۱۰۶٬۳۱۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'مقدمه نويس' به 'مقدمهنويس') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه ای ' به 'های ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
کتاب با مقدمه محقق آغاز و مطالب نویسنده مشتمل بر یک مقدمه و سه مقاله میباشد. | کتاب با مقدمه محقق آغاز و مطالب نویسنده مشتمل بر یک مقدمه و سه مقاله میباشد. | ||
نثر این کتاب، یک نثر مصنوع و منشیانه است؛ خاصه آنجا که در باب امیری یا | نثر این کتاب، یک نثر مصنوع و منشیانه است؛ خاصه آنجا که در باب امیری یا شاهزادهای سخن میگوید، سخت متکلفانه میگردد و غیر از این مورد در آغاز هریک از فصلهای کتاب و حتی در وصف وسایل جنگی و قلم و شب و صبح هم تشبیبهایی دیده میشود و خصوصا در نامههای درباری تشبیبهایش طوری دراز و انبوه گردیده که سراپای نامه و منشور را فراگرفته و عبارت پردازی صرف و تعارف و مدح، نامه را پر کرده است. اما در سایر قسمتهای دیگر کتاب نثر ساده و روان است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص28-29</ref> | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در مقدمه محقق، ابتدا به بیان حدود جغرافیایی ماوراءالنهر و | در مقدمه محقق، ابتدا به بیان حدود جغرافیایی ماوراءالنهر و خلاصهای از سیر تاریخی آن پرداخته شده و سپس، اطلاعاتی پیرامون کتاب، از جمله مؤلف و تاریخ نگارش، وضع و ترتیب مطالب، سبک نگارش، ارزش، نسخ و روش تصحیح آن، ارائه گردیده است.<ref>ر.ک: مقدمه نخست، ص19-51</ref> | ||
مقدمه نویسنده نخست آبا و اجداد چنگیز خان را معرفی کرده و چگونگی به قدرت رسیدنش، مناسباتش با خوارزمشاهیان، چگونگی حمله به ایران، تقسیم ممالک بین فرزندانش را بیان میکند و چون حکومت ماوراءالنهر بعد از تیموریان در نهایت به اولاد جوجی منتقل میشود، به ذکر اولاد جوجی میپردازد تا به ابوالخیر خان (پایه گذار حکومت ازبکان در آسیای میانه) میرسد و شعب فرزندان او را تا محمد شیبانی یا شیبک خان ازبک بیان میدارد. هدف در این مقدمه این است که ثابت کند شیبانی خان از اولاد و احفاد جوجی خان است و سلسله نسب او به چنگیز خان میرسد.<ref>ر.ک: همان، ص26-27</ref> | مقدمه نویسنده نخست آبا و اجداد چنگیز خان را معرفی کرده و چگونگی به قدرت رسیدنش، مناسباتش با خوارزمشاهیان، چگونگی حمله به ایران، تقسیم ممالک بین فرزندانش را بیان میکند و چون حکومت ماوراءالنهر بعد از تیموریان در نهایت به اولاد جوجی منتقل میشود، به ذکر اولاد جوجی میپردازد تا به ابوالخیر خان (پایه گذار حکومت ازبکان در آسیای میانه) میرسد و شعب فرزندان او را تا محمد شیبانی یا شیبک خان ازبک بیان میدارد. هدف در این مقدمه این است که ثابت کند شیبانی خان از اولاد و احفاد جوجی خان است و سلسله نسب او به چنگیز خان میرسد.<ref>ر.ک: همان، ص26-27</ref> | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
مقاله دوم، وقایع سنوات 1009 تا 1114ق را شامل میگردد؛ یعنی زمانی که سلسله اشترخانیه بعد از شیبانیه بر ماوراءالنهر حکومت میکردند. لازم به ذکر است که در منابع تاریخی، این سلسله با نامهای اشترخانی، اشترجانی، و استراخانی آمده است. این مقاله که قسمت اعظم کتاب را به خود اختصاص داده، بیانی است مفصل از سلسله اشترخانی و چگونگی انتقال سلطنت از شیبانیه به آنان. ریشه این سلسله هم از فرزندان جوجی است؛ منتها شیبانیه، منشأ از شیبان گرفتهاند درحالی که این سلسله از ارش خان منشعب شدهاند. اول آنها با جانی خان آغاز میگردد و بعد به دین محمد و باقی محمد و ولی محمد خان میرسد. البته چون هر سه مقارن حکومت شاه عباس بودهاند، نویسنده به برخوردهایی که هرکدام با او داشتهاند، میپردازد؛ مخصوصاً که در زمان حکومت دین محمد خان، شاه عباس میتواند خراسان را که سالها عرصه تاخت و تاز ازبکان بوده است، تسخیر کند و بعد جنگ امام قلی (فرزند دین محمد خان) با ولی محمد عمویش و به حکومت رسیدن او و ارتباط امام قلی با دربار هند (در زمان جهانگیر پادشاه) و بعد حکومت سید ندرمحمد خان برادرش و ارتباط او با شاه عباس و رفتن او به ایران را ذکر میکند (یکی از تابلوهای نقاشی در کاخ چهل ستون اصفهان مربوط به پذیرایی شاه عباس از سید ندر است) و بعد به اختلاف سید ندرمحمد با عبدالعزیز خان پسرش میرسد و در نهایت پذیرفتن حکومت او از جانب امرا و اعیان بخارا و حمله شاه جهان (مالک هند) در زمان اختلاف پدر و پسر به ماوراءالنهر و تسخیر بلخ و در نهایت رسیدن قدرت به سید سبحان قلی خان و توضیحی مبسوط از وقایعی که در زمان امارت او اتفاق میافتد؛ مخصوصاً اختلافاتی که با دو طایفه قنکرات و منکیه پیش میآید.<ref>ر.ک: همان، ص27-28</ref> | مقاله دوم، وقایع سنوات 1009 تا 1114ق را شامل میگردد؛ یعنی زمانی که سلسله اشترخانیه بعد از شیبانیه بر ماوراءالنهر حکومت میکردند. لازم به ذکر است که در منابع تاریخی، این سلسله با نامهای اشترخانی، اشترجانی، و استراخانی آمده است. این مقاله که قسمت اعظم کتاب را به خود اختصاص داده، بیانی است مفصل از سلسله اشترخانی و چگونگی انتقال سلطنت از شیبانیه به آنان. ریشه این سلسله هم از فرزندان جوجی است؛ منتها شیبانیه، منشأ از شیبان گرفتهاند درحالی که این سلسله از ارش خان منشعب شدهاند. اول آنها با جانی خان آغاز میگردد و بعد به دین محمد و باقی محمد و ولی محمد خان میرسد. البته چون هر سه مقارن حکومت شاه عباس بودهاند، نویسنده به برخوردهایی که هرکدام با او داشتهاند، میپردازد؛ مخصوصاً که در زمان حکومت دین محمد خان، شاه عباس میتواند خراسان را که سالها عرصه تاخت و تاز ازبکان بوده است، تسخیر کند و بعد جنگ امام قلی (فرزند دین محمد خان) با ولی محمد عمویش و به حکومت رسیدن او و ارتباط امام قلی با دربار هند (در زمان جهانگیر پادشاه) و بعد حکومت سید ندرمحمد خان برادرش و ارتباط او با شاه عباس و رفتن او به ایران را ذکر میکند (یکی از تابلوهای نقاشی در کاخ چهل ستون اصفهان مربوط به پذیرایی شاه عباس از سید ندر است) و بعد به اختلاف سید ندرمحمد با عبدالعزیز خان پسرش میرسد و در نهایت پذیرفتن حکومت او از جانب امرا و اعیان بخارا و حمله شاه جهان (مالک هند) در زمان اختلاف پدر و پسر به ماوراءالنهر و تسخیر بلخ و در نهایت رسیدن قدرت به سید سبحان قلی خان و توضیحی مبسوط از وقایعی که در زمان امارت او اتفاق میافتد؛ مخصوصاً اختلافاتی که با دو طایفه قنکرات و منکیه پیش میآید.<ref>ر.ک: همان، ص27-28</ref> | ||
مقاله سوم مختصری است از وقایع حکومت سید محمد مقیم خان، نوه سبحان قلی که در سالهای 1114-1119ق در بلخ خودمختار شد و کتاب حاضر به درخواست او نگارش یافت و نام کتاب به نام وی اشارت دارد. حکومت او در بلخ، مقارن حکومت عبیدالله بن سبحان قلی در بخارا است که در ابتدای کار بر سر حکومت با هم اختلاف داشتهاند و او با متحد کردن یکی از سرداران و حاکمان قدرتمند ازبک، به نام محمود بی اتالیق با خود جلو حمله عبیدالله خان را به بلخ گرفت. تاریخ آخرین | مقاله سوم مختصری است از وقایع حکومت سید محمد مقیم خان، نوه سبحان قلی که در سالهای 1114-1119ق در بلخ خودمختار شد و کتاب حاضر به درخواست او نگارش یافت و نام کتاب به نام وی اشارت دارد. حکومت او در بلخ، مقارن حکومت عبیدالله بن سبحان قلی در بخارا است که در ابتدای کار بر سر حکومت با هم اختلاف داشتهاند و او با متحد کردن یکی از سرداران و حاکمان قدرتمند ازبک، به نام محمود بی اتالیق با خود جلو حمله عبیدالله خان را به بلخ گرفت. تاریخ آخرین واقعهای که در کتاب آمده است، مربوط به سال 1116ق و تاریخ جلوس او در بلخ، به صورت یک قصیده گفته شده است.<ref>ر.ک: همان، ص28</ref> | ||
== وضعیت کتاب == | == وضعیت کتاب == |