۱۰۶٬۸۲۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ت های' به 'تهای') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'گانه ای ' به 'گانهای ') |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
محبت یا همان مهرورزی -که [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] آن را به چهار واژۀ حب، ود، عشق و هوی تعبیر میکند- «اصل هستی» شمرده میشود. نظریۀ عشق در سراسر نظام اندیشۀ عرفانی او، گونهگون پدیدار است و وظیفۀ عمدهای را در کل نظام جهانی و نیز هستی انسان، بر عهده میگیرد. نظریهها در تعریف عشق نزد وی گوناگون است. از عشق هیچ تعریف ذاتی که بدان شناخته شود، ممکن نیست و تصورناپذیر است، اما با حدود رسمی و لفظی میتوان آن را تعریف کرد. یعنی، هر کس که عشق را تعریف کند، آن را نشناخته است و هر کس که آن را ننوشیده و نچشیده باشد، عشق را نشناخته است. از اینرو، [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] نوشتاری را به لوازم حب ویژه کرده است.<ref>ر.ک: عزالدین، ص 1</ref> | محبت یا همان مهرورزی -که [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] آن را به چهار واژۀ حب، ود، عشق و هوی تعبیر میکند- «اصل هستی» شمرده میشود. نظریۀ عشق در سراسر نظام اندیشۀ عرفانی او، گونهگون پدیدار است و وظیفۀ عمدهای را در کل نظام جهانی و نیز هستی انسان، بر عهده میگیرد. نظریهها در تعریف عشق نزد وی گوناگون است. از عشق هیچ تعریف ذاتی که بدان شناخته شود، ممکن نیست و تصورناپذیر است، اما با حدود رسمی و لفظی میتوان آن را تعریف کرد. یعنی، هر کس که عشق را تعریف کند، آن را نشناخته است و هر کس که آن را ننوشیده و نچشیده باشد، عشق را نشناخته است. از اینرو، [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] نوشتاری را به لوازم حب ویژه کرده است.<ref>ر.ک: عزالدین، ص 1</ref> | ||
[[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] حکایتهای | [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] حکایتهای دهگانهای را از برخی محبان الهی در پایان کتاب آورده است. موضوعات آنها چنیناند: زاری دردمندانه یک حاجیه با خداوند در کنار کعبه؛ خندانبودن یک جوان در جایی که مردم از سخنان ذوالنون گریان بودند؛ پرسش ذوالنون از زنی به اینکه چه هنگام اندوهها دل محب را فرامیگیرند؛ دیدن جنید زنی را که در کنار کعبه بیتهای عاشقانهای را میخواند؛ پرسش ذوالنون از صاحبدل یمنی در اینکه دوست خداوند را چه نشان است؛ پرسش ذوالنون از جوانی از مریدانش دربارۀ غیبت او از محضر درس؛ طواف [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] برگرد کعبه و زائل شدن حضور قلبش؛ مردن پرندهای در اثر فهم سخن سحنون که دربارۀ محبت الهی بود؛ مردن پرندهای از اندوه ذبحشدن جفتش؛ آبشدن محب از شنیدن وصف محبت الهی. | ||
==پانویس == | ==پانویس == |