان ناموس الهى است و هميشه جريان دارد و همگان را دربر مى‌گيرد.نقش تربيتى ابتلا و امتحان، در پالايش آدمى و فراهم کردن زمينۀ اتصاف او به کمالات الهى خود مى‌نمايد.
روش ابتلا و امتحان؛ اين روش نيکوترين روش در شکوفايى نيرو هاى نهفته انسان به شمار است.بى‌اين روش جايگاه آدميان مشخص نمى‌شود.ابتلا و امتحان ناموس الهى است و هميشه جريان دارد و همگان را دربر مى‌گيرد.نقش تربيتى ابتلا و امتحان، در پالايش آدمى و فراهم کردن زمينۀ اتصاف او به کمالات الهى خود مى‌نمايد.