پرش به محتوا

روضة الطالبیین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
}}
}}


'''روضة الطالبین'''، اثر ابو زکریا یحیی بن شرف نووی دمشقی (676-631ق) مشهور به نووی است. نووی این اثر را در باره اختلاف‌هایی که در تمام فروعات فقهی مذهب شافعی دیده می‌شود نوشته است. او با مختصرکردن کتاب «الغزیر» رافعی و افزودن آرای خود، این کتاب را فراهم آورده است. «عادل احمد عبد الموجود» و «علی محمد معوض» پژوهش این اثر را به همراه دو کتاب دیگر [[المنهاج السوی فی ترجمة الإمام النووی]] و  «منتقی الیُنبوع فیما زاد علی الروضة من الفروع» نوشته سیوطی (849-911ق) که آن‌ها را قبل از روضه الطالبین آورده‌اند، را انجام داده‌اند.
'''روضة الطالبین'''، اثر [[نووی، یحیی بن شرف|ابو زکریا یحیی بن شرف نووی دمشقی]] (676-631ق) مشهور به [[نووی، یحیی بن شرف|نووی]] است. [[نووی، یحیی بن شرف|نووی]] این اثر را در باره اختلاف‌هایی که در تمام فروعات فقهی مذهب شافعی دیده می‌شود نوشته است. او با مختصرکردن کتاب «الغزیر» رافعی و افزودن آرای خود، این کتاب را فراهم آورده است. «[[عبدالموجود، عادل احمد|عادل احمد عبد الموجود]]» و «[[معوض، علي محمد|علی محمد معوض]]» پژوهش این اثر را به همراه دو کتاب دیگر المنهاج السوی فی ترجمة الإمام النووی و  «منتقی الیُنبوع فیما زاد علی الروضة من الفروع» نوشته [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] (849-911ق) که آن‌ها را قبل از روضه الطالبین آورده‌اند، را انجام داده‌اند.


نگاه به سیر تألیف فروعات فقهی، جایگاه روضه را بهتر می‌نمایاند؛ بدین‌گونه که در آغاز، امام الحرمین جوینی چهار کتاب شافعی (الأم، الإملاء، البویطی و مختصر المزنی) را در «النهایه» خلاصه نموده است؛ سپس، محمد غزالی نهایه را در «البسیط»، «الوسیط» و «الوجیز» خلاصه کرده است... ؛ تا نوبت به ابوالقاسم رافعی می‌رسد. او «الوجیز» را در دو شرح کوچک و بزرگ خلاصه می‌کند و نام شرح بزرگتر را «الغزیر» می‌نهد. نووی نیز الوجیز را در روضۀ خود مختصر می‌کند. پس از نووی، فقیهانی آمده‌اند و روضه را خلاصه و شرح کرده‌اند.<ref>ر.ک: مقدمه محققان، ص13-12</ref>‏
نگاه به سیر تألیف فروعات فقهی، جایگاه روضه را بهتر می‌نمایاند؛ بدین‌گونه که در آغاز، [[جوینی، عطاملک بن محمد|امام الحرمین جوینی]] چهار کتاب شافعی (الأم، الإملاء، البویطی و مختصر المزنی) را در «النهایه» خلاصه نموده است؛ سپس، [[غزالی، محمد بن محمد|محمد غزالی]] نهایه را در «البسیط»، «[[الوسيط في المذهب|الوسیط]]» و «[[الوجيز في فقه الإمام الشافعي|الوجیز]]» خلاصه کرده است... ؛ تا نوبت به [[ابوالقاسم رافعی]] می‌رسد. او «[[الوجيز في فقه الإمام الشافعي|الوجیز]]» را در دو شرح کوچک و بزرگ خلاصه می‌کند و نام شرح بزرگتر را «الغزیر» می‌نهد. [[نووی، یحیی بن شرف|نووی]] نیز [[الوجيز في فقه الإمام الشافعي|الوجیز]] را در روضۀ خود مختصر می‌کند. پس از [[نووی، یحیی بن شرف|نووی]]، فقیهانی آمده‌اند و روضه را خلاصه و شرح کرده‌اند.<ref>ر.ک: مقدمه محققان، ص13-12</ref>‏
      
      
نووی فروعات فقهی را مهمترین نوع دانش‌ها برمی‌شمرد. این فروعات در کتاب‌های عالمان شافعی اختلافاتی را دربردارند. برخی از فقیهان بزرگ، این اختلاف‌های فقهی را دسته‌بندی کرده‌اند و مذهب شافعی را با عبارت‌های کوتاه تنقیح نموده‌اند که در میان ایشان، نام ابوالقاسم رافعی، برجسته و بزرگ است. او از پیشتازان و سرآمدان این گروه از فقیهان به شمار می‌آید. کتاب «شرح الوجیز» او شرح مبسوط، فراگیر و واضحی در این فن است. با این همه، کتاب او اثر پُرحجمی است که بیشتر مردم از آموختنش ناتوانند. نووی این کتاب را برای نگارش اثر خود برگزیده و مبنای کار خویش قرار داده است. او در باره «شرح الوجیز» می‌گوید: من مطالب این کتاب را کوتاه کرده‌ام و آن را در جلدهای اندکی عرضه نموده‌ام تا بهره‌گیری از آن ساده‌تر شود. همچنین، بیشتر دلیل‌ها را حذف کرده‌ام و به وجوه پنهانشان اشاراتی نموده‌ام. با این حال، همه مباحث فقهی، حتی آن‌هایی را که نامأنوس و در چشم‌ها ناپسند ‌افتاده‌اند (مُنکرها)، گردآورده‌ام. من به احکام پرداخته و به آن‌ها بسنده کرده و به مباحث لفظی نپرداخته‌ام. دیگر اینکه در بسیاری جاها، مباحث فرعی و تتمیم‌هایی را ضمیمه کرده‌ و استدراک‌هایی را بر آرای «رافعی» ذکر نموده‌ام. من ترتیب مباحث کتاب را (از کتاب الطهاره تا کتاب امهات الاولاد) جز در موارد اندکی رعایت کرده‌ و آنچه از موارد غریب است به کتاب افزوده‌ام و برای اینکه مختصر از کار درآید، نامی از قائلان آن‌ها نیاورده‌ام. البته، این افزودنی‌ها و نام صاحبانشان را در کتاب دیگرم «شرح مهذب» آورده‌ام. شایان ذکر می‌دانم که در متن کتاب، هر جا عبارت «علی الجدید» آورده‌ام، مخالف آن «قدیم» بوده است و بالعکس؛ اگر در بررسی یک رأی، عبارت «علی قولٍ» یا «علی وجهٍ» آورده‌ام، آنچه که خلاف این دو عبارت باشد، درست است و جایی که عبارت «علی الصحیح» یا «علی الأصح» را به کار برده‌ام، مرادم دو وجه بوده است؛ در جایی هم که «علی المذهب» گفته‌ام، دو طریق یا طریقه‌ها را منظور داشته‌ام؛ اگر موارد خلاف، ضعیف باشد، عبارت «علی الصحیح» را آورده‌ام و اگر موارد خلاف قوی باشد، عبارت «اَصح» یا «اَظهر» را درج کرده‌ام. گاهی نیز به خلاف‌ها در برخی مذکورات تصریح کرده‌ام.<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص114-112</ref>
[[نووی، یحیی بن شرف|نووی]] فروعات فقهی را مهمترین نوع دانش‌ها برمی‌شمرد. این فروعات در کتاب‌های عالمان شافعی اختلافاتی را دربردارند. برخی از فقیهان بزرگ، این اختلاف‌های فقهی را دسته‌بندی کرده‌اند و مذهب شافعی را با عبارت‌های کوتاه تنقیح نموده‌اند که در میان ایشان، نام [[ابوالقاسم رافعی]]، برجسته و بزرگ است. او از پیشتازان و سرآمدان این گروه از فقیهان به شمار می‌آید. کتاب «شرح الوجیز» او شرح مبسوط، فراگیر و واضحی در این فن است. با این همه، کتاب او اثر پُرحجمی است که بیشتر مردم از آموختنش ناتوانند. [[نووی، یحیی بن شرف|نووی]] این کتاب را برای نگارش اثر خود برگزیده و مبنای کار خویش قرار داده است. او در باره «شرح الوجیز» می‌گوید: من مطالب این کتاب را کوتاه کرده‌ام و آن را در جلدهای اندکی عرضه نموده‌ام تا بهره‌گیری از آن ساده‌تر شود. همچنین، بیشتر دلیل‌ها را حذف کرده‌ام و به وجوه پنهانشان اشاراتی نموده‌ام. با این حال، همه مباحث فقهی، حتی آن‌هایی را که نامأنوس و در چشم‌ها ناپسند ‌افتاده‌اند (مُنکرها)، گردآورده‌ام. من به احکام پرداخته و به آن‌ها بسنده کرده و به مباحث لفظی نپرداخته‌ام. دیگر اینکه در بسیاری جاها، مباحث فرعی و تتمیم‌هایی را ضمیمه کرده‌ و استدراک‌هایی را بر آرای «رافعی» ذکر نموده‌ام. من ترتیب مباحث کتاب را (از کتاب الطهاره تا کتاب امهات الاولاد) جز در موارد اندکی رعایت کرده‌ و آنچه از موارد غریب است به کتاب افزوده‌ام و برای اینکه مختصر از کار درآید، نامی از قائلان آن‌ها نیاورده‌ام. البته، این افزودنی‌ها و نام صاحبانشان را در کتاب دیگرم «شرح مهذب» آورده‌ام. شایان ذکر می‌دانم که در متن کتاب، هر جا عبارت «علی الجدید» آورده‌ام، مخالف آن «قدیم» بوده است و بالعکس؛ اگر در بررسی یک رأی، عبارت «علی قولٍ» یا «علی وجهٍ» آورده‌ام، آنچه که خلاف این دو عبارت باشد، درست است و جایی که عبارت «علی الصحیح» یا «علی الأصح» را به کار برده‌ام، مرادم دو وجه بوده است؛ در جایی هم که «علی المذهب» گفته‌ام، دو طریق یا طریقه‌ها را منظور داشته‌ام؛ اگر موارد خلاف، ضعیف باشد، عبارت «علی الصحیح» را آورده‌ام و اگر موارد خلاف قوی باشد، عبارت «اَصح» یا «اَظهر» را درج کرده‌ام. گاهی نیز به خلاف‌ها در برخی مذکورات تصریح کرده‌ام.<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص114-112</ref>


محققان از بیست و یک نسخه خطی برای تهیه حاشیه‌های خود بهره‌جسته‌اند.<ref>ر.ک: مقدمه محققان، ص17-14</ref>‏
محققان از بیست و یک نسخه خطی برای تهیه حاشیه‌های خود بهره‌جسته‌اند.<ref>ر.ک: مقدمه محققان، ص17-14</ref>‏


==المنهاج السوی فی ترجمة الإمام النووی==
==المنهاج السوی فی ترجمة الإمام النووی==
نوشته جلال‌الدین عبدالرحمن بن ابی‌بكر سیوطی شافعی (849-911ق) است. او با شناختی که از بزرگی فضایل و شکوه علمی نووی داشته است، زندگی او را تصویر می‌کند. سیوطی در این کار، از گزارش‌هایی که در باره نووی شده است و نیز از جستجو در آثار مکتوب او و منقبت‌هایی که در کتاب‌های تراجم و سیره‌نویسی‌ها یافت می‌شوند، بهره گرفته است. او بیشتر نقل قول‌ها را از «شیخ ابن عطار» شاگرد و ترجمه‌نویس نووی بازگو نموده است.
نوشته [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|جلال‌الدین عبدالرحمن بن ابی‌بكر سیوطی شافعی]] (849-911ق) است. او با شناختی که از بزرگی فضایل و شکوه علمی نووی داشته است، زندگی او را تصویر می‌کند. [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] در این کار، از گزارش‌هایی که در باره [[نووی، یحیی بن شرف|نووی]] شده است و نیز از جستجو در آثار مکتوب او و منقبت‌هایی که در کتاب‌های تراجم و سیره‌نویسی‌ها یافت می‌شوند، بهره گرفته است. او بیشتر نقل قول‌ها را از «[[شیخ ابن عطار]]» شاگرد و ترجمه‌نویس [[نووی، یحیی بن شرف|نووی]] بازگو نموده است.


سیوطی کتابش را با بحث‌هایی در باره نسَب و فضیلت‌های برجسته نووی و ستایشی که «سُبکی»، «ابن فضل الله» و «ابن عطار» از او نموده‌اند، آغاز می‌کند. سپس، نگاهی به نخستین دوره از زندگی او می‌افکند و از دوران کودکی و جوانی، اشتغالات علمی (آموختن 12 درس در روز)، حج‌گزاردن، شیفتگی به علم طب و برخوردی که با ابلیس داشته است، سخن می‌گوید. سیوطی سپس، به استادان او در فقه، زبان عربی، حدیث و علوم دیگر می‌پردازد و به رعایت شدید وقت، نویسندگی، ریاضت نفس و کرامت‌هایی که از نووی نقل شده است، اشاره می‌کند. سیوطی به کسانی که از نووی دانش آموخته‌اند و نوشتجات و شیوۀ نوشتن او اشاره می‌کند. او در بررسی خود، به کتاب‌های «الروضة»، «شرح صحیح مسلم»، «المجموع»، «المنهاج»، «تهذیب الأسماء و اللغات»، «شرح الوسیط» و دیگر مصنفات او می‌پردازد و نیز از دستوری که نووی به شاگردش (ابن عطار) در شستن و محو تصنیفاتش داده است، سخن می‌گوید.<ref>ر.ک: سیوطی، ص69-51</ref>‏
[[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] کتابش را با بحث‌هایی در باره نسَب و فضیلت‌های برجسته نووی و ستایشی که «[[سبکی، عبدالوهاب بن علی|سُبکی]]»، «ابن فضل الله» و «ابن عطار» از او نموده‌اند، آغاز می‌کند. سپس، نگاهی به نخستین دوره از زندگی او می‌افکند و از دوران کودکی و جوانی، اشتغالات علمی (آموختن 12 درس در روز)، حج‌گزاردن، شیفتگی به علم طب و برخوردی که با ابلیس داشته است، سخن می‌گوید. [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] سپس، به استادان او در فقه، زبان عربی، حدیث و علوم دیگر می‌پردازد و به رعایت شدید وقت، نویسندگی، ریاضت نفس و کرامت‌هایی که از [[نووی، یحیی بن شرف|نووی]] نقل شده است، اشاره می‌کند. [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] به کسانی که از [[نووی، یحیی بن شرف|نووی]] دانش آموخته‌اند و نوشتجات و شیوۀ نوشتن او اشاره می‌کند. او در بررسی خود، به کتاب‌های «الروضة»، «[[شرح صحیح مسلم]]»، «المجموع»، «المنهاج»، «تهذیب الأسماء و اللغات»، «شرح الوسیط» و دیگر مصنفات او می‌پردازد و نیز از دستوری که [[نووی، یحیی بن شرف|نووی]] به شاگردش (ابن عطار) در شستن و محو تصنیفاتش داده است، سخن می‌گوید.<ref>ر.ک: سیوطی، ص69-51</ref>‏


سیوطی نامه‌نگاری‌هایی را که نووی با «ملک ظاهر» داشته و از او رعایت حال مردم و عالمان را درخواست کرده است، حکایت می‌آورد.<ref>ر.ک: همان، ص74-69</ref>‏او سپس، از روزهای پایانی عمر نووی می‌نویسد و شعرهایی را که در رثای او سروده شده است، درج می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص82-74</ref>‏سیوطی در پایان، پنج فائده را به پایان کتابش الحاق می‌کند و در آن‌ها نووی را در رأس عالمان قرن هفتم می‌نشاند؛ استادان او را برمی‌شمرد؛ به نسب او اشاره می‌کند؛ از زادگاه او می‌گوید؛ پدر او را می‌شناساند.<ref>ر.ک: همان، ص87-82</ref>
[[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] نامه‌نگاری‌هایی را که نووی با «ملک ظاهر» داشته و از او رعایت حال مردم و عالمان را درخواست کرده است، حکایت می‌آورد.<ref>ر.ک: همان، ص74-69</ref>‏او سپس، از روزهای پایانی عمر [[نووی، یحیی بن شرف|نووی]] می‌نویسد و شعرهایی را که در رثای او سروده شده است، درج می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص82-74</ref>‏[[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] در پایان، پنج فائده را به پایان کتابش الحاق می‌کند و در آن‌ها [[نووی، یحیی بن شرف|نووی]] را در رأس عالمان قرن هفتم می‌نشاند؛ استادان او را برمی‌شمرد؛ به نسب او اشاره می‌کند؛ از زادگاه او می‌گوید؛ پدر او را می‌شناساند.<ref>ر.ک: همان، ص87-82</ref>


==منتقی الینبوع فیما زاد علی الروضة من الفروع==
==منتقی الینبوع فیما زاد علی الروضة من الفروع==
نوشته جلال‌ُالدین عبدالرحمن بن ابی‌بكر سیوطی شافعی (849-911ق) است. او در این رسالۀ بسیار موجَز با طرح چند فرع فقهی، تکمله‌ای را بر کتاب «روضة الطالبین» اثر نووی (676-631ق) ارائه کرده است و آرای برخی فقیهان (مانند ابن العماد، ابن الحاج، عزّالدین عبدُالسلام، زرکشی و غزالی) را در باره‌شان گردآورده است.   
نوشته [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|جلال‌ُالدین عبدالرحمن بن ابی‌بكر سیوطی شافعی]] (849-911ق) است. او در این رسالۀ بسیار موجَز با طرح چند فرع فقهی، تکمله‌ای را بر کتاب «روضة الطالبین» اثر [[نووی، یحیی بن شرف|نووی]] (676-631ق) ارائه کرده است و آرای برخی فقیهان (مانند [[ابن العماد]]، [[ابن الحاج]]، [[ابن عبدالسلام، عبدالعزیز بن عبدالسلام|عزالدین عبدالسلام]]، [[زرکشی، محمد بن عبدالله|زرکشی]] و غزالی) را در باره‌شان گردآورده است.   


نخستین فرعِ سیوطی از بدعت‌های ناپسندی مانند افروختن چراغ در شب نیمه شعبان گفتگو کرده، حکم شرعی آن را بازگو می‌نماید؛ دومین فرع در بارۀ فضیلت مسجدها و کارهایی است که شایسته است در آن جاها انجام شود؛ سومین فرع در باره حکم کسی است که مبتلا به بخورات و بوی بد بدن است و با این حال، به مسجد می‌رود. آیا حکم چنین کسی را با حکم کسی که سیر و پیاز می‌خورد، می‌توان قیاس نمود؟؛ چهارمین فرع، در باره حکم کسی است که‌ در حمام عمومی با کسانی روبه‌رو می‌شود که شرمگاه خود را نمی‌پوشانند، آیا بودن چنین شخص متشرّعی در آنجا روا است یا باید بیرون رود؟؛ پنجمین فرع در باره حکم واعظانی است که موی کسی را که می‌خواهد از گناهانش توبه کند، می‌چینند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص108-99</ref>‏
نخستین فرعِ [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] از بدعت‌های ناپسندی مانند افروختن چراغ در شب نیمه شعبان گفتگو کرده، حکم شرعی آن را بازگو می‌نماید؛ دومین فرع در بارۀ فضیلت مسجدها و کارهایی است که شایسته است در آن جاها انجام شود؛ سومین فرع در باره حکم کسی است که مبتلا به بخورات و بوی بد بدن است و با این حال، به مسجد می‌رود. آیا حکم چنین کسی را با حکم کسی که سیر و پیاز می‌خورد، می‌توان قیاس نمود؟؛ چهارمین فرع، در باره حکم کسی است که‌ در حمام عمومی با کسانی روبه‌رو می‌شود که شرمگاه خود را نمی‌پوشانند، آیا بودن چنین شخص متشرّعی در آنجا روا است یا باید بیرون رود؟؛ پنجمین فرع در باره حکم واعظانی است که موی کسی را که می‌خواهد از گناهانش توبه کند، می‌چینند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص108-99</ref>‏


==پانویس ==
==پانویس ==