پرش به محتوا

بدائع الأفكار في الأصول (عراقی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ویرایش Hbaghizadeh@noornet.net (بحث) به آخرین تغییری که Hbaghizadeh@noornet.net انجام داده بود...
جز (جایگزینی متن - 'آيت الله ' به 'آیت‌الله ')
جز (ویرایش Hbaghizadeh@noornet.net (بحث) به آخرین تغییری که Hbaghizadeh@noornet.net انجام داده بود...)
خط ۴۱: خط ۴۱:




«بدايع الافكار» تقريرات درس خارج اصول [[آیت‌الله]] شيخ ضياءالدين عراقى است كه توسط [[آملی، هاشم|ميرزا هاشم آملى]] به رشته تحرير درآمده است. كتاب در چهار جلد تدوين شده است كه جلد اول آن در برنامه موجود است.
«بدايع الافكار» تقريرات درس خارج اصول آيت الله شيخ ضياءالدين عراقى است كه توسط ميرزا هاشم آملى به رشته تحرير درآمده است. كتاب در چهار جلد تدوين شده است كه جلد اول آن در برنامه موجود است.


==ساختار ==
==ساختار ==
خط ۵۵: خط ۵۵:
به نظر آقا ضياء قواعد اصوليه در تمام ابواب فقه جريان دارد برخلاف قواعد فقهيه كه در همه ابواب فقه جارى نيست بلكه مضيق است؛ مثلاً قاعده طهارت مخصوص كتاب طهارت يا قاعده قرعه مخصوص مخاصمات است امّا اينكه بگوئيم خبر واحد حجت است يا مقدّمه واجب، واجب است اينها در تمام ابواب فقه جارى هستند؛ پس مورد قاعده اصولى عام است ولى مورد قواعد فقهى خاص است.
به نظر آقا ضياء قواعد اصوليه در تمام ابواب فقه جريان دارد برخلاف قواعد فقهيه كه در همه ابواب فقه جارى نيست بلكه مضيق است؛ مثلاً قاعده طهارت مخصوص كتاب طهارت يا قاعده قرعه مخصوص مخاصمات است امّا اينكه بگوئيم خبر واحد حجت است يا مقدّمه واجب، واجب است اينها در تمام ابواب فقه جارى هستند؛ پس مورد قاعده اصولى عام است ولى مورد قواعد فقهى خاص است.


برخى از محققين گفته‌اند كه واضع الفاظ خداوند است. [[عراقی، ضیاءالدین|محقق عراقى]]  اشكال نقضى به اين نظريه كرده و مى‌فرمايد بر فرض اينكه واضع خداوند باشد ولى او كه جسم نيست و داراى دهان و حلق و حنجره و زبان و لب نمى‌باشد پس نحوه وضع الهى چگونه است؟ به نظر ايشان واضع الفاظ براى معانى،خود انسان است.
برخى از محققين گفته‌اند كه واضع الفاظ خداوند است. محقق عراقى اشكال نقضى به اين نظريه كرده و مى‌فرمايد بر فرض اينكه واضع خداوند باشد ولى او كه جسم نيست و داراى دهان و حلق و حنجره و زبان و لب نمى‌باشد پس نحوه وضع الهى چگونه است؟ به نظر ايشان واضع الفاظ براى معانى،خود انسان است.


آقا ضياء بر استحاله قسم رابع (وضع خاص و موضوعٌ‌له عام) بيان ديگرى دارند و آن اينكه: گاهى تمام نظر به خود فرد و خصوصيّت فردى است. در اينجا عنوان خاص مرآت براى عام نيست و گاهى آنكه آلت و طريق مشير قرار گرفته كلّىِ مقيد به خصوصيّات فردى است. اين نيز با حفظ تقيّدش به خصوصيّات، مرآت براى مفهوم كلى انسان نمى‌شود.
آقا ضياء بر استحاله قسم رابع (وضع خاص و موضوعٌ‌له عام) بيان ديگرى دارند و آن اينكه: گاهى تمام نظر به خود فرد و خصوصيّت فردى است. در اينجا عنوان خاص مرآت براى عام نيست و گاهى آنكه آلت و طريق مشير قرار گرفته كلّىِ مقيد به خصوصيّات فردى است. اين نيز با حفظ تقيّدش به خصوصيّات، مرآت براى مفهوم كلى انسان نمى‌شود.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش