۱۰۶٬۴۶۰
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'آن ها' به 'آنها') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'می شود' به 'میشود') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
'''تراژدی تاریخی مشروطیت؛ روشنفکری، روحانیت و زنان''' تألیف [[احمدیان شیجانی، مهدی|مهدی احمدیان شیجانی]]، تراژیک نامیدن مشروطیت یعنی اینکه خواننده با مطالعهی مسائل و مصائب آن زمان و شرح روایتهای قهرمانان، مبارزان، زنان، روشنفکران و روحانیان، که شرکای اصلی انقلاب مشروطیت بودهاند، برانگیخته و دچار نوعی ترس و شفقت به گونهای توأمان شود. | '''تراژدی تاریخی مشروطیت؛ روشنفکری، روحانیت و زنان''' تألیف [[احمدیان شیجانی، مهدی|مهدی احمدیان شیجانی]]، تراژیک نامیدن مشروطیت یعنی اینکه خواننده با مطالعهی مسائل و مصائب آن زمان و شرح روایتهای قهرمانان، مبارزان، زنان، روشنفکران و روحانیان، که شرکای اصلی انقلاب مشروطیت بودهاند، برانگیخته و دچار نوعی ترس و شفقت به گونهای توأمان شود. | ||
انقلاب مشروطیت همان تغییر بنیادینی است که انسان تحول خواه مشروطه طلب با تمام توان هواخواهانش است. گویا انسان ایرانی دوران مشروطیت نقشی به جد تأثیر گذار در جهت نقادی هرآنچه تلنبارگی تاریخ بر شانههایش سنگینی کرده را دارد. او میرود تا به مثابهی انسان تراژیک، مختصات تراژدی تاریخی را با محوریت قهرمانی بریده از جهان رمزی و اسطورهای ثبت کند. اما نکتهی اساسی شراکت دیگر اقشار و اقوام در رسیدن او به پیروزی است. البته پایهی اصلی، همیشه در تنهایی انسان تراژیک نهاده شده است. اما میبایست در نظر داشت که؛ تاریخ و فرهنگ ما مملو از تابوها و کاریزماها، یعنی اصول، مبانی و مفروضات پیشین و نیز شخصیتهای نقدناپذیر است. در جای جای این فرهنگ خطوط قرمز عبور ناکردنی دیده | انقلاب مشروطیت همان تغییر بنیادینی است که انسان تحول خواه مشروطه طلب با تمام توان هواخواهانش است. گویا انسان ایرانی دوران مشروطیت نقشی به جد تأثیر گذار در جهت نقادی هرآنچه تلنبارگی تاریخ بر شانههایش سنگینی کرده را دارد. او میرود تا به مثابهی انسان تراژیک، مختصات تراژدی تاریخی را با محوریت قهرمانی بریده از جهان رمزی و اسطورهای ثبت کند. اما نکتهی اساسی شراکت دیگر اقشار و اقوام در رسیدن او به پیروزی است. البته پایهی اصلی، همیشه در تنهایی انسان تراژیک نهاده شده است. اما میبایست در نظر داشت که؛ تاریخ و فرهنگ ما مملو از تابوها و کاریزماها، یعنی اصول، مبانی و مفروضات پیشین و نیز شخصیتهای نقدناپذیر است. در جای جای این فرهنگ خطوط قرمز عبور ناکردنی دیده میشود تا آنجا که باید گفته شود، نقدناپذیری به منزله ی یکی از مهم ترین وجوه سنت و تاریخ ما جلوه میکند. | ||
==معرفی تفصیلی== | ==معرفی تفصیلی== |