۱۰۶٬۹۰۵
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات زندگینامه | عنوان = | تصویر = NUR00000.jpg | اندازه تصویر = | توضیح تصویر = | نام کامل = ابوالفضل عبدالمحسن بن حمود | نامهای دیگر = امین¬الدین حلبی | لقب = | تخلص = | نسب = تنوخی | نام پدر = حمود | ولادت = 570ق | محل تولد = حلب | کشور تولد = سوریه...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
}} | }} | ||
ابوالفضل عبدالمحسن بن حمّود تَنوخی (570-643ق/1174-1245م) معروف بـه امینالدین حلبی، شاعر، ادیب و کاتب ایوبیان. | '''ابوالفضل عبدالمحسن بن حمّود تَنوخی''' (570-643ق/1174-1245م) معروف بـه امینالدین حلبی، شاعر، ادیب و کاتب ایوبیان. | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
بیشترین اطلاع را دربارۀ او، نویسندۀ معاصرش ابن شَعّار به دست میدهد که حتى یکبار او را در حلب، آن هنگام که الملک المنصور(د 637 ق) به یاری سلطان صلاحالدین یوسف بن غازی، صاحب حلب، شتافته بود تا او را از دست خوارزمیان برهاند، ملاقات کرده، و احادیث نبوی از وی شنیده است، تنوخی نیز به وی اجازۀ نقل همۀ روایات و گفتههای خود را داده، و بسیاری از اشعارش را برای ابن شعار خوانده است. همچنین تنوخی در رسالهاش به نام الانوار المقتبسه من اوار | بیشترین اطلاع را دربارۀ او، نویسندۀ معاصرش ابن شَعّار به دست میدهد که حتى یکبار او را در حلب، آن هنگام که الملک المنصور(د 637 ق) به یاری سلطان صلاحالدین یوسف بن غازی، صاحب حلب، شتافته بود تا او را از دست خوارزمیان برهاند، ملاقات کرده، و احادیث نبوی از وی شنیده است، تنوخی نیز به وی اجازۀ نقل همۀ روایات و گفتههای خود را داده، و بسیاری از اشعارش را برای ابن شعار خوانده است. همچنین تنوخی در رسالهاش به نام [[الانوار المقتبسه من اوار النار]]، گزارشی اندک از خود میدهد. | ||
نام پدر وی در منابع متأخر به جای حمّود، محمود آمده که تحریفی از نام اوست. ابوالفضل در حلب زاده شد، اما بیشتر عمر خود را در دمشق گذراند و به همین سبب، او را «حلبی» و گاه «دمشقی» خواندهاند. | نام پدر وی در منابع متأخر به جای حمّود، محمود آمده که تحریفی از نام اوست. ابوالفضل در حلب زاده شد، اما بیشتر عمر خود را در دمشق گذراند و به همین سبب، او را «حلبی» و گاه «دمشقی» خواندهاند. | ||
==تحصیلات== | ==تحصیلات== | ||
اگرچه پدر تنوخی سنگتراش و عامی بود و از این راه روزگار میگذراند، اما ابوالفضل از همان کودکی شیفتۀ علم و دانش بود و در زادگاهش، چنانکه رسم بود، قرآن را براساس 7 قرائت حفظ کرد، مقامات حریری و حماسۀ ابوتمّام را به خاطر سپرد و در ادب و نحو از محضر علمای آن دیار بهره برد و بر بسیاری از اخبار دست یافت و از مشایخ آن دیار، بسیار حدیث شنید. سپس به فن انشاء و صنعت ترسل روی آورد، چندانکه به کمال رسید. گویند در حلب مکتبخانهای گشود تا جوانان را دانش بیاموزد، اما به سببی که بر ما پوشیده است، از این کار برکنار شد. شاعر چندان از این امر آزرده شد که در 596ق/1200م راه دمشق در پیش گرفت. | اگرچه پدر تنوخی سنگتراش و عامی بود و از این راه روزگار میگذراند، اما ابوالفضل از همان کودکی شیفتۀ علم و دانش بود و در زادگاهش، چنانکه رسم بود، قرآن را براساس 7 قرائت حفظ کرد، مقامات حریری و حماسۀ ابوتمّام را به خاطر سپرد و در ادب و نحو از محضر علمای آن دیار بهره برد و بر بسیاری از اخبار دست یافت و از مشایخ آن دیار، بسیار حدیث شنید. سپس به فن انشاء و صنعت ترسل روی آورد، چندانکه به کمال رسید. گویند در حلب مکتبخانهای گشود تا جوانان را دانش بیاموزد، اما به سببی که بر ما پوشیده است، از این کار برکنار شد. شاعر چندان از این امر آزرده شد که در 596ق/1200م راه دمشق در پیش گرفت. | ||
تنوخی تصریح میکند که در دمشق با شاعران، نویسندگان، خطیبان و مردمان بسیاری ملاقات کرد که همگی وی را بزرگ میداشتند. | تنوخی تصریح میکند که در دمشق با شاعران، نویسندگان، خطیبان و مردمان بسیاری ملاقات کرد که همگی وی را بزرگ میداشتند. | ||
==استادان== | ==استادان== | ||
وی در دمشق از کسانی چون حنبل بن عبدالله رصافی(د604 ق)، ابن طبرزد ابوحفص قزی(د 607 ق) و تاجالدین کندی استماع حدیث کرد و از استادانی چون ابن صَصْری محمد بن سالم تغلبی(د670 ق)، ابن قلانسی اسعد بن غالب تمیمی(د 670 ق) و سبط ابن جوزی(د 654 ق) بهرهها برد. | وی در دمشق از کسانی چون حنبل بن عبدالله رصافی(د604 ق)، ابن طبرزد ابوحفص قزی(د 607 ق) و تاجالدین کندی استماع حدیث کرد و از استادانی چون ابن صَصْری محمد بن سالم تغلبی(د670 ق)، ابن قلانسی اسعد بن غالب تمیمی(د 670 ق) و سبط ابن جوزی(د 654 ق) بهرهها برد. | ||
تنوخی پس از 4 سال، راهی حلب شد. در آنجا وزیر نظامالدین ابوالحسین فرزند جمالالدین بن حصین با وی نیکیها کرد و از او خواست تا به زادگاهش بازگردد. همچنین وزیر او را در مجلسی که بزرگان ادب چون سالم بن سعادۀ حمصی گرد آمده بودند، فرا خواند و از وی یاری طلبید؛ چه، سلطان غیاثالدین، شعرای حلب را فرا خوانده بود تا در مدح وی، شعری برتر از شعر امیه بن ابیالصلت در مدح سیف بن ذی یزن بسرایند. شاعر نیز با سرودن قطعهای 7 بیتی در ستایش از سلطان، رضایت همگان را به دست آورد. با اینهمه، در سرودۀ او سخن تازهای یافت نمیشود و شاعر، سلطان را با دلاوران کهن از جمله سیف بن ذی یزن قیاس کرده است. | تنوخی پس از 4 سال، راهی حلب شد. در آنجا وزیر نظامالدین ابوالحسین فرزند جمالالدین بن حصین با وی نیکیها کرد و از او خواست تا به زادگاهش بازگردد. همچنین وزیر او را در مجلسی که بزرگان ادب چون سالم بن سعادۀ حمصی گرد آمده بودند، فرا خواند و از وی یاری طلبید؛ چه، سلطان غیاثالدین، شعرای حلب را فرا خوانده بود تا در مدح وی، شعری برتر از شعر امیه بن ابیالصلت در مدح سیف بن ذی یزن بسرایند. شاعر نیز با سرودن قطعهای 7 بیتی در ستایش از سلطان، رضایت همگان را به دست آورد. با اینهمه، در سرودۀ او سخن تازهای یافت نمیشود و شاعر، سلطان را با دلاوران کهن از جمله سیف بن ذی یزن قیاس کرده است. | ||
علاوه بر این، شاعرانی چون ابن سعادۀ حمصی و فارس بن سنان حلبی از وی خواستند تا در جلسات شعر و ادب و مشاعرۀ ایشان که در حلب برگذار میشد، شرکت کند؛ اما این شرایط مساعد، شاعر را پایبند حلب نکرد و در تاریخی که بر ما پوشیده است، راه دمشق در پیش گرفت تا به خدمت ملوک درآید. | علاوه بر این، شاعرانی چون ابن سعادۀ حمصی و فارس بن سنان حلبی از وی خواستند تا در جلسات شعر و ادب و مشاعرۀ ایشان که در حلب برگذار میشد، شرکت کند؛ اما این شرایط مساعد، شاعر را پایبند حلب نکرد و در تاریخی که بر ما پوشیده است، راه دمشق در پیش گرفت تا به خدمت ملوک درآید. | ||
==مناصب== | ==مناصب== | ||
وی نخست به خدمت الملک المعظم شرفالدین عیسى(615-624 ق) شتافت و کتابت وی را تا مرگ شرفالدین برعهده داشت. سپس در زمان الملک الناصر صلاحالدین داوود(624-626 ق)، به خدمت امیر عزالدین ایبک، صاحب صرخد(شهری در جنوب شرقی دمشق) و نایب دمشق درآمد و وزارت وی را پذیرفت. | وی نخست به خدمت الملک المعظم شرفالدین عیسى(615-624 ق) شتافت و کتابت وی را تا مرگ شرفالدین برعهده داشت. سپس در زمان الملک الناصر صلاحالدین داوود(624-626 ق)، به خدمت امیر عزالدین ایبک، صاحب صرخد(شهری در جنوب شرقی دمشق) و نایب دمشق درآمد و وزارت وی را پذیرفت. | ||
وی با کشته شدن عزالدین ایبک در 626 ق/1229م، به ناچار به دمشق بازگشت و نزد الملک الکامل ناصرالدین ابوالمعالی(596-615 ق) حضور یافت. ناصرالدین او را گرامی داشت و با خود به مصر برد. گویا تنوخی پس از مرگ امینالدین سلیمان معروف به کاتب الدرج(د 630 ق)، مدتی کوتاه در مقام کاتب نزد وی ماند؛ اما اشارۀ مقریزی به اینکه «الملک الکامل او را نزد صاحبش عزالدین ایبک باز فرستاد»، نمیتواند صحیح باشد، چه، در آن زمان عزالدین از دنیا رفته بود. | وی با کشته شدن عزالدین ایبک در 626 ق/1229م، به ناچار به دمشق بازگشت و نزد الملک الکامل ناصرالدین ابوالمعالی(596-615 ق) حضور یافت. ناصرالدین او را گرامی داشت و با خود به مصر برد. گویا تنوخی پس از مرگ امینالدین سلیمان معروف به کاتب الدرج(د 630 ق)، مدتی کوتاه در مقام کاتب نزد وی ماند؛ اما اشارۀ مقریزی به اینکه «الملک الکامل او را نزد صاحبش عزالدین ایبک باز فرستاد»، نمیتواند صحیح باشد، چه، در آن زمان عزالدین از دنیا رفته بود. | ||
پس از آن شاعر در خدمت دو پادشاه دیگر ایوبی درآمد: نخست الملک الجواد مظفرالدین یونس بن مودود(635-636 ق) و پس از آن الملک المنصور ناصرالدین ابراهیم شیرکوه ثانی(د 637 ق) صاحب حمص. پس از آن، ابن شعار گزارشی از زندگانی وی نمیدهد و منابع دیگر نیز سکوت اختیار کردهاند. | پس از آن شاعر در خدمت دو پادشاه دیگر ایوبی درآمد: نخست الملک الجواد مظفرالدین یونس بن مودود(635-636 ق) و پس از آن الملک المنصور ناصرالدین ابراهیم شیرکوه ثانی(د 637 ق) صاحب حمص. پس از آن، ابن شعار گزارشی از زندگانی وی نمیدهد و منابع دیگر نیز سکوت اختیار کردهاند. | ||
==وفات== | ==وفات== |