۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ده ها' به 'دهها') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه ها ' به 'هها ') |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
این تنها دو بیت از آغاز [[مثنوی]] است که چهار مسئله دارد که باید با دیگر ابیات [[مثنوی]] تطبیق شود که کدام درست است. و تذکار عمدهی نویسنده این است که باید با تحقیق و به درستی معلوم شود که کدام متن صحیح و قابل استناد است. مثلاً در صفحهی 33 کتاب نظر دکتر [[عبدالکریم سروش]] را از مقدّمهی مثنوی تصحیحیِ او میآورد و بعد آن را نقد میکند و پاسخهایی چند به خطابودن سخن او میدهد که به نظر هم درست میآید. | این تنها دو بیت از آغاز [[مثنوی]] است که چهار مسئله دارد که باید با دیگر ابیات [[مثنوی]] تطبیق شود که کدام درست است. و تذکار عمدهی نویسنده این است که باید با تحقیق و به درستی معلوم شود که کدام متن صحیح و قابل استناد است. مثلاً در صفحهی 33 کتاب نظر دکتر [[عبدالکریم سروش]] را از مقدّمهی مثنوی تصحیحیِ او میآورد و بعد آن را نقد میکند و پاسخهایی چند به خطابودن سخن او میدهد که به نظر هم درست میآید. | ||
در فصل استنساخ متون به اهمّیّت و اشکالات آن به تفصیل سخن میگوید و مواردی را بیان میکند که میتواند متن اصلی را خدشه دار کرده و از اصالت و اعتبار بیندازد. وجود و لزوم تصحیح متن نیز از این است که نسخههای استنساخ شده متّحد و یکسان نیستند، همین اختلافات سبب وجود و اهمّیّت تصحیح یا تصحیحات جدید میشود. در فصل بعد هم که از اختلافات سخن میگوید مراد وی اختلافات | در فصل استنساخ متون به اهمّیّت و اشکالات آن به تفصیل سخن میگوید و مواردی را بیان میکند که میتواند متن اصلی را خدشه دار کرده و از اصالت و اعتبار بیندازد. وجود و لزوم تصحیح متن نیز از این است که نسخههای استنساخ شده متّحد و یکسان نیستند، همین اختلافات سبب وجود و اهمّیّت تصحیح یا تصحیحات جدید میشود. در فصل بعد هم که از اختلافات سخن میگوید مراد وی اختلافات نسخهها است که از نسخه نویسان پدید آمده است، در این خصوص که نسخه نویسان ممکن است دارای اشکالاتی بوده باشند به نکات مهمیاشاره کرده است، البتّه این مقوله تنها به نسخه نویسان بسنده نمیکند، بلکه مصحّحان را هم نشانه میرود از جمله این که: | ||
# آیا با ادبیات و متن فارسی و عربی آشناست؟ | # آیا با ادبیات و متن فارسی و عربی آشناست؟ | ||
# آیا شعر و عروض و قافیه را میشناسد؟ | # آیا شعر و عروض و قافیه را میشناسد؟ | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
فصل بعد توجّه به إعراب کلمات است که نویسنده در متن تصحیحیِ خود [[مثنوی معنوی (مصحح محمدی) به آن توجّه زیادی کرده است. إعراب کلمات هم باعث خوانش صحیح و هم فهم درست از واژه و متن میشود، گرچه با اشارهی نویسنده برخی الفاظ با إعراب گوناگون تغییر معنا نمیدهند ولی این در همهی واژگان وجود ندارد و لذا باید إعراب درست و مناسب را برای لفظ مورد نظر قرار داد. لفط سخن در سه خوانش: سُخَن، سُخُن و سَخُن هیچ منعی ندارد، بسته به قوافی دارد، همین گونه است واژهی کهن که به سه شکل میتواند خوانده شود بی اینکه اختلاف معنایی ایجاد کند ولی کلمات بسیار زیادی است که إعراب متفاوت معنای متفاوت را به همراه میآورد که نویسنده به 77 مورد اشاره کرده که قهراً صدهابار در طول مثنوی مورد استفاده بوده است که اگر إعراب درست نداشته باشد و یا آنگونه که صحیح است خوانده نشود فهمیکاملاً غلط برای خواننده حاصل میگردد. برای نمونه: جَست و جُست. یا: رَست و رُست. مورد سوّم: نَبی و نُبی. مورد دیگر صَدا و صِدا. دیگر اَنعام و اِنعام و دیگر مواردی که با شواهد متعدّد و با معانیِ خاص خود مورد اشارهی مؤلّف واقع شده است. | فصل بعد توجّه به إعراب کلمات است که نویسنده در متن تصحیحیِ خود [[مثنوی معنوی (مصحح محمدی) به آن توجّه زیادی کرده است. إعراب کلمات هم باعث خوانش صحیح و هم فهم درست از واژه و متن میشود، گرچه با اشارهی نویسنده برخی الفاظ با إعراب گوناگون تغییر معنا نمیدهند ولی این در همهی واژگان وجود ندارد و لذا باید إعراب درست و مناسب را برای لفظ مورد نظر قرار داد. لفط سخن در سه خوانش: سُخَن، سُخُن و سَخُن هیچ منعی ندارد، بسته به قوافی دارد، همین گونه است واژهی کهن که به سه شکل میتواند خوانده شود بی اینکه اختلاف معنایی ایجاد کند ولی کلمات بسیار زیادی است که إعراب متفاوت معنای متفاوت را به همراه میآورد که نویسنده به 77 مورد اشاره کرده که قهراً صدهابار در طول مثنوی مورد استفاده بوده است که اگر إعراب درست نداشته باشد و یا آنگونه که صحیح است خوانده نشود فهمیکاملاً غلط برای خواننده حاصل میگردد. برای نمونه: جَست و جُست. یا: رَست و رُست. مورد سوّم: نَبی و نُبی. مورد دیگر صَدا و صِدا. دیگر اَنعام و اِنعام و دیگر مواردی که با شواهد متعدّد و با معانیِ خاص خود مورد اشارهی مؤلّف واقع شده است. | ||
از دیگر موارد در فصل اختلاف خوانش و نگارش مطرح شده که میتواند بسیار مهم باشد و با این حال اغلب مصحّحان توجّهی به نگارش خاص که با معنا توأم باشد نکردند که مورد انتقاد نویسنده قرار گرفته است. در این فصل به 3 مورد به طور مبسوط با در نظر داشتن نسخههای اسلامیه، کلاله خاور، اکبرآبادی، نیکلسون، فروزانفر ـ شهیدی، گولپینارلی، استعلامی، سروش، زمانی و محمّدی به این اختلافات نگارشی و خوانشی پرداخته و هر مورد را با اختلافاتشان در هر مورد بیان کرده است، | از دیگر موارد در فصل اختلاف خوانش و نگارش مطرح شده که میتواند بسیار مهم باشد و با این حال اغلب مصحّحان توجّهی به نگارش خاص که با معنا توأم باشد نکردند که مورد انتقاد نویسنده قرار گرفته است. در این فصل به 3 مورد به طور مبسوط با در نظر داشتن نسخههای اسلامیه، کلاله خاور، اکبرآبادی، نیکلسون، فروزانفر ـ شهیدی، گولپینارلی، استعلامی، سروش، زمانی و محمّدی به این اختلافات نگارشی و خوانشی پرداخته و هر مورد را با اختلافاتشان در هر مورد بیان کرده است، نمونهها به طور ساده عبارتند از: | ||
# کاین – کین = که این – دشمنی و عداوت | # کاین – کین = که این – دشمنی و عداوت | ||
# کُاو – کو = که او - کجاست | # کُاو – کو = که او - کجاست |