۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'مهم تر' به 'مهمتر') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه ای ' به 'های ') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه مصحح، به توضیح نسخ خطی کتاب پرداخته شده است.<ref>مقدمه، صفحه یک - پنج</ref>و مترجم مقدمهای با نثر مصنوع و به سبک منشیان عهد صفوی بر کتاب نوشته و دخل و تصرفهای وی در متن توسط مصحح در پاورقیها ذکر شده است. در مواردی مترجم اصطلاحاتی را درباره اشخاص مطرح کرده که با دقت در توضیحات مصحح و علائم اختصاری نسخ در پاورقی میتوان دریافت. توضیحات مختصر مترجم و مخصوصاًً مقدمه مفصل مصحح دربردارنده نکات | در مقدمه مصحح، به توضیح نسخ خطی کتاب پرداخته شده است.<ref>مقدمه، صفحه یک - پنج</ref>و مترجم مقدمهای با نثر مصنوع و به سبک منشیان عهد صفوی بر کتاب نوشته و دخل و تصرفهای وی در متن توسط مصحح در پاورقیها ذکر شده است. در مواردی مترجم اصطلاحاتی را درباره اشخاص مطرح کرده که با دقت در توضیحات مصحح و علائم اختصاری نسخ در پاورقی میتوان دریافت. توضیحات مختصر مترجم و مخصوصاًً مقدمه مفصل مصحح دربردارنده نکات ارزندهای است که با در نظر گرفتن آنها میتوان بهتر از کتاب بهره جست.<ref>ر.ک: عباسی، علیاکبر، 1392، ص83</ref> | ||
در مقدمه مؤلف، به موضوع کتاب، اشاره شده است.<ref>مقدمه، ص5</ref> | در مقدمه مؤلف، به موضوع کتاب، اشاره شده است.<ref>مقدمه، ص5</ref> | ||
اثر حاضر در میان کتابهایی که در این موضوع نوشته شده، برجسته و دارای جایگاهی شایسته است. دلایل زیادی باعث اهمیت و ارزش این کتاب شده که در ذیل بدان اشاره خواهد شد. | اثر حاضر در میان کتابهایی که در این موضوع نوشته شده، برجسته و دارای جایگاهی شایسته است. دلایل زیادی باعث اهمیت و ارزش این کتاب شده که در ذیل بدان اشاره خواهد شد. | ||
بااینکه قبل از [[قفطی، علی بن یوسف|قفطی]] در جهان اسلام و حتی قبل از اسلام، کسان دیگری درباره حکما و اطبا کتابهایی را نوشته بودند، اثر [[قفطی، علی بن یوسف|قفطی]] در این موضوع منحصربه فرد است. این کتاب فقرات زیادی از کتابهای نابودشده قرون قبل از نگارنده را حفظ نموده و به بحثهای غیر متعارف زیادی که در تواریخ عمومی | بااینکه قبل از [[قفطی، علی بن یوسف|قفطی]] در جهان اسلام و حتی قبل از اسلام، کسان دیگری درباره حکما و اطبا کتابهایی را نوشته بودند، اثر [[قفطی، علی بن یوسف|قفطی]] در این موضوع منحصربه فرد است. این کتاب فقرات زیادی از کتابهای نابودشده قرون قبل از نگارنده را حفظ نموده و به بحثهای غیر متعارف زیادی که در تواریخ عمومی اشارهای نشده پرداخته است. علاقه نگارنده به اهل علم و علما، باعث شده تا وی با احساس نسبت به سرگذشت و آثار علمی و خلاقیتهای دانشمندان مطالبش را ذکر کند.<ref>عباسی، علیاکبر، 1392، ص84</ref> | ||
نگارنده در ذکر اخبار مربوط به برخی حکما فقط ناقل نیست و اگر در منابع مورد استفاده اش مطالبی را میبیند که پذیرفتنی نیست، تحلیل خویش را مطرح میکند و در مواردی اخبار خلاف عقل را نقل نمیکند. وی در شرح زندگی افلاطون مینویسد: «یونانیان مبالغه عظیم دارند؛ درباره افلاطون و تعظیم او میگویند: مولود او مولود الهی بود و طالع او بس جلیل و در این باب حکایت افسانه نما بسیار آوردهاند. ترک ایراد آنها اولی دانستم». در مواردی هم نظر ناسنجیده نویسندگان قبل از خود درباره برخی حکیمان را نقد میکند و یا اشتباهات از نویسندگان در تمییز دانشمندان همنام را تذکر میدهد. وی سرقت ادبی حتی در حد یک عنوان کتاب را جایز نمیداند و در بیان آثار محمد بن عبدالله معروف به ابیعبدالرحمن مینویسد: «... و کتابی نیکو در علم نحو مسمی به کتاب السبب لعلم العرب نیز دارد، لیکن ابن المهذب، کاتب بیت المال قاهره اسم مذکور را به غارت برده و نام کرده کتابی را که تصنیف نموده در لغات وارده بر وزن افعال، به کتاب السبب لحصر کلام العرب».<ref>ر.ک: همان</ref> | نگارنده در ذکر اخبار مربوط به برخی حکما فقط ناقل نیست و اگر در منابع مورد استفاده اش مطالبی را میبیند که پذیرفتنی نیست، تحلیل خویش را مطرح میکند و در مواردی اخبار خلاف عقل را نقل نمیکند. وی در شرح زندگی افلاطون مینویسد: «یونانیان مبالغه عظیم دارند؛ درباره افلاطون و تعظیم او میگویند: مولود او مولود الهی بود و طالع او بس جلیل و در این باب حکایت افسانه نما بسیار آوردهاند. ترک ایراد آنها اولی دانستم». در مواردی هم نظر ناسنجیده نویسندگان قبل از خود درباره برخی حکیمان را نقد میکند و یا اشتباهات از نویسندگان در تمییز دانشمندان همنام را تذکر میدهد. وی سرقت ادبی حتی در حد یک عنوان کتاب را جایز نمیداند و در بیان آثار محمد بن عبدالله معروف به ابیعبدالرحمن مینویسد: «... و کتابی نیکو در علم نحو مسمی به کتاب السبب لعلم العرب نیز دارد، لیکن ابن المهذب، کاتب بیت المال قاهره اسم مذکور را به غارت برده و نام کرده کتابی را که تصنیف نموده در لغات وارده بر وزن افعال، به کتاب السبب لحصر کلام العرب».<ref>ر.ک: همان</ref> |