۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'کتاب ها' به 'کتابها') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
فصل دوم. گرايش فقهى: در شرح اين گرايش، فقه و فقيه را معنى مىکند مفهوم اصطلاحى آن دو را مىآورد و تطور معنايى فقه و فقيه را بررسى مىکند. به روش فقيهان در تفکر و بحث اشاره مىکند و از قياس و اجتهاد نزد عامه و اجتهاد اماميه مىگويد. | فصل دوم. گرايش فقهى: در شرح اين گرايش، فقه و فقيه را معنى مىکند مفهوم اصطلاحى آن دو را مىآورد و تطور معنايى فقه و فقيه را بررسى مىکند. به روش فقيهان در تفکر و بحث اشاره مىکند و از قياس و اجتهاد نزد عامه و اجتهاد اماميه مىگويد. | ||
مصادر و اصول اجتهاد را ياد مىکند و ارزش تربيتى کوشش هاى فقيهانه را مىکاود و پار هاى از | مصادر و اصول اجتهاد را ياد مىکند و ارزش تربيتى کوشش هاى فقيهانه را مىکاود و پار هاى از کتابهاى تربيتى فقيهان را معرفى مىکند و پس از آن به موضع و گرايش فقهى نسبت به برخى مسائل تربيتى مىرسد و از علم ياد مىکند و از ارزش، معنا و آموزش علم مىگويد. ويژگي هاى معلم پسنديده را برمىشمارد و آنچه را شايسته است فراگير در پى آن باشد و بدان متصف شود باز مىگويد. به مواد درسى و آنچه تعليم و تعلمش واجب کفايى و عينى است نظر مىکند. به رابطه ميان معلم و متعلم مىپردازد. از تنبيه بدنى و شرايط آن و نيز دستمزد معلمى مىگويد و سرانجام به مبانى تعليم و تعلم از زبان پارهای فقيهان تربيتپژوه مىپردازد. | ||
فصل سوم. گرايش کلامى: اشاره به پار هاى از تفاوت هاى گرايش کلامى با گرايش فقهى، سرآغاز اين فصل است. پس از آن به مفهوم کلام و متکلم و رشد و تطور معنايى آن در اسلام مىپردازد و روش انديشۀ کلامى را بررسى مىکند. از طبيعت انسان در نگاه برخى کلاميان مىگويد. به ضرورت آزادى اراده در تربيت انسان اشارت مىکند و از اختيار در مذهب معتزليان و اشعريان ياد مىکند. از رويکرد عقلانى معتزليان به امور و مفهوم عقل و رابطه عقل و حصول علم در نگاه آنها مىگويد. به روش هاى شناخت اشاره مىکند و تقسيمات چندگانۀ علم را بازگو مىکند. ابزار کسب معرفت را از نگاه برخى اشعريان مىآورد و يادآور مىشود که کلاميان به تربيت از منظر اخلاق مىنگرند و براى مثال به مقوله امر به معروف و نهى از منکر و بهره هاى تربيتى آن مىپردازد. ديدگاه کلاميان را نسبت به حسن و قبح و افعال خير و شر يادآورى و به ابعاد تربيتى آن اشاره مىکند و با بحثى در ارزش تربيتى انديشه هاى معتزليان فصل را به انجام مىبرد. | فصل سوم. گرايش کلامى: اشاره به پار هاى از تفاوت هاى گرايش کلامى با گرايش فقهى، سرآغاز اين فصل است. پس از آن به مفهوم کلام و متکلم و رشد و تطور معنايى آن در اسلام مىپردازد و روش انديشۀ کلامى را بررسى مىکند. از طبيعت انسان در نگاه برخى کلاميان مىگويد. به ضرورت آزادى اراده در تربيت انسان اشارت مىکند و از اختيار در مذهب معتزليان و اشعريان ياد مىکند. از رويکرد عقلانى معتزليان به امور و مفهوم عقل و رابطه عقل و حصول علم در نگاه آنها مىگويد. به روش هاى شناخت اشاره مىکند و تقسيمات چندگانۀ علم را بازگو مىکند. ابزار کسب معرفت را از نگاه برخى اشعريان مىآورد و يادآور مىشود که کلاميان به تربيت از منظر اخلاق مىنگرند و براى مثال به مقوله امر به معروف و نهى از منکر و بهره هاى تربيتى آن مىپردازد. ديدگاه کلاميان را نسبت به حسن و قبح و افعال خير و شر يادآورى و به ابعاد تربيتى آن اشاره مىکند و با بحثى در ارزش تربيتى انديشه هاى معتزليان فصل را به انجام مىبرد. |