۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'نـ' به 'ن') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'کـ' به 'ک') |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
این کتاب در چهار بخش تنظیم شده اسـت: | این کتاب در چهار بخش تنظیم شده اسـت: | ||
در بخش نخست که «اسلام و زندگی» نام دارد، شش مقاله گنجانده شده است؛ بهعنوان نمونه، مقاله نخست، به نقش دین در جامعه بشری - در سطح فردی و اجتماعی - میپردازد و میکوشد به این پرسش پاسخ گوید که دین چـه | در بخش نخست که «اسلام و زندگی» نام دارد، شش مقاله گنجانده شده است؛ بهعنوان نمونه، مقاله نخست، به نقش دین در جامعه بشری - در سطح فردی و اجتماعی - میپردازد و میکوشد به این پرسش پاسخ گوید که دین چـه کارکردهای مثبتی در سطح اجتماعی دارد؟وی به قدرت تفسیرگری دین نسبت به پرسش از پدیدههای هستی و همبستگیبخشی در سطح اجتماعی و تعالی روحی و آرامشبخشی و توازنبخشی میان فرد و جامعه و هویت مشترک بخشیدن به جامعه بشری، اشاره میکند. بخش عـمدهای از این مقاله به طرح شبهات و پرسـشها درباره کارکردهای منفی دین و پاسخ به این شبهات و پرسشها اختصاص دارد<ref>ر.ک: مرادی، مجید، ص43</ref>. | ||
بخش دوم این کتاب، با عنوان «اجتهاد و عصر کنونی» چند مقاله را در خود گنجانده | بخش دوم این کتاب، با عنوان «اجتهاد و عصر کنونی» چند مقاله را در خود گنجانده که هرکدام از زاویهای به دشواریهای فهم اجتهادی شریعت، معطوف است. این مقالات عبارتند از: «اجتهاد معاصر: رویکردها و کارکردها»، «نشانههای روششناختی در تعامل با نص قرآن»، «اثر زمان و مکان در اجتهاد» و «بحثی پیرامون مسائل عـلمی نص و تأویل»<ref>ر.ک: همان، ص46</ref>. | ||
در مقاله «اجتهاد معاصر: رویکردها و کارکردها»، به ضرورتهای منجر به شکلگیری اجتهاد و آسیبهای ناشی از بسته شدن باب اجتهاد در میان اهل سنت - که یکی از بزرگترین آسـیبهای آن خارج شدن امامان اهلبیت(ع) از دایره مشروعیت رسمی حکومتی بود - اشاره میکند؛ اگرچه به تعبیر فضلاللّه اجتهاد در دایره شیعی متوقف نشده و با پویایی و ژرفا به حرکت خود ادامه داد و در دوران جدید بخش گستردهای از عـلمای اهل سنت بار دیگر به اجتهاد روی آوردهاند. فضلاللّه با ذکر رویکردی که به بازنگری در فقه بر اساس وضعیت عصر به کمک الهامگیری از روح اسلام فرامیخواند، بر آن است چنین گونهای از اجتهاد به الغای نص و هرج و مرج منجر میشود؛ زیرا انسان در استنتاج روح اسلام، مبنای ثابت و معقولی ندارد؛ چراکه فهم این روح بهتناسب اختلاف ذهنیتهایی که به فهم و الهامگیری نص روی میآورد، متفاوت است<ref>ر.ک: همان، ص47</ref>. | در مقاله «اجتهاد معاصر: رویکردها و کارکردها»، به ضرورتهای منجر به شکلگیری اجتهاد و آسیبهای ناشی از بسته شدن باب اجتهاد در میان اهل سنت - که یکی از بزرگترین آسـیبهای آن خارج شدن امامان اهلبیت(ع) از دایره مشروعیت رسمی حکومتی بود - اشاره میکند؛ اگرچه به تعبیر فضلاللّه اجتهاد در دایره شیعی متوقف نشده و با پویایی و ژرفا به حرکت خود ادامه داد و در دوران جدید بخش گستردهای از عـلمای اهل سنت بار دیگر به اجتهاد روی آوردهاند. فضلاللّه با ذکر رویکردی که به بازنگری در فقه بر اساس وضعیت عصر به کمک الهامگیری از روح اسلام فرامیخواند، بر آن است چنین گونهای از اجتهاد به الغای نص و هرج و مرج منجر میشود؛ زیرا انسان در استنتاج روح اسلام، مبنای ثابت و معقولی ندارد؛ چراکه فهم این روح بهتناسب اختلاف ذهنیتهایی که به فهم و الهامگیری نص روی میآورد، متفاوت است<ref>ر.ک: همان، ص47</ref>. | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
در گفتگوی نخست، فـضلاللّه، علم فقه را همانند دیگر علوم، نیروهای دایمی و نوشونده فعال در عرصه بررسی متون و اندیشیدن در آنها متناسب با پویایی زمانه و تحولات میداند و میگوید: «پویایی زندگی و تـحولات آن، بر فقیه ایجاب میکند تلاشی سـترگ و رنجی سخت برای رصد واقعیت و اکتشاف قدرتهای پویای متن متحمل شود که اکتشاف آن جز پس از استنطاق و بازخوانی متن، بر اساس سازوکارهای پیچیدهای که فقیه با هدف بررسی متن آن را فـرامیگیرد، میسر نخواهد بود»<ref>ر.ک: همان، ص49</ref>. | در گفتگوی نخست، فـضلاللّه، علم فقه را همانند دیگر علوم، نیروهای دایمی و نوشونده فعال در عرصه بررسی متون و اندیشیدن در آنها متناسب با پویایی زمانه و تحولات میداند و میگوید: «پویایی زندگی و تـحولات آن، بر فقیه ایجاب میکند تلاشی سـترگ و رنجی سخت برای رصد واقعیت و اکتشاف قدرتهای پویای متن متحمل شود که اکتشاف آن جز پس از استنطاق و بازخوانی متن، بر اساس سازوکارهای پیچیدهای که فقیه با هدف بررسی متن آن را فـرامیگیرد، میسر نخواهد بود»<ref>ر.ک: همان، ص49</ref>. | ||
بخش چهارم کتاب، مجموعه شش گفتگو درباره مسائل اجتهاد، تفسیر قرآن، روش اجتهادی امام خمینی(ره)، مسائل قدرت و مسائل زنان است. در گفتگو درباره «تفسير من وحي القرآن»، فضلاللّه شیوه تفسیری خود را تبیین میکند: «روشی که در این تفسیر در پیش گرفتهام، این است که قرآن را از رهگذر فضاهایی که قرآن در آن قرار دارد، بفهمم؛ یعنی قرآن را بهعـنوان کتاب حرکت اسلامی و دعوت اسـلامی | بخش چهارم کتاب، مجموعه شش گفتگو درباره مسائل اجتهاد، تفسیر قرآن، روش اجتهادی امام خمینی(ره)، مسائل قدرت و مسائل زنان است. در گفتگو درباره «تفسير من وحي القرآن»، فضلاللّه شیوه تفسیری خود را تبیین میکند: «روشی که در این تفسیر در پیش گرفتهام، این است که قرآن را از رهگذر فضاهایی که قرآن در آن قرار دارد، بفهمم؛ یعنی قرآن را بهعـنوان کتاب حرکت اسلامی و دعوت اسـلامی که خدا از طریق قرآن کریم، راه آن را به ما نموده است<ref>ر.ک: همان، ص54</ref>. | ||
==پانویس == | ==پانویس == |