۱۴۶٬۱۱۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'می کند' به 'میکند') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'می تواند ' به 'میتواند ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
بررسی تاریخچهی دیوان سالاری این واقعیت را آشکار میکند که شبه قاره آخرین توقفگاه و ایستگاه تشکیلات دیوانی و دیوان سالاری در خارج از مرزهای ایران بوده است. زبان فارسی در عصر اکبر شاه گورکانی، سومین پادشاه (گورکانی) تیموری هند، پس از گذراندن فراز و نشیب هایی، خود به گونه ای بدل گردید که بذر آن در دوران سلاطین هند، به ویژه لودیان، کاشته شد و در عصر فرمانروایی مغولان هند به بار نشست. بنیاد حکومت گورکانیان (تیموریان هند) بر مبنای میراث تیموریان ایران و ماوراء النهر و اقتباسی از حکومت دار سلاطین هند، یعنی جریانی منتج از پیوند جامعه و فرهنگ هند و مغول بود. دو سلسلهی حکومتی به موازات یکدیگر وارثان مشترک میراث فرهنگی مغولان بودند: مغولان هند از طریق تیموریان و صفویه از طریق ترکمانان پیش از خود. مقایسهی ساختار تشکیلات حکومتی و سازمان های اداری صفویان و مغولان هند شباهت های این دوره را نشان می دهد. ایجاد اصطلاحات رسمی از دورهی بابر و همایون آغاز شد. اصطلاحات دیوانی رایج در نهادهای اداری عصر اکبر شاه، سومین پادشاه بابری، که از دوران مهم در تاریخ شبه قاره به لحاظ سیاست گذاری در امور کشورداری، اداری، نظامی، آزاد اندیشی و تحولات دینی و اجتماعی محسوب می شود، موضوع فرهنگ حاضر است. می دانیم که دربارهی اصطلاحات دیوانی و دیوان سالاری در شبه قاره، فرهنگ ویژه و اثر خاصی تهیه نشده است که از نظر ساختار به کتاب های اصطلاحات دیوانی دورهی غزنوی و سلجوقی یا فرهنگ اصطلاحات دیوانی دورهی مغول مانند باشد؛ فرهنگ یا اصطلاحنامه ای که علاوه بر محققان در عرصهی ایران و شبه قار، مخاطبانی از میان فرهنگ نگاران، واژه شناسان، فعالان واژه گزینی، مصححان نسخههای خطی و مؤلفان مقالههای دانشنامه ای و مترجمان داشته باشد. هر چند در زمینهی فرهنگ نویسی در شبه قاره پژوهش هایی ارزنده و ماندگار انجام شده است و می توان برخی از این واژهها و اصطلاحات را در آن یافت، تا امروز اثری مجزا به صورت واژه نامهی توصیفی دربارهی اصطلاحات دیوانی تألیف نشده است. فرهنگ های موجود در شبه قاره غالبا عمومی اند و روشهای فرهنگ نویسان در زمینهی آوانویسی به سبک های سنتی یعنی قیاسی یا توصیفی، بوده و شیوههای مؤلفان آنها در بخش تعریف و ریشه شناسی نیز تابع نظامی مشخص نبوده است. البته از فرهنگ های امروزی نباید فرهنگ لغت چند زبانهی آریان را از نظر دور داشت. این واژه نامهی عمومی از پشتکار ایران دوستان و فارسی پژوهان هندی، خبر می دهد که تاکنون شش جلد آن بر اساس فرهنگ فارسی معین و با رعایت معیارهای فرهنگ نویسی امروزی در دهلی به چاپ رسیده است. جای بسی شکرگزاری است که در ایران شمار فرهنگ های تخصصی در زمینههای متعدد رو به افزایش است و این خود نمایانگر تحول در بینش فرهنگ نویسی و پاسخ متخصصان به نیازهای جامعهی علمی است. فرهنگ ها و واژه نامهها با توجه به رویکرد مؤلفان آنها به دو گروه تاریخی و هم زمانی تقسیم می شوند. در اثر حاضر رویکردی تاریخی اختیار شده که می توان آن را اولین دفتر از فرهنگ جامع اصطلاحات دیوانی دوران «مغولان هند» (گورکانیان یا تیموریان یا بابریان) به شمار آورد. تدوین این کتاب | بررسی تاریخچهی دیوان سالاری این واقعیت را آشکار میکند که شبه قاره آخرین توقفگاه و ایستگاه تشکیلات دیوانی و دیوان سالاری در خارج از مرزهای ایران بوده است. زبان فارسی در عصر اکبر شاه گورکانی، سومین پادشاه (گورکانی) تیموری هند، پس از گذراندن فراز و نشیب هایی، خود به گونه ای بدل گردید که بذر آن در دوران سلاطین هند، به ویژه لودیان، کاشته شد و در عصر فرمانروایی مغولان هند به بار نشست. بنیاد حکومت گورکانیان (تیموریان هند) بر مبنای میراث تیموریان ایران و ماوراء النهر و اقتباسی از حکومت دار سلاطین هند، یعنی جریانی منتج از پیوند جامعه و فرهنگ هند و مغول بود. دو سلسلهی حکومتی به موازات یکدیگر وارثان مشترک میراث فرهنگی مغولان بودند: مغولان هند از طریق تیموریان و صفویه از طریق ترکمانان پیش از خود. مقایسهی ساختار تشکیلات حکومتی و سازمان های اداری صفویان و مغولان هند شباهت های این دوره را نشان می دهد. ایجاد اصطلاحات رسمی از دورهی بابر و همایون آغاز شد. اصطلاحات دیوانی رایج در نهادهای اداری عصر اکبر شاه، سومین پادشاه بابری، که از دوران مهم در تاریخ شبه قاره به لحاظ سیاست گذاری در امور کشورداری، اداری، نظامی، آزاد اندیشی و تحولات دینی و اجتماعی محسوب می شود، موضوع فرهنگ حاضر است. می دانیم که دربارهی اصطلاحات دیوانی و دیوان سالاری در شبه قاره، فرهنگ ویژه و اثر خاصی تهیه نشده است که از نظر ساختار به کتاب های اصطلاحات دیوانی دورهی غزنوی و سلجوقی یا فرهنگ اصطلاحات دیوانی دورهی مغول مانند باشد؛ فرهنگ یا اصطلاحنامه ای که علاوه بر محققان در عرصهی ایران و شبه قار، مخاطبانی از میان فرهنگ نگاران، واژه شناسان، فعالان واژه گزینی، مصححان نسخههای خطی و مؤلفان مقالههای دانشنامه ای و مترجمان داشته باشد. هر چند در زمینهی فرهنگ نویسی در شبه قاره پژوهش هایی ارزنده و ماندگار انجام شده است و می توان برخی از این واژهها و اصطلاحات را در آن یافت، تا امروز اثری مجزا به صورت واژه نامهی توصیفی دربارهی اصطلاحات دیوانی تألیف نشده است. فرهنگ های موجود در شبه قاره غالبا عمومی اند و روشهای فرهنگ نویسان در زمینهی آوانویسی به سبک های سنتی یعنی قیاسی یا توصیفی، بوده و شیوههای مؤلفان آنها در بخش تعریف و ریشه شناسی نیز تابع نظامی مشخص نبوده است. البته از فرهنگ های امروزی نباید فرهنگ لغت چند زبانهی آریان را از نظر دور داشت. این واژه نامهی عمومی از پشتکار ایران دوستان و فارسی پژوهان هندی، خبر می دهد که تاکنون شش جلد آن بر اساس فرهنگ فارسی معین و با رعایت معیارهای فرهنگ نویسی امروزی در دهلی به چاپ رسیده است. جای بسی شکرگزاری است که در ایران شمار فرهنگ های تخصصی در زمینههای متعدد رو به افزایش است و این خود نمایانگر تحول در بینش فرهنگ نویسی و پاسخ متخصصان به نیازهای جامعهی علمی است. فرهنگ ها و واژه نامهها با توجه به رویکرد مؤلفان آنها به دو گروه تاریخی و هم زمانی تقسیم می شوند. در اثر حاضر رویکردی تاریخی اختیار شده که می توان آن را اولین دفتر از فرهنگ جامع اصطلاحات دیوانی دوران «مغولان هند» (گورکانیان یا تیموریان یا بابریان) به شمار آورد. تدوین این کتاب میتواند پیش درآمدی برای تهیهی «فرهنگ جامع اصطلاحات دیوانی دورهی تیموریان هند» باشد که به تدریج با تخصیص دفترهایی متعدد فراهم گردیده است. نگارنده در تهیهی این فرهنگ به اصول و معیارهای فرهنگی اصطلاحات دورهی قاجار توجه داشته است.<ref> [https://historylib.com/books/2612 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||