پرش به محتوا

دیوان رشیدالدین وطواط: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''دیوان رشیدالدین وطواط'''، سروده [[رشید وطواط، محمد بن محمد|سعدالملک رشیدالدین محمد بن محمد بن عبدالجلیل عمری بلخی]] (573-481ق)، دبیر دیوان اتسز خوارزمشاه و معروف به «وطواط» است. شعرهای او در قالب‌های قصاید، ترجیعات، ترکیبات، مقطعات، رباعیات، غزلیات و مسمط مصنوع سروده شده‌اند. سعید نفیسی (۱۲۷۴-۱۳۴۵ش) کار مقدمه، مقابله و تصحیح کتاب را انجام داده است.
'''دیوان رشیدالدین وطواط'''، سروده [[رشید وطواط، محمد بن محمد|سعدالملک رشیدالدین محمد بن محمد بن عبدالجلیل عمری بلخی]] (573-481ق)، دبیر دیوان اتسز خوارزمشاه و معروف به «وطواط» است. شعرهای او در قالب‌های قصاید، ترجیعات، ترکیبات، مقطعات، رباعیات، غزلیات و مسمط مصنوع سروده شده‌اند. [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] (۱۲۷۴-۱۳۴۵ش) کار مقدمه، مقابله و تصحیح کتاب را انجام داده است.


[[رشید وطواط، محمد بن محمد|رشید وطواط]] از بزرگان سخن‌سرایان ایران است و در رأس مرتبه دوم از سرایندگان این سرزمین جای دارد. اشعار وی بهترین گواه است که طبع بلند و ذهن سرشار داشته و در زبان فارسی استاد مسلّم بوده است. از اقسام شعر، به اشعار مصنوع، بیشتر توجه داشته است و در این زمینه بر اقران خویش (مانند [[ق‍طران‌، اب‍وم‍ن‍ص‍ور|قطران تبریزی]]، [[جبلی، عبدالواسع بن عبدالجامع|عبدالواسع جبلی]]، [[مختاری غزنوی، عثمان بن عمر|عثمان مختاری]]، [[قوامی گنجوی]]، [[ذوالفقار شروانی]]، بدرالدین جاجرمی، شرفُ‌الدین فضل‌الله حسینی قزوینی، [[ش‍م‍س‌ ف‍خ‍ری‌ اص‍ف‍ه‍ان‍ی‌|شمس فخری]]، [[سلمان ساوجی، سلمان بن محمد|سلمان ساوجی]] و [[اهلی شیرازی، محمد|اهلی شیرازی]]) که بیش‌وکم پیرو این روش بوده‌اند، برتری مسلّم دارد<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص44</ref>. ‏البته برخی با نگاهی انتقادی به شعر رشید، لفظ‌اندیشی و صنعت‌گرایی او را سبب دور شدنش از ارائه تجربه‌‌های خالص شاعری می‌دانند<ref>ر.ک: سعیدی، سارا، چکیده</ref>.
[[رشید وطواط، محمد بن محمد|رشید وطواط]] از بزرگان سخن‌سرایان ایران است و در رأس مرتبه دوم از سرایندگان این سرزمین جای دارد. اشعار وی بهترین گواه است که طبع بلند و ذهن سرشار داشته و در زبان فارسی استاد مسلّم بوده است. از اقسام شعر، به اشعار مصنوع، بیشتر توجه داشته است و در این زمینه بر اقران خویش (مانند [[ق‍طران‌، اب‍وم‍ن‍ص‍ور|قطران تبریزی]]، [[جبلی، عبدالواسع بن عبدالجامع|عبدالواسع جبلی]]، [[مختاری غزنوی، عثمان بن عمر|عثمان مختاری]]، [[قوامی گنجوی]]، [[ذوالفقار شروانی]]، [[بدرالدین جاجرمی]]، [[حسینی قزوینی، شرف‌الدین فضل‌الله|شرفُ‌الدین فضل‌الله حسینی قزوینی]]، [[ش‍م‍س‌ ف‍خ‍ری‌ اص‍ف‍ه‍ان‍ی‌|شمس فخری]]، [[سلمان ساوجی، سلمان بن محمد|سلمان ساوجی]] و [[اهلی شیرازی، محمد|اهلی شیرازی]]) که بیش‌وکم پیرو این روش بوده‌اند، برتری مسلّم دارد<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص44</ref>. ‏البته برخی با نگاهی انتقادی به شعر رشید، لفظ‌اندیشی و صنعت‌گرایی او را سبب دور شدنش از ارائه تجربه‌‌های خالص شاعری می‌دانند<ref>ر.ک: سعیدی، سارا، چکیده</ref>.


ستایش‌نامه‌های وطواط:
ستایش‌نامه‌های وطواط:
خط ۴۰: خط ۴۰:
او از دربار اتسز به دربار سلسله «خانیان» (خانیه یا آل خاقان یا آل افراسیاب یا ایلک‌خانیان) رفت و «سلیمان خان» را ستایش کرد. پس از او پسرش «ارسلان» (خسرو توران) را با 12 قصیده ستود که پس از اتسز، او را بیش از پادشاهان دیگر ستوده است. رشید دو قصیده نیز در ستایش نصر بن خلف (پادشاه نیمروز) از بازماندگان صفاریان سروده است. همچنین، شروان‌ شاه (منوچهر پسر افریدون) را ستایش کرده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص8-5</ref>.‏
او از دربار اتسز به دربار سلسله «خانیان» (خانیه یا آل خاقان یا آل افراسیاب یا ایلک‌خانیان) رفت و «سلیمان خان» را ستایش کرد. پس از او پسرش «ارسلان» (خسرو توران) را با 12 قصیده ستود که پس از اتسز، او را بیش از پادشاهان دیگر ستوده است. رشید دو قصیده نیز در ستایش نصر بن خلف (پادشاه نیمروز) از بازماندگان صفاریان سروده است. همچنین، شروان‌ شاه (منوچهر پسر افریدون) را ستایش کرده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص8-5</ref>.‏


در شمار ستایش‌شدگان رشید، شاعران و عالمانی همچون: «خاقانی شروانی» (درگذشته 582ق) و «ابوحفص عمر بخاری» (عالم و پیشوای معروف حنفیان ماوراءُالنهر) نیز جای دارند. سه قصیده نیز در ستایش «تاج‌المعالی علی، رئیس شرق و صدر خراسان» و سه قصیده و هشت قطعه در ستایش «ادیب صابر» به‌همراه یک قطعه دوبیتی در هجای او به سبب رنجشی که از وی دیده است، سروده است. رشید از میان ادیبان بزرگ، چند قطعه نیز در ستایش قاضی ابوبکر بلخی (صاحب مقامات حمیدی) دارد<ref>ر.ک: همان، ص7-10</ref>.‏
در شمار ستایش‌شدگان رشید، شاعران و عالمانی همچون: «[[خاقانی شروانی]]» (درگذشته 582ق) و «ابوحفص عمر بخاری» (عالم و پیشوای معروف حنفیان ماوراءُالنهر) نیز جای دارند. سه قصیده نیز در ستایش «تاج‌المعالی علی، رئیس شرق و صدر خراسان» و سه قصیده و هشت قطعه در ستایش «ادیب صابر» به‌همراه یک قطعه دوبیتی در هجای او به سبب رنجشی که از وی دیده است، سروده است. رشید از میان ادیبان بزرگ، چند قطعه نیز در ستایش [[حميد الدين بلخي، عمر بن محمود|قاضی ابوبکر بلخی]] (صاحب [[مقامات حمیدی]]) دارد<ref>ر.ک: همان، ص7-10</ref>.‏


وطواط اشعاری را نیز در پاسخ شاعرانی چون جمال‌الدین عبدالرزاق (درگذشته 580ق) و رضیّ‌الدین ابوجعفر محمد نیشابوری (درگذشته 598ق) و گفت‌وشنودهای شاعرانه و طنزآمیزی را با اتسز که در دربار او می‌زیسته است، دارد. این اشعار در دیوان او ثبت نشده‌اند.
وطواط اشعاری را نیز در پاسخ شاعرانی چون [[جمال‌الدین عبدالرزاق]] (درگذشته 580ق) و رضیّ‌الدین ابوجعفر محمد نیشابوری (درگذشته 598ق) و گفت‌وشنودهای شاعرانه و طنزآمیزی را با اتسز که در دربار او می‌زیسته است، دارد. این اشعار در دیوان او ثبت نشده‌اند.
نمونه‌ای از آن‌ها چنین است (خطاب به سلطان اتسز خوارزم‌شاه):
نمونه‌ای از آن‌ها چنین است (خطاب به سلطان اتسز خوارزم‌شاه):
'''ندارم جامه‌ای ای شاه عالَم
'''ندارم جامه‌ای ای شاه عالَم
که با او نزد هر مردُم نشینم'''
که با او نزد هر مردُم نشینم
'''زمستان است و چون سیرم برهنه
'''زمستان است و چون سیرم برهنه
من غُرزن مگر در خُم نشینم'''.
من غُرزن مگر در خُم نشینم'''.
سلطان نیز به او لباسی از پوست سمور و جامه‌ سَقرلات (سُرخ‌فام) عطا می‌کند و او را این‌گونه پاسخ می‌دهد:
سلطان نیز به او لباسی از پوست سمور و جامه‌ سَقرلات (سُرخ‌فام) عطا می‌کند و او را این‌گونه پاسخ می‌دهد:
'''چو خود را گَنده همچون سیر گفتی
'''چو خود را گَنده همچون سیر گفتی
روا نبوَد که با مردُم نشینی'''
روا نبوَد که با مردُم نشینی
'''زمستان است و سرما وقت آچار
'''زمستان است و سرما وقت آچار
روا باشد اگر در خُم نشینی'''<ref>ر.ک: همان، ص25-23</ref>‏.
روا باشد اگر در خُم نشینی'''<ref>ر.ک: همان، ص25-23</ref>‏.