۱۰۵٬۲۰۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'میگذارد' به 'میگذارد') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'آیینه ای ' به 'آیینهای ') |
||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
'''بهترین آرزوهای من، نام دومین کتابی است که با همیاری دانش آموزان دبستان پسرانه "سما" بندرعباس نوشته شده است. این کتاب در پی به رشته نگارش درآمدن چندین جلد کتابی است که در زمینههای هنری، پیش از این چاپخش شدهاند. ثبت خاطرات و آرزوها کار هنرمندانه ای است که هر کدام از ما آنها را در درازنای سالهای تحصیلی به خاطر داریم. گذار عمر مملو از خاطراتی است که هیچگاه با یادآوری آنها از شیرینی آنها کاسته نمیشود. اگر همه گاهههای روزگار دانش آموزی و دانشجوئی به سختی و گاه با رنج گذشته باشند اما در روزگاران پس از آن یادآوری اش شیرین است بویژه آن که وقتی دانش آموز و یا دانشجوی پسر یا دختر، پا به روزگاری میگذارند که پس از ازدواج دارای فرزند شده و فرزندان راهی دبستان، دبیرستان و دانشگاه میشوند. خاطرات با روایت همیشگی و به گونه سینه به سینه هنگامی که نقل میشوند دستخوش دگرگونی شده و یا از یاد میروند. اما اگر به گونه یک کتاب به چاپ برسد همیشه بدون کم و کاست پابرجا میماند. از این رو نگارنده بر این باور است که ثبت آنها در یک کتاب نه تنها برای خود ما مفید است بلکه فرزندان ما نیز از تجربه پشت سر نهاده، درس میگیرند.''' | '''بهترین آرزوهای من، نام دومین کتابی است که با همیاری دانش آموزان دبستان پسرانه "سما" بندرعباس نوشته شده است. این کتاب در پی به رشته نگارش درآمدن چندین جلد کتابی است که در زمینههای هنری، پیش از این چاپخش شدهاند. ثبت خاطرات و آرزوها کار هنرمندانه ای است که هر کدام از ما آنها را در درازنای سالهای تحصیلی به خاطر داریم. گذار عمر مملو از خاطراتی است که هیچگاه با یادآوری آنها از شیرینی آنها کاسته نمیشود. اگر همه گاهههای روزگار دانش آموزی و دانشجوئی به سختی و گاه با رنج گذشته باشند اما در روزگاران پس از آن یادآوری اش شیرین است بویژه آن که وقتی دانش آموز و یا دانشجوی پسر یا دختر، پا به روزگاری میگذارند که پس از ازدواج دارای فرزند شده و فرزندان راهی دبستان، دبیرستان و دانشگاه میشوند. خاطرات با روایت همیشگی و به گونه سینه به سینه هنگامی که نقل میشوند دستخوش دگرگونی شده و یا از یاد میروند. اما اگر به گونه یک کتاب به چاپ برسد همیشه بدون کم و کاست پابرجا میماند. از این رو نگارنده بر این باور است که ثبت آنها در یک کتاب نه تنها برای خود ما مفید است بلکه فرزندان ما نیز از تجربه پشت سر نهاده، درس میگیرند.''' | ||
''' کتاب به گونه عکس میتواند خاطرات گذشته را زنده کند و | ''' کتاب به گونه عکس میتواند خاطرات گذشته را زنده کند و آیینهای برای یادآوری آن باشد، اما یک کتاب و نوشتههای برجا مانده میتوانند بیشتر از یک عکس بازتاب دهنده ای پژوهشگرانه از دیروز گمگشته هر یک از ما شود. از این رو نوشتن و ثبت و تلاش در جمع آوری خاطرات میتواند روشنگر واکاوی دالان گذشته شده و چراغی برای بزرگراه آینده باشد. همه ما میدانیم که پدران ما با نم دل آرزوهای بسیاری برای رشد و هدایت ما در سر میپرورانند و میخواهند ما را به قله پیروزی برسانند. همان قلههائی که گاه در اندیشه خود برای پیشرفت و پشت سر گزاردن مدارج عالی تحصیلی ما داشتهاند. دکتر شدن، مهندس شدن، خلبان شدن و آموزگار شدن هر یک از ما، کم و بیش ریشه در آرزوهای گمگشته پدران ما دارند. در روزگار کنونی و در چمبره پر شتاب تکنولوژی و الکترونیک رشتهها و کارهائی سر برون آوردهاند که اگر بخواهیم از آنها نام ببریم مثنوی هزاران کتاب و کوله بارهائی کاغذ است.''' | ||
'''نگارنده با پیشینه خدمت 8 ساله و تلاش بی چون و چرای معاونت پرورشی براین اندیشه ام که در سایه همین آرزوها و همچنین با پرورشهای سنجیده و علمی و فراهم آوردن زمینه رشد فرزندان است که میتوانیم شالوده آینده آنها را محکم و شکوفا کرده و ایران فردا را، ایرانی افتخار آفرین نمائیم. ما میتوانیم در کنار فرزندان به گونه یک یاور دلسوز باشیم اما با در نظر داشتن گنجایش و واقعیتهای پیرامونی زندگی کودکان باید این را نیز در نظر بیاوریم که آنها نیز خود به مرور با دانستن گنجایش اندیشهها، آرزوهائی دارند و در سایه انتخاب و آزادی در گزینش است که میتوانند به آرزوهای خود جامه عمل بپوشانند. به یاد دارم از دانش آموزی که پدر و مادرش از کارمندان زحمت کش و پر تلاش فرهنگی بودند پرسیدم: "برای آینده ات چهاندیشه ای در سر داری؟" مکثی کرد و به گوشهای خیره شد و گفت: "دوست دارم در آینده راننده تاکسی بشوم". در اینجا باید اضافه کرد که راننده تاکسی بودن یک عیب نیست، فقط نمونه ای از پاسخ دانش آموز به پرسش است که ثبت آن، گذشته را به یاد این دانش آموز در فردای زندگی خود خواهد انداخت.''' | '''نگارنده با پیشینه خدمت 8 ساله و تلاش بی چون و چرای معاونت پرورشی براین اندیشه ام که در سایه همین آرزوها و همچنین با پرورشهای سنجیده و علمی و فراهم آوردن زمینه رشد فرزندان است که میتوانیم شالوده آینده آنها را محکم و شکوفا کرده و ایران فردا را، ایرانی افتخار آفرین نمائیم. ما میتوانیم در کنار فرزندان به گونه یک یاور دلسوز باشیم اما با در نظر داشتن گنجایش و واقعیتهای پیرامونی زندگی کودکان باید این را نیز در نظر بیاوریم که آنها نیز خود به مرور با دانستن گنجایش اندیشهها، آرزوهائی دارند و در سایه انتخاب و آزادی در گزینش است که میتوانند به آرزوهای خود جامه عمل بپوشانند. به یاد دارم از دانش آموزی که پدر و مادرش از کارمندان زحمت کش و پر تلاش فرهنگی بودند پرسیدم: "برای آینده ات چهاندیشه ای در سر داری؟" مکثی کرد و به گوشهای خیره شد و گفت: "دوست دارم در آینده راننده تاکسی بشوم". در اینجا باید اضافه کرد که راننده تاکسی بودن یک عیب نیست، فقط نمونه ای از پاسخ دانش آموز به پرسش است که ثبت آن، گذشته را به یاد این دانش آموز در فردای زندگی خود خواهد انداخت.''' |