پرش به محتوا

ابن مقفع، عبدالله بن دادویه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'هها' به 'ه‌ها'
جز (جایگزینی متن - ' )' به ')')
جز (جایگزینی متن - 'هها' به 'ه‌ها')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۷۸: خط ۱۷۸:
عباراتى‌ که‌ از قول‌ خود او نقل‌ شده‌، بسیار دلنشین‌ است‌. نویسندگان‌ را چنین‌ اندرز مى‌دهد: «مبادا که‌ به‌ طمع‌ دست‌ یافتن‌ به‌ بلاغت‌، درپى‌ کلام‌ نامأنوس‌ برآیى‌، بدان‌ که‌ این‌ خود بزرگ‌ترین‌ گنگى‌ است‌»؛ با کاتبى‌ گفت‌: «بباید که‌ پیوسته‌ الفاظ روان‌ را برگزینى‌ و در عین‌ حال‌ از الفاظ فرومایگان‌ بپرهیزی‌»؛ او را پرسیدند که‌ بلاغت‌ چیست‌؟ گفت‌: سخن‌ بلیغ‌ آن‌ است‌ که‌ چون‌ نادان‌ شنود، پندارد که‌ مانند آن‌ را به‌ آسانى‌ تواند آورد.   
عباراتى‌ که‌ از قول‌ خود او نقل‌ شده‌، بسیار دلنشین‌ است‌. نویسندگان‌ را چنین‌ اندرز مى‌دهد: «مبادا که‌ به‌ طمع‌ دست‌ یافتن‌ به‌ بلاغت‌، درپى‌ کلام‌ نامأنوس‌ برآیى‌، بدان‌ که‌ این‌ خود بزرگ‌ترین‌ گنگى‌ است‌»؛ با کاتبى‌ گفت‌: «بباید که‌ پیوسته‌ الفاظ روان‌ را برگزینى‌ و در عین‌ حال‌ از الفاظ فرومایگان‌ بپرهیزی‌»؛ او را پرسیدند که‌ بلاغت‌ چیست‌؟ گفت‌: سخن‌ بلیغ‌ آن‌ است‌ که‌ چون‌ نادان‌ شنود، پندارد که‌ مانند آن‌ را به‌ آسانى‌ تواند آورد.   


ساختار جمله‌ در قرآن‌ کریم‌ و نثر سده اول‌ ق‌ یا در نوشته‌های‌ منسوب‌ به‌ دوره جاهلى‌ غالباً بسیار ساده‌ است‌. انبوه‌ عظیمى‌ از آیات‌ یا عبارات‌ و خطبه‌ها از نهاد و گزاره‌ای‌ تشکیل‌ مى‌یابد که‌ هر یک‌ تنها یکى‌ دو کلمه‌ در بردارند. آنگاه‌ که‌ گفتار به‌ گسترش‌ نیازمند مى‌شود، مفعول‌ها و قیدهای‌ گوناگون‌ به‌ کمک‌ جمله‌ مى‌شتابند. جمله‌های‌ حکمت‌ آمیز، اندرز، فرمان‌ و نظایر آن‌، خاصه‌ به‌ هنگام‌ گفتار، غالباً دارای‌ همین‌ ساختار ساده‌ است‌. در صورت‌ نیاز به‌ گسترش‌ بیشتر، البته‌ موصول‌ها و حروف‌ ربط به‌ کار مى‌آیند، اما جمله‌، همچنان‌ ساده‌ و خالى‌ از تعقید باقى‌ مى‌ماند. هنگام‌ بیان‌ مفاهیم‌ گسترده‌تر، غالباً چنین‌ است‌ که‌ اجزاء یک‌ مفهوم‌ وسیع‌ را در عباراتى‌ کوتاه‌ مى‌ریزند و آن‌ عبارات‌ را کنار یکدیگر مى‌نشانند. اما بیان‌ مضامین‌ فلسفى‌، اخلاقى‌، استدلال‌ و جدل‌ و نیز نقل‌ داستان‌های‌ مفصل‌، دیگر نمى‌تواند در آن‌ ساختمان‌ کوتاه‌ و فشرده جمله‌ جای‌ گیرد و غالباً ناچار جمله اصلى‌ از میان‌ شکافته‌ مى‌شود و یک‌ یا چند جمله پیرو، در درون‌ آن‌ قرار مى‌گیرد و سپس‌ هریک‌ از این‌ اجزاء با صفات‌ و قیود و ترکیبات‌ اضافى‌ و دهها ابزار دیگر آراسته‌ مى‌گردد، تا سرانجام‌ اندیشه‌ای‌ که‌ در ذهن‌ نویسنده‌ نضج‌ یافته‌ است‌، یکباره‌ بیان‌ شود. از اینجاست‌ که‌ عبارات‌ [[کلیله و دمنه|کلیله‌ و دمنه‌]] مفصل‌تر از عبارات‌ معمول‌ آن‌ روزگار به‌ نظر مى‌آید.  
ساختار جمله‌ در قرآن‌ کریم‌ و نثر سده اول‌ ق‌ یا در نوشته‌های‌ منسوب‌ به‌ دوره جاهلى‌ غالباً بسیار ساده‌ است‌. انبوه‌ عظیمى‌ از آیات‌ یا عبارات‌ و خطبه‌ها از نهاد و گزاره‌ای‌ تشکیل‌ مى‌یابد که‌ هر یک‌ تنها یکى‌ دو کلمه‌ در بردارند. آنگاه‌ که‌ گفتار به‌ گسترش‌ نیازمند مى‌شود، مفعول‌ها و قیدهای‌ گوناگون‌ به‌ کمک‌ جمله‌ مى‌شتابند. جمله‌های‌ حکمت‌ آمیز، اندرز، فرمان‌ و نظایر آن‌، خاصه‌ به‌ هنگام‌ گفتار، غالباً دارای‌ همین‌ ساختار ساده‌ است‌. در صورت‌ نیاز به‌ گسترش‌ بیشتر، البته‌ موصول‌ها و حروف‌ ربط به‌ کار مى‌آیند، اما جمله‌، همچنان‌ ساده‌ و خالى‌ از تعقید باقى‌ مى‌ماند. هنگام‌ بیان‌ مفاهیم‌ گسترده‌تر، غالباً چنین‌ است‌ که‌ اجزاء یک‌ مفهوم‌ وسیع‌ را در عباراتى‌ کوتاه‌ مى‌ریزند و آن‌ عبارات‌ را کنار یکدیگر مى‌نشانند. اما بیان‌ مضامین‌ فلسفى‌، اخلاقى‌، استدلال‌ و جدل‌ و نیز نقل‌ داستان‌های‌ مفصل‌، دیگر نمى‌تواند در آن‌ ساختمان‌ کوتاه‌ و فشرده جمله‌ جای‌ گیرد و غالباً ناچار جمله اصلى‌ از میان‌ شکافته‌ مى‌شود و یک‌ یا چند جمله پیرو، در درون‌ آن‌ قرار مى‌گیرد و سپس‌ هریک‌ از این‌ اجزاء با صفات‌ و قیود و ترکیبات‌ اضافى‌ و ده‌ها ابزار دیگر آراسته‌ مى‌گردد، تا سرانجام‌ اندیشه‌ای‌ که‌ در ذهن‌ نویسنده‌ نضج‌ یافته‌ است‌، یکباره‌ بیان‌ شود. از اینجاست‌ که‌ عبارات‌ [[کلیله و دمنه|کلیله‌ و دمنه‌]] مفصل‌تر از عبارات‌ معمول‌ آن‌ روزگار به‌ نظر مى‌آید.  


بى‌گمان‌ در این‌ ترجمه‌، زبان‌ مبدأ که‌ همانا پهلوی‌ باشد، بى‌تأثیر نبوده‌ است‌، نثر ابن‌ مقفع‌ در این‌ ترجمه‌ با نثر نوشته‌ها و ترجمه‌های‌ دیگر او تفاوت‌ فاحشى‌ ندارد. با اینهمه‌ هر جا که‌ سخن‌ از اندرز و حکمت‌ عام‌ و ارشاد مردمان‌ مى‌رود، خواننده‌ احساس‌ مى‌کند که‌ عبارات‌ کوتاه‌ترند. پنداری‌ گوینده‌ سر آن‌ دارد که‌ تأثیری‌ سریع‌ در شنونده خویش‌ باقى‌ گذارد و بگذرد. در اینگونه‌ مضامین‌ است‌ که‌ نثر ابن‌ مقفع‌ تا حدودی‌ به‌ نثر خطبه‌ها - که‌ البته‌ او نیز خوب‌ مى‌شناخته‌ است‌ - شبیه‌ مى‌شود. این‌ تشابه‌ را حمزه‌ نیک‌ احساس‌ کرده‌ و از آن‌ نتیجه‌ گرفته‌ است‌ که‌ ابن‌ مقفع‌ و عبدالحمید از نثر خطابه‌ تأثیر پذیرفته‌اند.  
بى‌گمان‌ در این‌ ترجمه‌، زبان‌ مبدأ که‌ همانا پهلوی‌ باشد، بى‌تأثیر نبوده‌ است‌، نثر ابن‌ مقفع‌ در این‌ ترجمه‌ با نثر نوشته‌ها و ترجمه‌های‌ دیگر او تفاوت‌ فاحشى‌ ندارد. با اینهمه‌ هر جا که‌ سخن‌ از اندرز و حکمت‌ عام‌ و ارشاد مردمان‌ مى‌رود، خواننده‌ احساس‌ مى‌کند که‌ عبارات‌ کوتاه‌ترند. پنداری‌ گوینده‌ سر آن‌ دارد که‌ تأثیری‌ سریع‌ در شنونده خویش‌ باقى‌ گذارد و بگذرد. در اینگونه‌ مضامین‌ است‌ که‌ نثر ابن‌ مقفع‌ تا حدودی‌ به‌ نثر خطبه‌ها - که‌ البته‌ او نیز خوب‌ مى‌شناخته‌ است‌ - شبیه‌ مى‌شود. این‌ تشابه‌ را حمزه‌ نیک‌ احساس‌ کرده‌ و از آن‌ نتیجه‌ گرفته‌ است‌ که‌ ابن‌ مقفع‌ و عبدالحمید از نثر خطابه‌ تأثیر پذیرفته‌اند.  
خط ۳۰۳: خط ۳۰۳:
17. القصیده فى‌ الشهور الرومیه و شرحها،
17. القصیده فى‌ الشهور الرومیه و شرحها،


این‌ قصیده‌ در 40 بیت‌ است‌ که‌ قافیه آن‌ «ب‌» و درباره ماه‌های‌ رومى‌ یا سریانى‌ است‌. ماهها از نیسان‌ (آوریل‌) آغاز مى‌شود و در هر یک‌ از آن‌ها اوضاع‌ جوی‌ مربوط به‌ آن‌ ماه‌ آمده‌ است‌. این‌ قصیده‌ شرحى‌ هم‌ دارد.  
این‌ قصیده‌ در 40 بیت‌ است‌ که‌ قافیه آن‌ «ب‌» و درباره ماه‌های‌ رومى‌ یا سریانى‌ است‌. ماه‌ها از نیسان‌ (آوریل‌) آغاز مى‌شود و در هر یک‌ از آن‌ها اوضاع‌ جوی‌ مربوط به‌ آن‌ ماه‌ آمده‌ است‌. این‌ قصیده‌ شرحى‌ هم‌ دارد.  


18. ربع‌ الدنیا،
18. ربع‌ الدنیا،