۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURحقایقJ1.jpg | عنوان =حقایق | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = مؤلفی ناشناس (نویسنده) شمیسا، سیروس (تصحیح و توضیح) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =نشر قطره | مکان نشر =تهران | سال نشر =۱۳۹۸ش...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه ی ' به 'هی ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''حقایق''' از مؤلفی ناشناس، به تصحیح و توضیح دکتر سیروس شمیسا؛ حقایق متنی کهن (شاید قرن پنجم یا ششم) از نویسنده ای ناشناس است. نسخ کتاب در چین بود. هرچند کتاب در باب احکام و اخلاق شرعی است اما ارزش | '''حقایق''' از مؤلفی ناشناس، به تصحیح و توضیح دکتر سیروس شمیسا؛ حقایق متنی کهن (شاید قرن پنجم یا ششم) از نویسنده ای ناشناس است. نسخ کتاب در چین بود. هرچند کتاب در باب احکام و اخلاق شرعی است اما ارزش ویژهی آن در قدمت زبان و احتوا بر لغات نادر و اصطلاحات کهن زبان فارسی مرسوم در ماوراء النهر و منطقهی سغد است. مصحح علاوه بر تصحیح کتاب بر مبنای هر سه نسخهی موجود و نگارش مقدمه ای مفصل، تعلیقاتی هم در معانی لغات کهن و مسائل سبک شناسی زبان کهن فارسی بر آن افزوده است. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
از قدیم تا همین امروز در حول و حوش مدارس، کتابفروشی هایی بود که متون درسی طلاب را تهیه می کرد. کسانی را که به نسخه برداری و صحافی و فروش نسخه ها و کلا به کار کتاب مشغول بودند وراق می گفتند که | از قدیم تا همین امروز در حول و حوش مدارس، کتابفروشی هایی بود که متون درسی طلاب را تهیه می کرد. کسانی را که به نسخه برداری و صحافی و فروش نسخه ها و کلا به کار کتاب مشغول بودند وراق می گفتند که پیشهی آنان وراقت بود. دکان های وراقی تا حدودی حکم مغازه های فتوکپی را داشت. اسناد و وثیقه ها و شهادت نامه را هم تنظیم و تکثیر می کرد. یکی از درآمدهای ثابت آنان تکثیر قرآن بود. طلبه های خوش خط هم با کار برای وراقان درآمدی داشتند و نسخه های را که به آنان سفارش داده می شد می نوشتند. کاتبان و ناسخان گاهی مجبور می شدند به کتاب خانه ها رفته و نسخهی مورد نظر را همان جا کتابت کنند. وراقان معمولا اهل علم بودند. قیمت نسخه بسته به خط و سواد و دقت و شهرت کاتب (و البته نوع کاغذ و صحافی) فرق می کرد. طلبه هایی که پول نداشتند خود کتاب هایشان را به سرعت نسخه برداری می کردند. از کتاب حقایق سه نسخه در دست است. به نظر می رسد نسخ ی چین و پاریس که دارای خط خوشی هستند و با دقت نوشته شده اند و لابد کاتب آن ها هم ایرانی بوده نسخ گرانی بودند. اما نسخه ای که در کتابخانهی آیت الله مرعشی وجود دارد بدخط است و کاتب آن که گویا ایرانی نبوده گاهی کلمات را نقاشی می کرده. این نسخه، نسخهی ارزانی بوده یا حداقل نسخه ای بوده که یک طلبهی چینی یا ترک با سرعت برای خود نوشته. شرح و توصیف مهم استادان معروف در حواشی همهی نسخ آمده است، لذا برخی از کتاب های درسی معروف شروح مشخصی دارند. اما در سه نسخهی حقایق با آن که برخی از توضیحات و معانی لغات (گاهی به چینی و ترکی و عربی و غالبا به فارسی) یکی یا شبیه به هم است اما در مجموع مختلف است و معلوم است که طلبه توضیح استاد خود را در مجلس درس در حاشیهی کتاب خود نوشته است. نیامدن اسم کتاب در هر سه نسخه هم نشان می دهد که «حقایق» یک کتاب درسی معمولی بوده که از آن نسخ بسیاری تکثیر می شده است. | ||
سبک «حقایق» کهن و اصیل و همان سبک متون قرن چهارم و پنجم است اگرچه این احتمال هم قابل تامل است که شاید نوشته ای از اواخر قرن چهارم باشد. «حقایق» با آن که از جمله کتب مذهبی است اما لغات عربی آن کم است. در | سبک «حقایق» کهن و اصیل و همان سبک متون قرن چهارم و پنجم است اگرچه این احتمال هم قابل تامل است که شاید نوشته ای از اواخر قرن چهارم باشد. «حقایق» با آن که از جمله کتب مذهبی است اما لغات عربی آن کم است. در ترجمهی لغات و عبارات عربی، معادل های بسیار کهن و فخیم دارد. در آن دوره که هنوز مردم چندان با عربی و معارف اسلامی آشنایی نداشتند اخبار و آیات این کتاب را هم مانند کتب دیگر به فارسی ترجمه می کردند و گاهی هم در ترجمه اضافه هایی از خود می آوردند. این ترجمه ها حذف به قرینه ندارد و لذا خوانندهی امروزی احساس اطناب و پرگویی می کند. باری نویسندهی حقایق هم کلا به اطناب علاقه دارد و این اطناب به جز تکرار فعل در سایر اجزاء جمله هم مشهود است. در متون کهن درآمیختگی شعر و نثر نیست یا کم است. در زمان تألیف حقایق، هنوز رباعیات منسوب به بزرگان صوفیه جعل نشده یا رواج نیافته بود. لذا در حقایق جز یک رباعی نیامده است که البته چهار قافیه ای است که از مختصات رباعیات اصیل و کهن است. یک نکتهی جالب در متون کهن که مخصوصا در نثر فنی چشمگیر است ترکیب عناصر ایرانی و اسلامی با هم است. در حقایق هم این مختصه را می بینیم. حکایات این کتاب اغراق آمیز است و در سنجش با حکایات کتب دیگر لطفی ندارد. به نظر می رسد فصل بندی های کتاب هم از منطق خاصی پیروی نمی کند. اما در نیمهی اول کتاب انسجام بیشتری دیده می شود. برخی از باب ها بسیار کوتاه است اما برخی از باب ها بسیار مفصل است. | ||
مختصات سبکی حقایق در مقام گرایشی در درون سبک | مختصات سبکی حقایق در مقام گرایشی در درون سبک دورهی خراسانی - گرایش ماوراء النهری یا سغدی - کم و بیش در متون دیگر هم دیده می شود. هرچند کتاب در باب احکام و اخلاق شرعی است اما ارزش ویژهی آن در قدمت زبان و احتوا بر لغات نادر و اصطلاحات کهن زبان فارسی مرسوم در ماوراء النهر و منطقهی سغد است. مصحح علاوه بر تصحیح کتاب بر مبنای هر سه نسخهی موجود و نگارش مقدمه ای مفصل، تعلیقاتی هم در معانی لغات کهن و مسائل سبک شناسی زبان کهن فارسی بر آن افزوده است.<ref> [https://historylib.com/books/2575 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |