پرش به محتوا

تراژدی تاریخی مشروطیت؛ روشنفکری، روحانیت و زنان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ت های' به 'ت‌های'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ت های' به 'ت‌های')
خط ۲۷: خط ۲۷:
'''تراژدی تاریخی مشروطیت؛ روشنفکری، روحانیت و زنان''' تألیف [[احمدیان شیجانی، مهدی|مهدی احمدیان شیجانی]]، تراژیک نامیدن مشروطیت یعنی اینکه خواننده با مطالعه‌ی مسائل و مصائب آن زمان و شرح روایت‌های قهرمانان، مبارزان، زنان، روشنفکران و روحانیان، که شرکای اصلی انقلاب مشروطیت بوده‌اند، برانگیخته و دچار نوعی ترس و شفقت به گونه‌ای توأمان شود.  
'''تراژدی تاریخی مشروطیت؛ روشنفکری، روحانیت و زنان''' تألیف [[احمدیان شیجانی، مهدی|مهدی احمدیان شیجانی]]، تراژیک نامیدن مشروطیت یعنی اینکه خواننده با مطالعه‌ی مسائل و مصائب آن زمان و شرح روایت‌های قهرمانان، مبارزان، زنان، روشنفکران و روحانیان، که شرکای اصلی انقلاب مشروطیت بوده‌اند، برانگیخته و دچار نوعی ترس و شفقت به گونه‌ای توأمان شود.  


انقلاب مشروطیت همان تغییر بنیادینی است که انسان تحول خواه مشروطه طلب با تمام توان هواخواهانش است. گویا انسان ایرانی دوران مشروطیت نقشی به جد تأثیر گذار در جهت نقادی هرآنچه تلنبارگی تاریخ بر شانه‌هایش سنگینی کرده را دارد. او می‌رود تا به مثابه‌ی انسان تراژیک، مختصات تراژدی تاریخی را با محوریت قهرمانی بریده از جهان رمزی و اسطوره‌ای ثبت کند. اما نکته‌ی اساسی شراکت دیگر اقشار و اقوام در رسیدن او به پیروزی است. البته پایه‌ی اصلی، همیشه در تنهایی انسان تراژیک نهاده شده است. اما می‌بایست در نظر داشت که؛ تاریخ و فرهنگ ما مملو از تابوها و کاریزماها، یعنی اصول، مبانی و مفروضات پیشین و نیز شخصیت های نقدناپذیر است. در جای جای این فرهنگ خطوط قرمز عبور ناکردنی دیده می شود تا آنجا که باید گفته شود، نقدناپذیری به منزله ی یکی از مهم ترین وجوه سنت و تاریخ ما جلوه می‌کند.
انقلاب مشروطیت همان تغییر بنیادینی است که انسان تحول خواه مشروطه طلب با تمام توان هواخواهانش است. گویا انسان ایرانی دوران مشروطیت نقشی به جد تأثیر گذار در جهت نقادی هرآنچه تلنبارگی تاریخ بر شانه‌هایش سنگینی کرده را دارد. او می‌رود تا به مثابه‌ی انسان تراژیک، مختصات تراژدی تاریخی را با محوریت قهرمانی بریده از جهان رمزی و اسطوره‌ای ثبت کند. اما نکته‌ی اساسی شراکت دیگر اقشار و اقوام در رسیدن او به پیروزی است. البته پایه‌ی اصلی، همیشه در تنهایی انسان تراژیک نهاده شده است. اما می‌بایست در نظر داشت که؛ تاریخ و فرهنگ ما مملو از تابوها و کاریزماها، یعنی اصول، مبانی و مفروضات پیشین و نیز شخصیت‌های نقدناپذیر است. در جای جای این فرهنگ خطوط قرمز عبور ناکردنی دیده می شود تا آنجا که باید گفته شود، نقدناپذیری به منزله ی یکی از مهم ترین وجوه سنت و تاریخ ما جلوه می‌کند.


==معرفی تفصیلی==
==معرفی تفصیلی==