پرش به محتوا

ابونخیله، یعمر بن حزن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ــ' به 'ـ'
جز (جایگزینی متن - 'دائر‌ه‌المعارف بزرگ اسلامی' به 'دائر‌ةالمعارف بزرگ اسلامی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ــ' به 'ـ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۷۵: خط ۷۵:
سپس به بارگاه مَسلَمه بن عبدالملک (د 120 ق / 738 م)، سردار مشهور اموی، در دمشق راه یافت و نزد او به منزلتی رسید.
سپس به بارگاه مَسلَمه بن عبدالملک (د 120 ق / 738 م)، سردار مشهور اموی، در دمشق راه یافت و نزد او به منزلتی رسید.


روایتی که از قول ابونخیله دربارۀ چگونگی ورود او به دربار مسلمه نقل شده، برخی خصوصیات اخلاقی وی را آشکار می‌سازد. در این روایت ــ که به اعترافی صادقانه می‌ماند و به همین سبب می‌توان آن را در خور اعتماد پنداشت ــ چنین آمده که شاعر در حضور مسلمه پس از مدح وی، خود را بهترین رجزسرای عرب معرفی کرده، اما چون ناگهان خود را ازخواندن رجزی ازخویش ناتوان دیده است، ارجوزه‌ای از رؤبه بن عَجّاج که به یاد داشته، برخوانده و چون مسلمه، برخلاف گمان وی، متوجه سرقت ادبی او شده، با سرافکندگی از مجلس وی بیرون رفته، اما بعداً با سرودن مدح‌ها و رجزهای فراوان باز مورد توجه و لطف او قرار گرفته است. علاقۀ مسلمه به ابونخیله زمینه‌ای فراهم آورد تا شاعر به دربار ولید بن عبدالملک (حک‌ 86-96 ق) راه یابد.
روایتی که از قول ابونخیله دربارۀ چگونگی ورود او به دربار مسلمه نقل شده، برخی خصوصیات اخلاقی وی را آشکار می‌سازد. در این روایت ـ که به اعترافی صادقانه می‌ماند و به همین سبب می‌توان آن را در خور اعتماد پنداشت ـ چنین آمده که شاعر در حضور مسلمه پس از مدح وی، خود را بهترین رجزسرای عرب معرفی کرده، اما چون ناگهان خود را ازخواندن رجزی ازخویش ناتوان دیده است، ارجوزه‌ای از رؤبه بن عَجّاج که به یاد داشته، برخوانده و چون مسلمه، برخلاف گمان وی، متوجه سرقت ادبی او شده، با سرافکندگی از مجلس وی بیرون رفته، اما بعداً با سرودن مدح‌ها و رجزهای فراوان باز مورد توجه و لطف او قرار گرفته است. علاقۀ مسلمه به ابونخیله زمینه‌ای فراهم آورد تا شاعر به دربار ولید بن عبدالملک (حک‌ 86-96 ق) راه یابد.
چون مسلمه درگذشت، ابونخیله به بارگاه هشام بن عبدالملک (حک‌ ‌105-125 ق) رفت و به مدح او پرداخت. وی در روایتی چگونگی ورود خود به بارگاه هشام را نیز شرح داده است. در این روایت ــ که آن هم با توجه به مضمونش در خور اعتماد می‌نماید ــ البته از سرقت ادبی و لاف‌زنی شاعر در برابر خلیفه خبری نیست، اما زیرکی و دوراندیشی شاعر در آن آشکار است. چه وی با هشیاری نخست می‌کوشد از روحیات خلیفه آگاه گردد و آنگاه که او را مدح می‌گوید، در عین چشم دوختن به صله‌های وی، خود را بلندنظر و بی‌نیاز جلوه می‌دهد و از این راه، هم‌دل خلیفه را به دست می‌آورد و هم صله‌های گران می‌ستاند.
چون مسلمه درگذشت، ابونخیله به بارگاه هشام بن عبدالملک (حک‌ ‌105-125 ق) رفت و به مدح او پرداخت. وی در روایتی چگونگی ورود خود به بارگاه هشام را نیز شرح داده است. در این روایت ـ که آن هم با توجه به مضمونش در خور اعتماد می‌نماید ـ البته از سرقت ادبی و لاف‌زنی شاعر در برابر خلیفه خبری نیست، اما زیرکی و دوراندیشی شاعر در آن آشکار است. چه وی با هشیاری نخست می‌کوشد از روحیات خلیفه آگاه گردد و آنگاه که او را مدح می‌گوید، در عین چشم دوختن به صله‌های وی، خود را بلندنظر و بی‌نیاز جلوه می‌دهد و از این راه، هم‌دل خلیفه را به دست می‌آورد و هم صله‌های گران می‌ستاند.


ممدوح بعدی شاعر ولید بن یزید (حک‌ ‌125-126 ق)، ولیعهد و جانشین هشام بود که به گفتۀ ابن معتز، شاعر را سخت دوست می‌داشت و هنر شاعری را نیز از او فرا گرفته بود.
ممدوح بعدی شاعر ولید بن یزید (حک‌ ‌125-126 ق)، ولیعهد و جانشین هشام بود که به گفتۀ ابن معتز، شاعر را سخت دوست می‌داشت و هنر شاعری را نیز از او فرا گرفته بود.


به روایت ابن‌ معتز ــ اگر روایت ساختگی نباشد ــ صله‌ها و پاداش‌های ولید به ابونخیله چندان بوده که از این شاعر آزمند بخیل، مردی گشاده‌دست ساخته بود.
به روایت ابن‌ معتز ـ اگر روایت ساختگی نباشد ـ صله‌ها و پاداش‌های ولید به ابونخیله چندان بوده که از این شاعر آزمند بخیل، مردی گشاده‌دست ساخته بود.


از روابط ابونخیله با دیگر خلفای اموی خبری در دست نیست، همین قدر می‌دانیم که او تا پایان خلافت امویان در خدمت آنان بوده و علاوه برخلفا تنی چند از امیران و بزرگان آن دولت، از قبیل عمر بن هبیره، مهاجر بن عبدالله کلابی و جنید بن عبدالرحمن مُرّی، را مدح گفته است.
از روابط ابونخیله با دیگر خلفای اموی خبری در دست نیست، همین قدر می‌دانیم که او تا پایان خلافت امویان در خدمت آنان بوده و علاوه برخلفا تنی چند از امیران و بزرگان آن دولت، از قبیل عمر بن هبیره، مهاجر بن عبدالله کلابی و جنید بن عبدالرحمن مُرّی، را مدح گفته است.