۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'طه حسين' به 'طه حسين') |
جز (جایگزینی متن - 'بلاذرى' به 'بلاذرى ') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
مشاهير ديگرى كه وى مستقيماً از آنان روايت كرده و احتمالاً در خدمتشان دانشى اندوخته، عبارتند از: ابوعبيده مَعْمَر بن مثنى كه در ادب و شعر و اخبار و انساب، مأخذ ابن سلام بوده و حدود 10 روايت مستقيم از او در طبقات آمده است؛ ابوالغرّاف سُلَمى، شاعر معروف سندى كه عمدهترين مأخذ ابن سلام در روايات مربوط به فرزدق و جرير و اخطل و ديگر شعراى دوران اموى بوده و دهها روايت مستقيم از او در طبقات آمده است؛ شعيب بن صخر، جدّ ابوخليفه و ابويحيى ضبّى نيز، با توجه به شمار اخبارى كه ابن سلام از آن دو روايت كرده است، در زمره منابع اصلى او قرار مىگيرند. | مشاهير ديگرى كه وى مستقيماً از آنان روايت كرده و احتمالاً در خدمتشان دانشى اندوخته، عبارتند از: ابوعبيده مَعْمَر بن مثنى كه در ادب و شعر و اخبار و انساب، مأخذ ابن سلام بوده و حدود 10 روايت مستقيم از او در طبقات آمده است؛ ابوالغرّاف سُلَمى، شاعر معروف سندى كه عمدهترين مأخذ ابن سلام در روايات مربوط به فرزدق و جرير و اخطل و ديگر شعراى دوران اموى بوده و دهها روايت مستقيم از او در طبقات آمده است؛ شعيب بن صخر، جدّ ابوخليفه و ابويحيى ضبّى نيز، با توجه به شمار اخبارى كه ابن سلام از آن دو روايت كرده است، در زمره منابع اصلى او قرار مىگيرند. | ||
ابن سلام، از ميان معاصران خود، بيش از همه، با سيبويه نشست و برخاست داشته و در حلقه درس او حاضر مىشده. وى سيبويه و «الكتاب» او را با عباراتى زيبا ستوده است. عبد الرحمان، برادر ابن سلام، محدّث بود و 13 حديث در [[صحيح مسلم]] به روايت اوست و در بين اهل حديث، «صدوق» شناخته شده بود. برخى گفتهاند كه او از برادرش موثقتر بوده است. محمد بن سلاّم، گهگاه به مذاق قدريه سخن مىگفت؛ ازاينرو، كتابت حديث را از او منع كرده بودند. [[ذهبى]]، در عين آنكه وى را بهعنوان مورخ (اخبارى) موثق ستوده، نامش را در رديف ضعفاى محدثان آورده است. ابن سلام، در تاريخ و انساب نيز دست داشت. تذكرهنويسان و مورخان بزرگ، چون | ابن سلام، از ميان معاصران خود، بيش از همه، با سيبويه نشست و برخاست داشته و در حلقه درس او حاضر مىشده. وى سيبويه و «الكتاب» او را با عباراتى زيبا ستوده است. عبد الرحمان، برادر ابن سلام، محدّث بود و 13 حديث در [[صحيح مسلم]] به روايت اوست و در بين اهل حديث، «صدوق» شناخته شده بود. برخى گفتهاند كه او از برادرش موثقتر بوده است. محمد بن سلاّم، گهگاه به مذاق قدريه سخن مىگفت؛ ازاينرو، كتابت حديث را از او منع كرده بودند. [[ذهبى]]، در عين آنكه وى را بهعنوان مورخ (اخبارى) موثق ستوده، نامش را در رديف ضعفاى محدثان آورده است. ابن سلام، در تاريخ و انساب نيز دست داشت. تذكرهنويسان و مورخان بزرگ، چون [[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذرى]] ، [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] ، مسعودى، [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] و ابن شاكر كتبى، از او بسيار نقل كردهاند. | ||
در علم لغت نيز انبوهى از نكات و دقايق از طريق ابن سلام به دانشمندان قرون بعدى رسيده است. زبيدى او را در زمره لغويان بصره آورده است و در كتب مشهور ادبيات عرب نيز، جاحظ، ابوحيان توحيدى و ابن رشيق قيروانى از او بسيار روايت دارند. | در علم لغت نيز انبوهى از نكات و دقايق از طريق ابن سلام به دانشمندان قرون بعدى رسيده است. زبيدى او را در زمره لغويان بصره آورده است و در كتب مشهور ادبيات عرب نيز، جاحظ، ابوحيان توحيدى و ابن رشيق قيروانى از او بسيار روايت دارند. |
ویرایش