۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'رساله ی ' به 'رسالهی ') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
#دراغلب این آثار پر ارجاع، وجه این جهانی، دنیوی و زمینی باور به موعود، اهمیت یافته است. | #دراغلب این آثار پر ارجاع، وجه این جهانی، دنیوی و زمینی باور به موعود، اهمیت یافته است. | ||
این اثر را میتوان در تداوم سنت مطالعات کلاسیک علوم اجتماعی قلمداد کرد؛ سنتی که دین و انتظار و انقلاب را در میآمیزد. نویسنده در این کتاب کوشیده تا انتظار را در متن سنت اسلامی مطالعه کند و نظریهی انتظار مذهب اعتراض و قرابت انتظار و استیصال را در یک پژوهش تجربی به آزمون بگذارد. او | این اثر را میتوان در تداوم سنت مطالعات کلاسیک علوم اجتماعی قلمداد کرد؛ سنتی که دین و انتظار و انقلاب را در میآمیزد. نویسنده در این کتاب کوشیده تا انتظار را در متن سنت اسلامی مطالعه کند و نظریهی انتظار مذهب اعتراض و قرابت انتظار و استیصال را در یک پژوهش تجربی به آزمون بگذارد. او رسالهی خود را با یکسری از پرسشها آغاز میکند و پژوهشش را در میان فقیرترین فقرا، در حاشیه ی شهر تهران شروع میکند. اثر این نویسنده را میتوان ذیل جامعهشناسی انتظار قلمداد کرد؛ اما رویکرد نظری او و پیوندی که میان انتظار و اعتراض برقرار میکند، این پژوهش را در زمره ی جامعه شناختی اعتراض و اشکال کنش جمعی نیز قرار میدهد. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که برخلاف تصور رایج، فقر سیاه بستر مناسبی برای رشد اعتراض ها نیست. فقری که همچون «میراث» پذیرفته شده و به عنوان قسمت بدان تن داده وراضی شدهاند، عامل اعتراض نیست. نفس نارضایتی از وضع موجود به اعتراض نمیانجامد. اعتراض نیازمند شرایط امکانی است که فقرا اغلب از آن بی بهره اند. خدای فقرا، خدای تقدیر و حفظ وضع موجود است؛ نه خدای امید و تغییر وضع موجود. خدایی که وجودش و خواندنش برای این است که وضع زندگی افراد از آنچه هست بدتر نشود؛ نه خدایی که برای تغییر وضع موجود و رسیدن به وضع مطلوب به کمکش امیدوار باشند. | ||
زمان اعتراض، آینده است و زمان فقر، امروز، اکنون و اینجاست. در فقر نمیتوان هیچ چشم انداز و آیندهای را متصور شد. از این روست که به گفتهی نویسنده،محتوای اصلی دعای فقرا، حاجت ها و خواستههای عمدتا مادی و روزمره یا به عبارتی خواستههای اینجا و اکنون است. فقرا برای زنده ماندن و زندگی کردن میجنگند و ناچارند درامروز زندگی کنند. حاجت و خواستهی اصلی آنها نه تغییر و بهبود وضع موجود که بدتر نشدن وضع موجود است. تحقیق نویسنده نشان میدهد که مهدی موعود برای فقرا صرفا جلوهای از امید ذهنی است. اتوپیای آنان، اتوپیایی انتزاعی، واجد ضعیف ترین شکل کارکرد اتوپیا و در ارتباط مستقیمی با تقدیر گرایی است. در نگاه این افراد، اتوپیای مهدوی، امری قطعی است و سرنوشت جهان به ظهور او پیوند خورده است؛ اما نمیتوانند حتی در اتوپیای مهدی، رؤیای تحقق عدالت اقتصادی و اجتماعی را در سر بپرورانند. تقدیرگرایی چنان بر زندگی و ذهن آنان سایه انداخته است که نمیتوانند خود را در وضعیتی خارج از آنچه در آن قرار دارند، تصور کنند. | زمان اعتراض، آینده است و زمان فقر، امروز، اکنون و اینجاست. در فقر نمیتوان هیچ چشم انداز و آیندهای را متصور شد. از این روست که به گفتهی نویسنده،محتوای اصلی دعای فقرا، حاجت ها و خواستههای عمدتا مادی و روزمره یا به عبارتی خواستههای اینجا و اکنون است. فقرا برای زنده ماندن و زندگی کردن میجنگند و ناچارند درامروز زندگی کنند. حاجت و خواستهی اصلی آنها نه تغییر و بهبود وضع موجود که بدتر نشدن وضع موجود است. تحقیق نویسنده نشان میدهد که مهدی موعود برای فقرا صرفا جلوهای از امید ذهنی است. اتوپیای آنان، اتوپیایی انتزاعی، واجد ضعیف ترین شکل کارکرد اتوپیا و در ارتباط مستقیمی با تقدیر گرایی است. در نگاه این افراد، اتوپیای مهدوی، امری قطعی است و سرنوشت جهان به ظهور او پیوند خورده است؛ اما نمیتوانند حتی در اتوپیای مهدی، رؤیای تحقق عدالت اقتصادی و اجتماعی را در سر بپرورانند. تقدیرگرایی چنان بر زندگی و ذهن آنان سایه انداخته است که نمیتوانند خود را در وضعیتی خارج از آنچه در آن قرار دارند، تصور کنند. |