۱۰۵٬۳۲۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' می رسد' به ' میرسد ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ده ها' به 'دهها') |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
'''هزارهی سلوک'''، نوشتهی استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] کتابی است که سیر و سلوک عرفانی و راه طریقت معنوی اسلام را برای مخاطبان خود در قالب سخنان بزرگان عرفان و سلوک تعریف و تبیین میکند. چنانکه از نام کتاب پیداست چیزی از هزار در آن وجود دارد، این هزار در واقع هزار نکته و سخن است که از دل منابع عرفانی و صوفیانه و از زبان عارفان بزرگ و مجرّبان طریقت استخراج شده و بدون شرح در اختیار اهل معرفت و طریقت قرار گرفته است. تنها تعریف و توصیف در مقدّمه ی کتاب است که واقعاً ارزشمند و بنیادین است. | '''هزارهی سلوک'''، نوشتهی استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] کتابی است که سیر و سلوک عرفانی و راه طریقت معنوی اسلام را برای مخاطبان خود در قالب سخنان بزرگان عرفان و سلوک تعریف و تبیین میکند. چنانکه از نام کتاب پیداست چیزی از هزار در آن وجود دارد، این هزار در واقع هزار نکته و سخن است که از دل منابع عرفانی و صوفیانه و از زبان عارفان بزرگ و مجرّبان طریقت استخراج شده و بدون شرح در اختیار اهل معرفت و طریقت قرار گرفته است. تنها تعریف و توصیف در مقدّمه ی کتاب است که واقعاً ارزشمند و بنیادین است. | ||
آثار اهل تصوّف و عرفان بی تردید سرشار از گفته ها و اسرار معنوی است ولی واقع این است که نه همهی افراد به همهی آن منابع دسترسی دارند و نه تمام آثار برای همه قابل فهم است. شاید برخی چنین تصوّر کنند که این هزار نکته و اشارت و عبارت چندان مهم نباشد و به طور اتّفاقی و ساده گزینش شده است. ولی همین که استادی مسلّم در عرفان و تصوّف که خود از وارثان معنوی سلوک و طریقت، آنهم در بهترین مکتب عرفانی است دست به این گزینش بزند قهراً از | آثار اهل تصوّف و عرفان بی تردید سرشار از گفته ها و اسرار معنوی است ولی واقع این است که نه همهی افراد به همهی آن منابع دسترسی دارند و نه تمام آثار برای همه قابل فهم است. شاید برخی چنین تصوّر کنند که این هزار نکته و اشارت و عبارت چندان مهم نباشد و به طور اتّفاقی و ساده گزینش شده است. ولی همین که استادی مسلّم در عرفان و تصوّف که خود از وارثان معنوی سلوک و طریقت، آنهم در بهترین مکتب عرفانی است دست به این گزینش بزند قهراً از دهها کتاب بهتر و ارزنده تر است، زیرا چیزهایی برگزیده شده که دانستن و خواندن و فهمیدن آن ضروری سلوک و طریق محسوب میشده است و همین نکته است که این کتاب را ویژه و خاص میکند و آن را در حد کتابی مرجع در این دوره مطرح میسازد. | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
کتاب هزارهی سلوک، نوشتهی [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] با دقّت تمام به بررسی پیچیدهی مسئلهی سیر و سلوک عرفانی پرداخته است. سلوک عرفانی با تمام نمایی که دارد و به نظر ساده میرسد ولی در واقع از مشکلترین امور است، این است که کسانی که به آن راه وارد میشوند و مراتب و منازلی را طی میکنند در نظر صاحبنظران افرادی خاص و برجسته میشوند. لذا از جمله مسائلی است که باید بهتر از قبل تبیین شود و کم و کیف آن مورد تحلیل قرار بگیرد. و این کتاب هم در همین راستا و در پاسخ به همین مسئله نوشته و منتشر شده است. | کتاب هزارهی سلوک، نوشتهی [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] با دقّت تمام به بررسی پیچیدهی مسئلهی سیر و سلوک عرفانی پرداخته است. سلوک عرفانی با تمام نمایی که دارد و به نظر ساده میرسد ولی در واقع از مشکلترین امور است، این است که کسانی که به آن راه وارد میشوند و مراتب و منازلی را طی میکنند در نظر صاحبنظران افرادی خاص و برجسته میشوند. لذا از جمله مسائلی است که باید بهتر از قبل تبیین شود و کم و کیف آن مورد تحلیل قرار بگیرد. و این کتاب هم در همین راستا و در پاسخ به همین مسئله نوشته و منتشر شده است. | ||
نویسنده در بخشی از مقدّمه ی کتاب می نویسد: باری، سیر و سلوک عرفانی هم از عالیترین و در عین حال مشکلترین بخش ادبیات ایران زمین است. هر فردی از افراد انسانی در هر زمان و هر مکان شیفته و واله عارفانِ سلوک کرده و به کشف حقیقت رسیده است. کیست که مشتاق عارفان راستین و صوفیانِ صادق نباشد؟ کیست که میل دیدار و ملاقات آن چهرههای نورانی را نداشته باشد؟ و کیست که نخواهد در تمام عمر حتّی برای لحظات و دقایقی خلوت عارفانه ی ایشان را درک کند و از آن دقایق، عالیترین بهره ها را برای خود ببرد؟ اینها همه هست و مردم نیز بی اندازه مشتاق عارفانند، امّا به راستی عارف و صوفیِ راستین که بر مدار حقیقت باشد و در طریقت به کمال رسیده و در شریعت بار معنوی خود را با احکام الهی بسته باشد کیست و کجاست؟ دربارهی سیر و سلوک و عرفان و تصوّف، و هم در باره ی عارف و صوفی و مردان راه رفته، هر کس به طور دست و پا شکسته چیزهایی را خوانده و در ذهن خود اندوخته ای دارد، امّا اینکه آن | نویسنده در بخشی از مقدّمه ی کتاب می نویسد: باری، سیر و سلوک عرفانی هم از عالیترین و در عین حال مشکلترین بخش ادبیات ایران زمین است. هر فردی از افراد انسانی در هر زمان و هر مکان شیفته و واله عارفانِ سلوک کرده و به کشف حقیقت رسیده است. کیست که مشتاق عارفان راستین و صوفیانِ صادق نباشد؟ کیست که میل دیدار و ملاقات آن چهرههای نورانی را نداشته باشد؟ و کیست که نخواهد در تمام عمر حتّی برای لحظات و دقایقی خلوت عارفانه ی ایشان را درک کند و از آن دقایق، عالیترین بهره ها را برای خود ببرد؟ اینها همه هست و مردم نیز بی اندازه مشتاق عارفانند، امّا به راستی عارف و صوفیِ راستین که بر مدار حقیقت باشد و در طریقت به کمال رسیده و در شریعت بار معنوی خود را با احکام الهی بسته باشد کیست و کجاست؟ دربارهی سیر و سلوک و عرفان و تصوّف، و هم در باره ی عارف و صوفی و مردان راه رفته، هر کس به طور دست و پا شکسته چیزهایی را خوانده و در ذهن خود اندوخته ای دارد، امّا اینکه آن خواندهها و اندوخته ها تا چه اندازه با اصل منطبق باشد و به حقیقت نزدیک، محتاجِ داشتن محکی است تا صحّت آن داشته ها و احیاناً یافته ها را ضمانت نماید. این محک و معیار را نیز باید از خود عارفان راستین و از منابع اصلی و اصیل عرفانی وام گرفت. و البتّه این هم هست که شناخت منابع و مآخذ عرفانی نیز خود بسیار سخت و زمانبر بوده و نیازمند متخصّصی عرفان شناس است<ref>مقدّمه، صص 9-8</ref>. | ||
در مقدّمه نکتههای مهم و دقیقی از طریقت و سلوک مورد توجّه و توضیح قرار گرفته است که هر کسی که میل به طریقت و عرفان دارد باید با آن آشنا بشود. از مرید و مراد و منازل و مراتب سلوک، از مقامات معنوی، از حال و مقام، از غیبت و حضور، از راه و راهرو و راهبر، از پیمان و عهد و سگند، از نیاز و احتیاج، از دستگیری و ارشاد و راهنمایی، از ارائهی طریق و ایصال الی المقصود و بسیاری چیزهای دیگر. | در مقدّمه نکتههای مهم و دقیقی از طریقت و سلوک مورد توجّه و توضیح قرار گرفته است که هر کسی که میل به طریقت و عرفان دارد باید با آن آشنا بشود. از مرید و مراد و منازل و مراتب سلوک، از مقامات معنوی، از حال و مقام، از غیبت و حضور، از راه و راهرو و راهبر، از پیمان و عهد و سگند، از نیاز و احتیاج، از دستگیری و ارشاد و راهنمایی، از ارائهی طریق و ایصال الی المقصود و بسیاری چیزهای دیگر. | ||
در بخش دیگری از مقدّمه در خصوص این هزاره چنین توضیح میدهد: در این کتاب، خواننده ی گرامی با اصل عرفان و حقیقت سلوک، آن هم از زبان مردان عارف و سلوک کرده آشنا میگردد. و کلمات اصیل را از عالیترین منابع عرفانی و صوفیانه مرور میکند. هزاره ی سلوک، کتابی خواندنی و به راستی تأمّل کردنی است. دائرة المعارفی از سیر و سلوک عرفانی است و هر فردی در هر مرحله از سلوک که باشد به این کتاب از جهاتی نیازمند است. اینکه هزار سخن مهمّ از مهمترین شخصیّتهای عرفانی را در خود جمع کرده و در حقیقت گنجینهای گرانبها از عالیترین جواهرات معنوی به حساب میآید. دیگر اینکه نام نامیِ تعدادی از عارفان و ذکر خیرشان یکجا در این مجموعه و در کنار یکدیگر قرار گرفته که در کمتر کتابی این اتّفاق می افتد. وجود | در بخش دیگری از مقدّمه در خصوص این هزاره چنین توضیح میدهد: در این کتاب، خواننده ی گرامی با اصل عرفان و حقیقت سلوک، آن هم از زبان مردان عارف و سلوک کرده آشنا میگردد. و کلمات اصیل را از عالیترین منابع عرفانی و صوفیانه مرور میکند. هزاره ی سلوک، کتابی خواندنی و به راستی تأمّل کردنی است. دائرة المعارفی از سیر و سلوک عرفانی است و هر فردی در هر مرحله از سلوک که باشد به این کتاب از جهاتی نیازمند است. اینکه هزار سخن مهمّ از مهمترین شخصیّتهای عرفانی را در خود جمع کرده و در حقیقت گنجینهای گرانبها از عالیترین جواهرات معنوی به حساب میآید. دیگر اینکه نام نامیِ تعدادی از عارفان و ذکر خیرشان یکجا در این مجموعه و در کنار یکدیگر قرار گرفته که در کمتر کتابی این اتّفاق می افتد. وجود دهها آیه و روایت که مستند عارفان بوده، خود این کتاب را اعتباری دینی بخشیده. اینکه درست ترین راه را برای مخاطبان به نمایش درآورده در زودتر و بهتر رسیدن به سرمنزل مقصود کمکی عالی محسوب میشود. و اینکه از انحرافات و خطاهای برخی خامان و ناقصان یاد کرده نیز میتواند راهنمایی نیکو به حساب آید. در این اثر آداب و ادبِ سلوک عرفانی آنگونه که در نزد عارفان بزرگ بوده و رواج داشته، به تمامی یاد شده و خواننده با مرور و مطالعهی این کتاب خواهد دانست که ایشان چگونه آداب سلوک را و ادب خاص حضور را می فهمیدند و به اجراء در میآوردند. بدیهی است که سلوک عرفانی آن هم با عمقی که در عرفان ما دارد بدون دانستن و توجّه نمودن به آداب و ادب ناشدنی است. و لذا این اثر میتواند سندی قابل توجّه در این باب برای مشتاقان سلوک باشد، چه برای رفتن به راهی که به دعوت و حکم سلطان جهان است قهراً باید شرایط حرکت و آداب و ادبِ راه و راهرو و راهبر و مقصد را دانست و به ویژه آنچه که مربوط به «حضور» است باید به خوبی فراگرفته شود تا کار سالک به خوبی به انجام برسد<ref>مقدّمه، صص 17-16</ref>. | ||
در بین سخنانی که در این هزاره وجود دارد به واقع برخی بسیار ناب و ارزندهاند که باید بارها و بارها خوانده و تکرار شود. ذکر برخی از این عبارات میتواند ما را با محتوای کتاب بیشتر آشنا کند. در شماره 3 آمده است: عین القضاة همدانی گوید: ای عزیز! هرکه ناسخ و منسوح نشناسد پیری را نشاید البتّه. نشنیدی که علی بوطالب(ع) یکی را دید که دعوت خلق می کرد در دین، چه گفت؟ گفت: هل عرفت النّاسخ من المنسوخ؟ فقال: لا! فقال له علی: هلکت و اهلکت. آنکه راه خدا نداند چه داند که علی این چرا گفت. خلق جهان از ناسخ و منسوخ نام دانند، شعاع را آفتاب خوانند و روا بود، امّا نشاید که پندارند که عین آفتاب است. آن آیات را که جهانیان ناسخ و منسوخ خوانند، جزوی دان از کلّی، امّا همهی آن نیست. آن یک نقطه است از آیات نواسخ و منسوخات<ref>متن، ص 20</ref>. | در بین سخنانی که در این هزاره وجود دارد به واقع برخی بسیار ناب و ارزندهاند که باید بارها و بارها خوانده و تکرار شود. ذکر برخی از این عبارات میتواند ما را با محتوای کتاب بیشتر آشنا کند. در شماره 3 آمده است: عین القضاة همدانی گوید: ای عزیز! هرکه ناسخ و منسوح نشناسد پیری را نشاید البتّه. نشنیدی که علی بوطالب(ع) یکی را دید که دعوت خلق می کرد در دین، چه گفت؟ گفت: هل عرفت النّاسخ من المنسوخ؟ فقال: لا! فقال له علی: هلکت و اهلکت. آنکه راه خدا نداند چه داند که علی این چرا گفت. خلق جهان از ناسخ و منسوخ نام دانند، شعاع را آفتاب خوانند و روا بود، امّا نشاید که پندارند که عین آفتاب است. آن آیات را که جهانیان ناسخ و منسوخ خوانند، جزوی دان از کلّی، امّا همهی آن نیست. آن یک نقطه است از آیات نواسخ و منسوخات<ref>متن، ص 20</ref>. |