۱۰۶٬۶۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فارسي ' به 'فارسی') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
[[انوار، سید عبدالله|سید عبدالله انوار]] در مقدمه جلد اول مینویسد: آنچه در صفحات بعد از نظر خوانندگان میگذرد کتاب «[[أساس الاقتباس|اساس الاقتباس]]» با تعلیقه یا تعلیقهگونهای است بر آن؛ تا تعلیقه چگونه تفسیر و تعبیر شود. معلقعلیه، یعنی «[[أساس الاقتباس|اساس الاقتباس]]» کتابی است مفصل در منطق که طبق اسناد کتابشناسی موجود در تمدن اسلامی، کتابی به این تفصیل و دقت در منطق بعد از منطق شفای [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|بوعلی سینا]] و تفسیر منطق ارسطوی [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] تاکنون نگاشته نشده است. مؤلف ایرانی این اثر، در کمال تبحر آن را به زبان پارسی عرضه کرده تا هم برساند که این زبان را توان آن هست که به دقیقترین و باریکترین دقایق ذهنی در قوالب الفاظ و کلمات شیرین خود پردازد، بدون آنکه در این قالبگیری سر سوزنی بلغزد یا اظهار عجز نماید و هم برساند که اگر پایهگذاران فرهنگ اسلامی بیشتر فرآوردههای ذهنی خود را به زبان تازی عرضه کردهاند، نه به زبان فارسی، همانا بزرگداشت زبان قرآن بوده است، نه عجز و لنگی زبان فارسی<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ج1، ص11</ref>. | [[انوار، سید عبدالله|سید عبدالله انوار]] در مقدمه جلد اول مینویسد: آنچه در صفحات بعد از نظر خوانندگان میگذرد کتاب «[[أساس الاقتباس|اساس الاقتباس]]» با تعلیقه یا تعلیقهگونهای است بر آن؛ تا تعلیقه چگونه تفسیر و تعبیر شود. معلقعلیه، یعنی «[[أساس الاقتباس|اساس الاقتباس]]» کتابی است مفصل در منطق که طبق اسناد کتابشناسی موجود در تمدن اسلامی، کتابی به این تفصیل و دقت در منطق بعد از منطق شفای [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|بوعلی سینا]] و تفسیر منطق ارسطوی [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] تاکنون نگاشته نشده است. مؤلف ایرانی این اثر، در کمال تبحر آن را به زبان پارسی عرضه کرده تا هم برساند که این زبان را توان آن هست که به دقیقترین و باریکترین دقایق ذهنی در قوالب الفاظ و کلمات شیرین خود پردازد، بدون آنکه در این قالبگیری سر سوزنی بلغزد یا اظهار عجز نماید و هم برساند که اگر پایهگذاران فرهنگ اسلامی بیشتر فرآوردههای ذهنی خود را به زبان تازی عرضه کردهاند، نه به زبان فارسی، همانا بزرگداشت زبان قرآن بوده است، نه عجز و لنگی زبان فارسی<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ج1، ص11</ref>. | ||
وی در توضیح چاپ کتاب حاضر پس از بیان اینکه کتاب [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه]] پس از سالها به همت مرحوم مدرس تصحیح و چاپ شد، بیان میکند: «در چاپ حاضر چون توجه به متن از جهت تعلیقه است، نه متن من حیث هو هو، لذا متن مأخذقرارگرفته، متن منقحی است حاصل از مقابله این جانب با دو نسخه خطی مرحوم میرزا طاهر تنکابنی و متعلق به کتابخانه مجلس شورای ملی قدیم به شمارههای 3838 و 3783»<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>. | وی در توضیح چاپ کتاب حاضر پس از بیان اینکه کتاب [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه]] پس از سالها به همت مرحوم مدرس تصحیح و چاپ شد، بیان میکند: «در چاپ حاضر چون توجه به متن از جهت تعلیقه است، نه متن من حیث هو هو، لذا متن مأخذقرارگرفته، متن منقحی است حاصل از مقابله این جانب با دو نسخه خطی مرحوم [[تنکابنی، میرزا محمدطاهر|میرزا طاهر تنکابنی]] و متعلق به کتابخانه مجلس شورای ملی قدیم به شمارههای 3838 و 3783»<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>. | ||
در جای دیگر مینویسد: «در چاپ حاضر ابتدا نظر بر آن رفت که اختلاف نسخ در پانوشت صفحات کتاب درج گردد، ولی این نظر مشکلی از جهت چاپ پیش آورد؛ چه، آوردن نسخهبدلها حاجت به شماری داشت جز شمارههای تعلیقه و ازآنجاکه یک دستگاه شمار دهدهی بیشتر وجود ندارد، ممتنع بود که با این دستگاه، یعنی شمار واحد، دو نظر مختلف نموده شود؛ لذا طبق رأی اهل خبرت تصمیم بر آن رفت که چون غرض بالذات در این چاپ، عرضه تعلیقه است، نه [[أساس الاقتباس|اساس الاقتباس]]... لذا متن مقابلهشده بدون نسخهبدل آمد تا شمارههای نسخهبدلها با شمارههای تعلیقه مختلط نگردد و برای خواننده ایجاد اشکال ننماید و بهعبارتدیگر از شماره فقط برای تعلیقه استفاده شود»<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>. | در جای دیگر مینویسد: «در چاپ حاضر ابتدا نظر بر آن رفت که اختلاف نسخ در پانوشت صفحات کتاب درج گردد، ولی این نظر مشکلی از جهت چاپ پیش آورد؛ چه، آوردن نسخهبدلها حاجت به شماری داشت جز شمارههای تعلیقه و ازآنجاکه یک دستگاه شمار دهدهی بیشتر وجود ندارد، ممتنع بود که با این دستگاه، یعنی شمار واحد، دو نظر مختلف نموده شود؛ لذا طبق رأی اهل خبرت تصمیم بر آن رفت که چون غرض بالذات در این چاپ، عرضه تعلیقه است، نه [[أساس الاقتباس|اساس الاقتباس]]... لذا متن مقابلهشده بدون نسخهبدل آمد تا شمارههای نسخهبدلها با شمارههای تعلیقه مختلط نگردد و برای خواننده ایجاد اشکال ننماید و بهعبارتدیگر از شماره فقط برای تعلیقه استفاده شود»<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>. |