۱۱۱٬۴۸۵
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ی ها ' به 'یها ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'آن ها' به 'آنها') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
طی سفر تحقیقاتی نویسنده که بین سالهای 1989 و 1999صورت گرفت هفت سفر به جنوب بوده است. در این سفرها، به سه مکان در شبه قارهی هند توجه ویژه شده است. اولین آن حیدرآباد درجنوب مرکزی هند بوده است. در آنجا شعائر شیعی نشان از تأثیرهندوئیسم دارد. زمان اقامت نویسنده در آنجا این فرصت را فراهم ساخت تا تعاملات شیعی هندویی در محیطی آیینی مورد بررسی قرار گیرد. مواجهه با خودزنی به مثابه نوعی قالب هنری در حیدرآباد، نشان استفاده از شعر به عنوان راهی برای رستگاری پس از مرک است. دومین محل، دارجیلینگ بود. در آنجا مسلمانان سنی به برگزاری عزاداری های محرم اهتمام بیشتری داشتند تا مسلمانان شیعه. نشانههای محرم در دارجیلینگ عبارت اند از چوب بازی و طبل زنی و به راه انداختن دستههای هماورد بود. این دستهها بیش تر کارناوال هستند تا دستههای عزا. سومین محل، لداخ، ربع شمال شرقی ایالت جامو و کشمیر، قلمرو سرحدی هم مرز با پاکستان و تبت. جمعیت آنجا شامل بوداییها و سنیها و شیعیان بود. حضور نظامیان هندی در لداخ، نمای مذهبی منطقه را تنوع بیشتری بخشیده بود. چون برای سربازانی که در لداخ به پاسداری مشغول بودند معابد هندو و سیک برپا بود. در لداخ، دستههای محلی ذوالجناح بود. در این دستهها اسبی را به عنوان نریان جنگی حسین(ع) زین و برگ می بندند و بدون سوار در خیابان های شهرهایی همچون له، مرکز لداخ، می گرداندند. در دستههای ذوالجناح یال و پهلوهای «اسب کربلا» را رنگ قرمز می زنند تا یادآور زخم های سوار و اسبش در میدان نبرد باشد. با آمدن نریان، سوگواری به اوج می رسد و جمعیت حاضر در خیابان گریه می کنند و خودشان را می زنند. دستههای اسب کربلا در بازار اصلی له حرکت می کنند و همه امکان مشارکت در آن را دارند؛ برای همین جمعیتهای مختلف در آنجا به هم آمیخته می شوند. این وضعیت، این فرصت را فراهم می کرد که رابطهی میان مسلمانان شیعه وسنی با جوامع بودایی منطقه مورد مطالعه قرار بگیرد. | طی سفر تحقیقاتی نویسنده که بین سالهای 1989 و 1999صورت گرفت هفت سفر به جنوب بوده است. در این سفرها، به سه مکان در شبه قارهی هند توجه ویژه شده است. اولین آن حیدرآباد درجنوب مرکزی هند بوده است. در آنجا شعائر شیعی نشان از تأثیرهندوئیسم دارد. زمان اقامت نویسنده در آنجا این فرصت را فراهم ساخت تا تعاملات شیعی هندویی در محیطی آیینی مورد بررسی قرار گیرد. مواجهه با خودزنی به مثابه نوعی قالب هنری در حیدرآباد، نشان استفاده از شعر به عنوان راهی برای رستگاری پس از مرک است. دومین محل، دارجیلینگ بود. در آنجا مسلمانان سنی به برگزاری عزاداری های محرم اهتمام بیشتری داشتند تا مسلمانان شیعه. نشانههای محرم در دارجیلینگ عبارت اند از چوب بازی و طبل زنی و به راه انداختن دستههای هماورد بود. این دستهها بیش تر کارناوال هستند تا دستههای عزا. سومین محل، لداخ، ربع شمال شرقی ایالت جامو و کشمیر، قلمرو سرحدی هم مرز با پاکستان و تبت. جمعیت آنجا شامل بوداییها و سنیها و شیعیان بود. حضور نظامیان هندی در لداخ، نمای مذهبی منطقه را تنوع بیشتری بخشیده بود. چون برای سربازانی که در لداخ به پاسداری مشغول بودند معابد هندو و سیک برپا بود. در لداخ، دستههای محلی ذوالجناح بود. در این دستهها اسبی را به عنوان نریان جنگی حسین(ع) زین و برگ می بندند و بدون سوار در خیابان های شهرهایی همچون له، مرکز لداخ، می گرداندند. در دستههای ذوالجناح یال و پهلوهای «اسب کربلا» را رنگ قرمز می زنند تا یادآور زخم های سوار و اسبش در میدان نبرد باشد. با آمدن نریان، سوگواری به اوج می رسد و جمعیت حاضر در خیابان گریه می کنند و خودشان را می زنند. دستههای اسب کربلا در بازار اصلی له حرکت می کنند و همه امکان مشارکت در آن را دارند؛ برای همین جمعیتهای مختلف در آنجا به هم آمیخته می شوند. این وضعیت، این فرصت را فراهم می کرد که رابطهی میان مسلمانان شیعه وسنی با جوامع بودایی منطقه مورد مطالعه قرار بگیرد. | ||
این کتاب ثمرهی پژوهش یک محقق غربی در جامعهی شیعیان هند است و مبتنی بر مشاهدات، تجربیات، اطلاعات و درک و شناخت وی از تشیع که طبعا محدود بوده، می باشد. اما نمیتوان انتظار داشت که به درک کاملی از معارف شعی نایل شده باشد. در این کتاب توجه نویسنده به سه مبحث اختصاص یافته است: در اولین مبحث به این نکته پرداخته شده که جوامع مسلمان امروزی در مقایسه با گذشته چگونه سنتهای مذهبی شیعی را اجرا می کنند و چه اصلاحاتی در آن ایجاد کردهاند. در مبحث دوم به چیزهایی پردازش شده که | این کتاب ثمرهی پژوهش یک محقق غربی در جامعهی شیعیان هند است و مبتنی بر مشاهدات، تجربیات، اطلاعات و درک و شناخت وی از تشیع که طبعا محدود بوده، می باشد. اما نمیتوان انتظار داشت که به درک کاملی از معارف شعی نایل شده باشد. در این کتاب توجه نویسنده به سه مبحث اختصاص یافته است: در اولین مبحث به این نکته پرداخته شده که جوامع مسلمان امروزی در مقایسه با گذشته چگونه سنتهای مذهبی شیعی را اجرا می کنند و چه اصلاحاتی در آن ایجاد کردهاند. در مبحث دوم به چیزهایی پردازش شده که آنها نقاط هم گرایی میان درک مذهبی اسلامی و درک مذهبی مسیحی است با به طور مشخص تر، نقاط هم گرایی میان زندگی آیینی مسلمانان شیعه و زندگی آیینی پیروان کلیسای کاتولیک است. <ref> [https://historylib.com/books/2684 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |