پرش به محتوا

مغني اللبيب عن كتب الأعاريب: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ویرایش Hbaghizadeh@noornet.net (بحث) به آخرین تغییری که Yqorbani@noornet.net انجام داده بود واگ...
جز (جایگزینی متن - 'آيت الله ' به 'آیت‌الله ')
جز (ویرایش Hbaghizadeh@noornet.net (بحث) به آخرین تغییری که Yqorbani@noornet.net انجام داده بود واگ...)
خط ۲۴: خط ۲۴:
|-
|-
|ناشر  
|ناشر  
|data-type='publisher'|کتابخانه عمومی حضرت [[آیت‌الله]] العظمی مرعشی نجفی (ره)
|data-type='publisher'|کتابخانه عمومی حضرت آيت الله العظمی مرعشی نجفی (ره)
|-
|-
|مکان نشر  
|مکان نشر  
خط ۴۷: خط ۴۷:
در اهميت اين اثر، همين بس كه يكى از كتاب‌هاى بسيار معروف و مهم علم نحو مى‌باشد كه در حوزه‌هاى علمى تدريس شده و بر آن حواشى و شرح‌هاى فراوانى نوشته‌اند.
در اهميت اين اثر، همين بس كه يكى از كتاب‌هاى بسيار معروف و مهم علم نحو مى‌باشد كه در حوزه‌هاى علمى تدريس شده و بر آن حواشى و شرح‌هاى فراوانى نوشته‌اند.


[[ابن خلدون]] از جمله كسانى است كه كتاب مغنى را در مغرب يافته و به گفته خود از آن بهره‌ها برده و جامعيت كتاب را دليل بر مقام ارجمند مؤلف و توان علمى او دانسته است <ref>بجنوردى، سيد كاظم و همكاران، ج 5، ص 114</ref>.
ابن خلدون از جمله كسانى است كه كتاب مغنى را در مغرب يافته و به گفته خود از آن بهره‌ها برده و جامعيت كتاب را دليل بر مقام ارجمند مؤلف و توان علمى او دانسته است <ref>بجنوردى، سيد كاظم و همكاران، ج 5، ص 114</ref>.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۵۸: خط ۵۸:
نويسنده، وابسته به مكتب نحوى خاصى نيست، زيرا در زمان او كشمكش و درگيرى بين مكتب‌هاى نحوى بصرى و كوفه ديگر فروكش كرده بود و نحويان تعصبى نسبت به شخص يا مكتب خاصى نداشتند؛ ازهمين‌رو، وى در آثار خود به آراء نحويان بصره و كوفه هر دو استناد كرده است؛ هرچند كه آراء منطقى بصريان به هر حال در سراسر اثر او ديده مى‌شود <ref>بجنوردى، سيد كاظم و همكاران،ج 5، ص 115</ref>.
نويسنده، وابسته به مكتب نحوى خاصى نيست، زيرا در زمان او كشمكش و درگيرى بين مكتب‌هاى نحوى بصرى و كوفه ديگر فروكش كرده بود و نحويان تعصبى نسبت به شخص يا مكتب خاصى نداشتند؛ ازهمين‌رو، وى در آثار خود به آراء نحويان بصره و كوفه هر دو استناد كرده است؛ هرچند كه آراء منطقى بصريان به هر حال در سراسر اثر او ديده مى‌شود <ref>بجنوردى، سيد كاظم و همكاران،ج 5، ص 115</ref>.


ابن هشام، تقريباً همه شهرت خود را، لااقل در شرق جهان اسلام، مديون كتاب مغنى خويش است كه مورد تمجيد و ستايش بسيار اهل علم، به‌ويژه [[ابن خلدون]] قرار گرفته است <ref>همان</ref>.
ابن هشام، تقريباً همه شهرت خود را، لااقل در شرق جهان اسلام، مديون كتاب مغنى خويش است كه مورد تمجيد و ستايش بسيار اهل علم، به‌ويژه ابن خلدون قرار گرفته است <ref>همان</ref>.


وى كتاب مغنى را نخست در 749ق / 1348م، در مكه تأليف كرد، اما به گفته خود، در راه بازگشت به مصر مفقود شد. او بار ديگر در 756ق / 1355م كه به مكه رفت، مجدداً به تأليف آن پرداخت <ref>همان</ref>.
وى كتاب مغنى را نخست در 749ق / 1348م، در مكه تأليف كرد، اما به گفته خود، در راه بازگشت به مصر مفقود شد. او بار ديگر در 756ق / 1355م كه به مكه رفت، مجدداً به تأليف آن پرداخت <ref>همان</ref>.
خط ۷۱: خط ۷۱:
دوم اينكه به عقيده او برخى نحويان مسائلى را كه مربوط به علم صرف است، مانند مباحث اشتقاق، جمع تكسير، تصغير، تذكير و تأنيث، با مسائل نحوى خلط كرده‌اند و در اين باره بيشتر بر كتاب «مشكل إعراب القرآن» تأليف مكى بن ابى‌طالب خرده مى‌گيرد. جالب اينكه خود نيز در برخى موارد دچار اين خلط و درآميختگى مسائل صرفى و نحوى شده است <ref>مثلاً نك: 458/2-460، وجوه اختلاف اسم فاعل و صفت مشبهه</ref>.
دوم اينكه به عقيده او برخى نحويان مسائلى را كه مربوط به علم صرف است، مانند مباحث اشتقاق، جمع تكسير، تصغير، تذكير و تأنيث، با مسائل نحوى خلط كرده‌اند و در اين باره بيشتر بر كتاب «مشكل إعراب القرآن» تأليف مكى بن ابى‌طالب خرده مى‌گيرد. جالب اينكه خود نيز در برخى موارد دچار اين خلط و درآميختگى مسائل صرفى و نحوى شده است <ref>مثلاً نك: 458/2-460، وجوه اختلاف اسم فاعل و صفت مشبهه</ref>.


سوم آنكه مى‌گويد: پيشينيان گاه به مسائلى ساده و ابتدايى از قبيل اعراب مبتدا و خبر، فاعل و مفعول، نايب فاعل و جار و مجرور كه بر همه روشن است، پرداخته‌اند كه جز اطاله كلام، سودى ندارد؛ ازهمين‌رو وى با در نظر داشتن آنچه نقايص و معايب ديگر كتب مى‌پندارد، دست به تأليفى، به قول خود، جامع زده كه نوآموزان و مبتديان در نحو را از ديگر كتب نحوى بى‌نياز سازد و به همين سبب آن را «مغني اللبيب عن كتب الأعاريب» نام نهاده است، اما بايد توجه داشت كه اين كتاب با همه ارزش علمى، جز براى اهل فن و دانش‌پژوهانى كه سطوح عالى را طى كرده‌اند، سودى ندارد و برخلاف آنچه قصد ابن هشام بوده، براى افراد مبتدى، هرگز قابل استفاده نيست و هيچ‌كس از طريق خواندن مغنى نمى‌تواند عربى بياموزد و ازهمين‌رو تدريس آن حتى در مدارس علميه نيز كه آن را پس از «البهجة المرضية» [[سيوطى]] مى‌خوانند، توفيق چندانى به همراه نداشته است <ref>همان</ref>.
سوم آنكه مى‌گويد: پيشينيان گاه به مسائلى ساده و ابتدايى از قبيل اعراب مبتدا و خبر، فاعل و مفعول، نايب فاعل و جار و مجرور كه بر همه روشن است، پرداخته‌اند كه جز اطاله كلام، سودى ندارد؛ ازهمين‌رو وى با در نظر داشتن آنچه نقايص و معايب ديگر كتب مى‌پندارد، دست به تأليفى، به قول خود، جامع زده كه نوآموزان و مبتديان در نحو را از ديگر كتب نحوى بى‌نياز سازد و به همين سبب آن را «مغني اللبيب عن كتب الأعاريب» نام نهاده است، اما بايد توجه داشت كه اين كتاب با همه ارزش علمى، جز براى اهل فن و دانش‌پژوهانى كه سطوح عالى را طى كرده‌اند، سودى ندارد و برخلاف آنچه قصد ابن هشام بوده، براى افراد مبتدى، هرگز قابل استفاده نيست و هيچ‌كس از طريق خواندن مغنى نمى‌تواند عربى بياموزد و ازهمين‌رو تدريس آن حتى در مدارس علميه نيز كه آن را پس از «البهجة المرضية» سيوطى مى‌خوانند، توفيق چندانى به همراه نداشته است <ref>همان</ref>.


جزء اول، باب اول، از حرف «الف» تا «ميم» (مذ و منذ) را در خود جاى داده است. جزء دوم نيز از حرف «نون» آغاز شده و ابواب ديگر را نيز شامل شده است.
جزء اول، باب اول، از حرف «الف» تا «ميم» (مذ و منذ) را در خود جاى داده است. جزء دوم نيز از حرف «نون» آغاز شده و ابواب ديگر را نيز شامل شده است.
خط ۹۶: خط ۹۶:




اين اثر نخستين بار در تهران (1264ق) به چاپ رسيده است. چاپ‌هاى انتقادى اين كتاب به كوشش مازن المبارك و محمدعلى خير الله در قاهره (1959م) و محمد محيى الدين عبد الحميد در بيروت (1964م) منتشر شده است. علاوه بر دو شرحى كه مؤلف با عنوان‌هاى شرح الكبير و شرح الصغير بر شواهد آن نوشته، مهم‌ترين شرح‌ها و حواشى آن عبارتند از: شرح تقى الدين احمد بن محمد شمتنى (شمنى) با عنوان «الكلام على مغني ابن هشام» (قاهره، 1305ق)؛ شرح شيخ محمد بن ابى‌بكر دمامينى (د 828ق) با عنوان «تحفة الغريب بشرح مغني اللبيب» كه بارها از جمله در حاشيه شرح شمنى به چاپ رسيده است؛ شرح ابوياسر شمس الدين محمد بن عمار مالكى (د 844ق) با نام «كافي المغني»؛ شرح عبد الله بن اسماعيل صاوى با عنوان «شرح المغني و شواهده» (قاهره، 1958م)؛ حاشيه شيخ شمس الدين محمد بن عبد الرحمن بن صائغ (د 776ق) به‌عنوان «تنزيه السلف عن تمويه الخلف»؛ حاشيه محمد بن احمد دسوقى (بولاق، 1284، 1286 و 1302ق؛ قاهره، 1305ق)؛ حاشيه محمد بن محمد سنباوى با عنوان «حاشية الكبير على مغني اللبيب» (قاهره، 1299 و 1302ق)؛ شرح [[سيوطى]] بر شواهد آن با عنوان «فتح الغريب بشرح شواهد مغني اللبيب عن كتب الأعاريب» (قاهره، 1322 و 1324ق).
اين اثر نخستين بار در تهران (1264ق) به چاپ رسيده است. چاپ‌هاى انتقادى اين كتاب به كوشش مازن المبارك و محمدعلى خير الله در قاهره (1959م) و محمد محيى الدين عبد الحميد در بيروت (1964م) منتشر شده است. علاوه بر دو شرحى كه مؤلف با عنوان‌هاى شرح الكبير و شرح الصغير بر شواهد آن نوشته، مهم‌ترين شرح‌ها و حواشى آن عبارتند از: شرح تقى الدين احمد بن محمد شمتنى (شمنى) با عنوان «الكلام على مغني ابن هشام» (قاهره، 1305ق)؛ شرح شيخ محمد بن ابى‌بكر دمامينى (د 828ق) با عنوان «تحفة الغريب بشرح مغني اللبيب» كه بارها از جمله در حاشيه شرح شمنى به چاپ رسيده است؛ شرح ابوياسر شمس الدين محمد بن عمار مالكى (د 844ق) با نام «كافي المغني»؛ شرح عبد الله بن اسماعيل صاوى با عنوان «شرح المغني و شواهده» (قاهره، 1958م)؛ حاشيه شيخ شمس الدين محمد بن عبد الرحمن بن صائغ (د 776ق) به‌عنوان «تنزيه السلف عن تمويه الخلف»؛ حاشيه محمد بن احمد دسوقى (بولاق، 1284، 1286 و 1302ق؛ قاهره، 1305ق)؛ حاشيه محمد بن محمد سنباوى با عنوان «حاشية الكبير على مغني اللبيب» (قاهره، 1299 و 1302ق)؛ شرح سيوطى بر شواهد آن با عنوان «فتح الغريب بشرح شواهد مغني اللبيب عن كتب الأعاريب» (قاهره، 1322 و 1324ق).


فهرست مطالب هر جزء، در انتهاى همان جزء و فهرست شواهد مورد استفاده در متن، در انتهاى كتاب آمده است.
فهرست مطالب هر جزء، در انتهاى همان جزء و فهرست شواهد مورد استفاده در متن، در انتهاى كتاب آمده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش