۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه های ' به 'ههای ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه ی ' به 'هی ') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
فصل پنچم: اولی الأمر | فصل پنچم: اولی الأمر | ||
فصل ششم: | فصل ششم: قبلهی عالم | ||
فصل هفتم: راه سالک | فصل هفتم: راه سالک | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
بعد از وفات [[امام جعفر صادق علیهالسلام|امام جعفرصادق علیهالسلام]] بین جانشینان اختلاف عظیمی حادث گشت به وجهی که شیعهی امامی انشعابی را در خود به تجربه نشست. دراین میان، گروهی از پسرارشد او «اسماعیل المبارک» حمایت به عمل آوردند، در حالیکه گروه دیگری امامت پسر کوچک تر او موسی کاظم علیهالسلام را به رسمیت شناختند. در هزار توی گذران زمان، پیروان اسماعیل به عنوان اسماعیلیه معروف گشتند، در حالی که پیروان امام موسی کاظم علیهالسلام، بعد از غیبت امام دوازدهم، عنوان اثنا عشری یا شیعهی دوازده امامی نام گرفتند. در این میان، امامان اسماعیلی در تکاپوی این بودند که برای گریز از | بعد از وفات [[امام جعفر صادق علیهالسلام|امام جعفرصادق علیهالسلام]] بین جانشینان اختلاف عظیمی حادث گشت به وجهی که شیعهی امامی انشعابی را در خود به تجربه نشست. دراین میان، گروهی از پسرارشد او «اسماعیل المبارک» حمایت به عمل آوردند، در حالیکه گروه دیگری امامت پسر کوچک تر او موسی کاظم علیهالسلام را به رسمیت شناختند. در هزار توی گذران زمان، پیروان اسماعیل به عنوان اسماعیلیه معروف گشتند، در حالی که پیروان امام موسی کاظم علیهالسلام، بعد از غیبت امام دوازدهم، عنوان اثنا عشری یا شیعهی دوازده امامی نام گرفتند. در این میان، امامان اسماعیلی در تکاپوی این بودند که برای گریز از چنبرهی سلطهی دشمنانشان یعنی عباسیان، خود را در پرده ای خفا قرار دهند. سلسلهی عباسی رفتار بسیار خصمانه ای با علویان از جمله شیعهی دوازده امامی و اسماعیلیه داشت؛ اما برخلاف شیعه دوازده امامی، اسماعیلیان تحت حاکمیت خلفای فاطمی و بعدا تحت حاکمیت امامان الموت، یک رقیب بزرگ سیاسی برای عباسیان تلقی شدند. بدین ترتیب عباسیان از آثار ضد اسماعیلی متعددی حمایت مالی نمودند و این امر به ایجاد سنت خصومت شدید با اسماعیلیان در نوشتههای مخالفان خود منتهی شد. با وجود گسترهی مخالفت ها، این جماعت به دلیل برخورداری از یک ایدئولوژی پویا، دولت فاطمی را در مصر بنیان گذارد که از این دوران به عنوان عصر طلایی اسماعیلیه یاد میشود. متعاقبا این جماعت بعد از انشعابات درون فرقه ای، حکومت نزاری را نیز در الموت تأسیس کرد. عمده مطالعات نشان میدهد که در همین دوره افراد برجسته نقش چشمگیری در شکلگیری اسماعیلیه ایفاء نمودند. میتوان اذعان داشت که اندیشهی اسماعیلی بر تحولات بی شماری به ویژه در میان دیگر جوامع شیعه و حلقهی صوفیان تأثیر گذاشت. ما همچنین شاهد تأثیر اسماعیلیه بر متفکران بزرگ و حتی قرنها بعد بر اشخاصی دردورهی صوفیه هستیم. با فرارسیدن موج ویرانگر مغولان، شاهد نابودی بخش عمدهی حکومت گران مسلمان هستیم چنانکه چهرهی سیاسی جهان اسلام به تمامی دگرگون شد. در این میان، اسماعیلیان درهزارتوی تاریخ ایران گم گشتند و به دست فراموشی سپرده شدند. تا اینکه با شروع عصر جدید مطالعات تاریخی، بر همگان اثبات شد که اسماعیلیه در دوران تاریک پس از حملات مغول نه تنها خاموش نبودند بلکه به حیات خود در ابعاد بسیار کوچک تر ادامه دادند. چنانکه قرنها پس از تهاجم مغول، اسماعیلیان بار دیگر به یکی از مؤثرترین اجتماعات فرهنگی و معنوی جهان اسلام مبدل گشتهاند. در واقع آنها آشکارا از زمان چهل و چهارمین امامشان، از پردهی گمنامی بیرون آمدند. اما علی رغم شهرت نوپای اسماعیلیان، به نظر میرسد که وقفهی زمانی بین نابودی ظاهری اسماعیلیه و احیای مجدد آن همچنان درهاله ای از رمزو راز باقی مانده بود. تا اینکه نویسندهی این کتاب توانست با تمرکز جدی بر این مقطع، به بازسازی استادانهی تاریخ اسماعیلیان دست یازیده و بسیاری از پرسش ها و ابهامات را پاسخ دهد. این نوشتار کوششی بار فهم بیشتر مبهم ترین بخش این دوره است که ازحملهی مغول تا آغاز دورهی صفوی یعنی از میانهی قرن هفتم تا پایان قرن نهم قمری ادامه دارد. هرچند حوزهی کتاب حاضر عمدتا بر این دوره محدود است، اما تحلیل عقاید و تعلیمات اسماعیلیه در یک بازهی تاریخی وسیع تری صورت گرفته و از منابع مربوط به بیش از هزار سال تاریخ استفاده شده است تا از این طریق پرتوی بر باورها و عقاید خاصی بیفکند که در آثار این دوره بیان شدهاند. به این ترتیب این اثر در جستجوی شناخت و درک چگونگی بقای اسماعیلیان است و به تحلیل این نکته میپردازد که چگونه تعلیمات دینی و جهان بینی این جماعت به بقای آنها یاری رسانده است. همچنین این کتاب که در زمرهی مهمترین مراجع علمی برای شناخت منابع اولیهی اسماعیلی محسوب میشود، گام بزرگی در شناسایی چندی از نویسندگان گمنام و ناشناختهی اسماعیلی برداشته است و مخاطب را وادار میکند تا درمفروضات پیشین خود در مورد ادبیات این دوره تجدید نظر نماید و نظریههای پذیرفته شده را مورد بازبینی قرار دهد.<ref> [https://historylib.com/books/2699 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |