۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'دهه ی ' به 'دههی ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'جامعه ی ' به 'جامعهی ') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
این کتاب مشتمل بر هفت فصل است: | این کتاب مشتمل بر هفت فصل است: | ||
فصل اول: نظریه ها و چشم اندازها- در این فصل نویسنده با نقد رویکردهای متعارف که تحولات خاورمیانه را عموما با اتکای نظری به دوگانه ی مبهم دولت / | فصل اول: نظریه ها و چشم اندازها- در این فصل نویسنده با نقد رویکردهای متعارف که تحولات خاورمیانه را عموما با اتکای نظری به دوگانه ی مبهم دولت / جامعهی مدنی بررسی میکنند، نشان میدهد که جریان اصلی مطالعات خاورمیانه گرفتار نوعی استثناگرایی روش شناختی است؛ گویی مقولات اساسی جامعهشناسی همانند دولت و طبقه برای مطالعهی خاورمیانه ناکافی اند. این رویکرد باعث شده است که مسائل عینی خاورمیانه در هاله ای رازآلود از فرهنگ گرایی مستتر شود. در نتیجه، نویسنده تحلیل طبقاتی با مبنای بررسی پویایی های اجتماعی در خاورمیانه قرار میدهد که ناگزیر به بررسی چگونگی بسط سیاستهای نئولیبرالی در چند دههی گذشته گره خورده است. | ||
فصل دوم: ارائهی تصویری از منطقه: امپریالیسم و خاورمیانه- نویسنده در این فصل نشان میدهد که تحقق نئولیبرالیسم در خاورمیانه، همچون دیگر نقاط جهان، بدون اتکا به ابزارهای قهری دولت و بدون تمرکز شدید قدرت دولتی ممکن نبوده است. با خواندن سیر تاریخی تحولات، مخاطب در می یابد که چگونه پیاده سازی گام به گام سیاستهای نئولیبرالی به تغییر ماهیت قدرت دولتی در خاورمیانه انجامید و دولت به ابزاری برای بازسازی روابط طبقاتی به نفع تمرکز و تجمیع هرچه بیشتر سرمایه در دست گروهی اندک بدل شد. | فصل دوم: ارائهی تصویری از منطقه: امپریالیسم و خاورمیانه- نویسنده در این فصل نشان میدهد که تحقق نئولیبرالیسم در خاورمیانه، همچون دیگر نقاط جهان، بدون اتکا به ابزارهای قهری دولت و بدون تمرکز شدید قدرت دولتی ممکن نبوده است. با خواندن سیر تاریخی تحولات، مخاطب در می یابد که چگونه پیاده سازی گام به گام سیاستهای نئولیبرالی به تغییر ماهیت قدرت دولتی در خاورمیانه انجامید و دولت به ابزاری برای بازسازی روابط طبقاتی به نفع تمرکز و تجمیع هرچه بیشتر سرمایه در دست گروهی اندک بدل شد. |