۱۱۶٬۸۶۶
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '= ' به '=') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه ای ' به 'های ') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در این کتاب، نویسنده مطالب بس | در این کتاب، نویسنده مطالب بس ارزندهای را نوشته و مترجم و شارح و منتقد نیز مباحث جالبی را به آن افزوده است که به چند مورد از مباحث مهم و تأمّل برانگیز آن، اشاره میشود: | ||
#مترجم، با بیان این نکته که: «علوم تصوری و تصدیقی یا آگاهی و گواهیهایی که ما از دنیای بیرون از ذهن و جهان پیرامون خود و بالاخره از آفاق و انفس به دست میآوریم، همه علوم حصولی ارتسامی ما هستند که ارتباط» این همانی«ما را با هستی و هستی را با ما برقرار میسازند»، افزوده است که: «قواعد علم و معرفت نه تنها از حوزه پدیدهها و ابعاد طبیعت بیرون است، بلکه چون از مسائل شناخت برترین است، این قواعد بر اصول موضوعه ریاضیات که تساوی جزء و کل را محکوم میکند، حاکمیت دارد. همین علوم تصوری و تصدیقی است که نفس را از یک وجود طبیعی جزئی به یک جهان عقلانی که مساوی با جهان هستی عینی است، مبدل میسازد».<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17551/1/11 ر.ک: پیشگفتار مترجم، صفحه یازده - دوازده]</ref> | #مترجم، با بیان این نکته که: «علوم تصوری و تصدیقی یا آگاهی و گواهیهایی که ما از دنیای بیرون از ذهن و جهان پیرامون خود و بالاخره از آفاق و انفس به دست میآوریم، همه علوم حصولی ارتسامی ما هستند که ارتباط» این همانی«ما را با هستی و هستی را با ما برقرار میسازند»، افزوده است که: «قواعد علم و معرفت نه تنها از حوزه پدیدهها و ابعاد طبیعت بیرون است، بلکه چون از مسائل شناخت برترین است، این قواعد بر اصول موضوعه ریاضیات که تساوی جزء و کل را محکوم میکند، حاکمیت دارد. همین علوم تصوری و تصدیقی است که نفس را از یک وجود طبیعی جزئی به یک جهان عقلانی که مساوی با جهان هستی عینی است، مبدل میسازد».<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17551/1/11 ر.ک: پیشگفتار مترجم، صفحه یازده - دوازده]</ref> | ||
#مترجم بعد از یادآوری این مطلب که ابن سینا در آغاز «دانشنامه علائی» تصور و تصدیق را تعریف کرده و برای آن مثال آورده و در آغاز کتاب منطق «نجات» نیز همین تقسیم و دوگونگی علم را به تصور و تصدیق آورده و در همین بخش از کتاب نجات در سرآغاز فصل «برهان» عین همین تقسیم را تکرار کرده و با ذکر مثالی میان علم تصدیقی و قضیه معقوله، تفاوت منطقی برقرار کرده، به این صورت اظهار نظر کرده است که: «اما به نظر این نگارنده، این صرفا تکرار یک مسئله آن هم در یک بخش از کتاب نیست، بلکه منظور از طرح این تقسیم در مقدمه کتاب منطق، ترسیم خط مشی پژوهندگی و متدولوژی عمومی اندیشه گرائی ابن سینا، هم در منطق و هم در فلسفه است؛ درحالی که ذکر عین این تقسیم در فصل «برهان» به منظور گفتگو پیرامون یکی از مسائل مهم منطقی است تا معلوم گردد علوم تصدیقی که در مقدمات برهان قرار میگیرند به چه گونهاند و دارای چه شرایطی میباشند.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17551/2/1 ر.ک: مقدمه، پاورقی ص1]</ref> | #مترجم بعد از یادآوری این مطلب که ابن سینا در آغاز «دانشنامه علائی» تصور و تصدیق را تعریف کرده و برای آن مثال آورده و در آغاز کتاب منطق «نجات» نیز همین تقسیم و دوگونگی علم را به تصور و تصدیق آورده و در همین بخش از کتاب نجات در سرآغاز فصل «برهان» عین همین تقسیم را تکرار کرده و با ذکر مثالی میان علم تصدیقی و قضیه معقوله، تفاوت منطقی برقرار کرده، به این صورت اظهار نظر کرده است که: «اما به نظر این نگارنده، این صرفا تکرار یک مسئله آن هم در یک بخش از کتاب نیست، بلکه منظور از طرح این تقسیم در مقدمه کتاب منطق، ترسیم خط مشی پژوهندگی و متدولوژی عمومی اندیشه گرائی ابن سینا، هم در منطق و هم در فلسفه است؛ درحالی که ذکر عین این تقسیم در فصل «برهان» به منظور گفتگو پیرامون یکی از مسائل مهم منطقی است تا معلوم گردد علوم تصدیقی که در مقدمات برهان قرار میگیرند به چه گونهاند و دارای چه شرایطی میباشند.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17551/2/1 ر.ک: مقدمه، پاورقی ص1]</ref> | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
#خلاصه نظریه تحقیقی [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] این است که اثر و صورتی که از حقایق عینی در ذهن حاصل میگردد، یا صرفا تصور ماهیات و مفاهیم آن صورتهای عینی است و یا صورت و درک این است که این آثار و صورتهای ذهنی مطابق با حقیقت و واقعیت عینی است؛ حال خواه حقیقتا هم این صورت و درک مطابقت با واقع و نفس الامر داشته باشد یا نه. فرض اول که صرفا تصور ماهیات و مفاهیم اشیاء است، تصور میباشد و فرض دوم تصدیق و اذعان است و به عبارت دیگر تصدیق که خود اثر و صورتی از صورتهای عینی در ذهن است، از لحاظ اینکه بالاخره صورتی است که در ذهن حاصل گردیده، تصور میباشد و از لحاظ اینکه همین صورت، امتیاز اذعان به نسبت حکمیه را به خود پذیرفته است، تصدیق است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17551/2/106 ر.ک: همان، ص106]</ref> | #خلاصه نظریه تحقیقی [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] این است که اثر و صورتی که از حقایق عینی در ذهن حاصل میگردد، یا صرفا تصور ماهیات و مفاهیم آن صورتهای عینی است و یا صورت و درک این است که این آثار و صورتهای ذهنی مطابق با حقیقت و واقعیت عینی است؛ حال خواه حقیقتا هم این صورت و درک مطابقت با واقع و نفس الامر داشته باشد یا نه. فرض اول که صرفا تصور ماهیات و مفاهیم اشیاء است، تصور میباشد و فرض دوم تصدیق و اذعان است و به عبارت دیگر تصدیق که خود اثر و صورتی از صورتهای عینی در ذهن است، از لحاظ اینکه بالاخره صورتی است که در ذهن حاصل گردیده، تصور میباشد و از لحاظ اینکه همین صورت، امتیاز اذعان به نسبت حکمیه را به خود پذیرفته است، تصدیق است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17551/2/106 ر.ک: همان، ص106]</ref> | ||
#آقای [[حائری یزدی، مهدی|حائری]] یادآور شده است که: [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] در این کتاب و کتابهای دیگرش، تفاوت آشکار میان «تصور مطلق» و «مطلق تصور» را به ما تعلیم داده است، مع الوصف خود از رهگذر سهوالقلم یا افسونگری نیروی واهمه در دام مغالطه «ایهام انعکاس» واقع شده و در اینجا و بسیاری از مقامات دیگر مطلق تصور را به تصور مطلق اشتباه کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17551/2/107 ر.ک: همان، پاورقی ص107]</ref> | #آقای [[حائری یزدی، مهدی|حائری]] یادآور شده است که: [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] در این کتاب و کتابهای دیگرش، تفاوت آشکار میان «تصور مطلق» و «مطلق تصور» را به ما تعلیم داده است، مع الوصف خود از رهگذر سهوالقلم یا افسونگری نیروی واهمه در دام مغالطه «ایهام انعکاس» واقع شده و در اینجا و بسیاری از مقامات دیگر مطلق تصور را به تصور مطلق اشتباه کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17551/2/107 ر.ک: همان، پاورقی ص107]</ref> | ||
#دکتر [[حائری یزدی، مهدی|حائری]] نخست یادآور شده که: «[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] در مبحث علم، ثابت کرده که علم به طور کلی، چه حضوری و چه حصولی، داخل در هیچ | #دکتر [[حائری یزدی، مهدی|حائری]] نخست یادآور شده که: «[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] در مبحث علم، ثابت کرده که علم به طور کلی، چه حضوری و چه حصولی، داخل در هیچ مقولهای از مقولات نیست، بلکه از سنخ وجود، آن هم وجود بالفعل است»؛ بعد افزوده که: «او در مبحث» وجود ذهنی«کتاب» اسفار «علم را بر اساس روش مشهور فلاسفه از «مقوله کیف» و از نوع «کیف نفسانی» توجیه میکند«و سپس نظر [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] را تأیید کرده و افزوده است که:» برخلاف عقیده حاج ملاهادی سبزواری، این دو روش... اصولی و منطقی است... زیرا هر وجودی، چه علم باشد و چه غیر علم، از آن جهت که ارتباط و استناد فاعلی با مبدأ قیوم خود دارد، اضافه اشراقیه است و از هیچ ماهیتی از ماهیات نمیباشد و همان وجود تنها از جهت ارتباط و استناد قابلی به ماهیت خود اتحاد به حمل شایع بالذات با ماهیت خود دارد و فرد بالذات ماهیت خود محسوب میگردد».<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17551/2/49 ر.ک: همان، پاورقی ص49]</ref>البته ایشان در کتاب «کاوشهای عقل نظری» و کتاب «هرم هستی» این مطلب را به تفصیل بیان داشته است. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |