رأس الحسین: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ دسامبر ۲۰۲۴
جز
جایگزینی متن - 'رده:حسین بن علی(ع)' به 'رده:امام حسین(ع)'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:حسین بن علی(ع)' به 'رده:امام حسین(ع)')
برچسب: واگردانی دستی
 
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۰: خط ۱۰:
| زبان =
| زبان =
| کد کنگره =‏BP۴۱،/۷۵/الف۲ر۲
| کد کنگره =‏BP۴۱،/۷۵/الف۲ر۲
| موضوع =حسین بن علی (ع)، امام سوم،۶۱ -۴ ق ,واقعه کربلا ,راس الحسین
| موضوع =حسین بن علی(ع)، امام سوم،۶۱ -۴ ق ,واقعه کربلا ,راس الحسین
|ناشر  
|ناشر  
| ناشر =مطبعۀ السنۀ المحمدیۀ  
| ناشر =مطبعۀ السنۀ المحمدیۀ  
خط ۲۶: خط ۲۶:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''رأس الحسین''' تألیف [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|احمد بن تیمیه]]، تصحیح [[فقهی، محمد حامد|محمد حامد فقهی]]، نويسندۀ كتاب (م٧٢٨ق)، فقيه و متكلّم متعصّب حنبلى و از دانشوران متحجّر و جنجال‌برانگیز در جهان اسلام است او فراوان به شیعه خُرده می‌گرفت و پس از مرگش نيز افكارش دستمايۀ حملۀ وهابيان و سلفيان به شيعه شد و بر اين دو فرقه تأثیری ژرف گذاشت.
'''رأس الحسین''' تألیف [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|احمد بن تیمیه]]، تصحیح [[فقهی، محمد حامد|محمد حامد فقهی]]، نويسندۀ كتاب (متوفای ٧٢٨ق)، فقيه و متكلّم متعصّب حنبلى و از دانشوران متحجّر و جنجال‌برانگیز در جهان اسلام است او فراوان به شیعه خُرده می‌گرفت و پس از مرگش نيز افكارش دستمايۀ حملۀ وهابيان و سلفيان به شيعه شد و بر اين دو فرقه تأثیری ژرف گذاشت.


رأس الحسين، هم به صورت مستقل و هم دو بار در ضمن دو كتاب چاپ شده است: بدين ترتيب كه يك بار در ضمن كتاب استشهاد الحسين (ص١٧٣ - ٢١٥)، كه برشى از [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] است، به اهتمام سيّد جميلى منتشر شده أست. (چاپ اوّل: بیروت، دارالكتاب العربى، 1406). بار ديگر در ضمن كتابى باهمين عنوان استشهادالحسين (ص١٥٣ - ١٩٠)، كه برشى از كتاب [[البداية و النهاية (دارالکتب العلمیه)|البداية و النهاية]] است، به كوشش [[محمّد جميل احمد غازى]] چاپ شده است. (جدّه، دار المدنى، تاريخ مقدّمه رجب ١٣٩٧). ما به چاپ مستقل رأس الحسين، كه مشخصات آن در فوق آمده است، دست نيافتيم و متن آن را در دو کتاب مزبور ملاحظه کردیم. مشخصات كتاب‌شناختى چاپ مستقل رأس الحسين در كتاب [[معجم ما كتب عن الرسول و أهل‌البيت صلوات‌الله‌عليهم|معجم ما كتب عن الرّسول و اهل‌البيت صلوات‌الله عليهم]] (ج٧، ص ٢٨١)، از [[رفاعی، عبدالجبار|عبدالجبّار رفاعى]]، آمده است.
رأس الحسين، هم به صورت مستقل و هم دو بار در ضمن دو كتاب چاپ شده است: بدين ترتيب كه يك بار در ضمن كتاب استشهاد الحسين (ص١٧٣ - ٢١٥)، كه برشى از [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] است، به اهتمام سيّد جميلى منتشر شده أست. (چاپ اوّل: بیروت، دارالكتاب العربى، 1406). بار ديگر در ضمن كتابى باهمين عنوان استشهادالحسين (ص١٥٣ - ١٩٠)، كه برشى از كتاب [[البداية و النهاية (دارالکتب العلمیه)|البداية و النهاية]] است، به كوشش [[محمّد جميل احمد غازى]] چاپ شده است. (جدّه، دار المدنى، تاريخ مقدّمه رجب ١٣٩٧). ما به چاپ مستقل رأس الحسين، كه مشخصات آن در فوق آمده است، دست نيافتيم و متن آن را در دو کتاب مزبور ملاحظه کردیم. مشخصات كتاب‌شناختى چاپ مستقل رأس الحسين در كتاب [[معجم ما كتب عن الرسول و أهل‌البيت صلوات‌الله‌عليهم|معجم ما كتب عن الرّسول و اهل‌البيت صلوات‌الله عليهم]] (ج٧، ص ٢٨١)، از [[رفاعی، عبدالجبار|عبدالجبّار رفاعى]]، آمده است.
خط ۴۵: خط ۴۵:
5. اگر فرض شود که سر امام را در نزد یزید برده باشند، چه غرضی از دفن آن در عسقلان، که ناحیه‌ای مرزی و پررفت و آمد بود، وجود داشت؟  
5. اگر فرض شود که سر امام را در نزد یزید برده باشند، چه غرضی از دفن آن در عسقلان، که ناحیه‌ای مرزی و پررفت و آمد بود، وجود داشت؟  


۶.رسم آن روزگار اين بود كه مردم در بقیع دفن شوند. زیرا هنگامی که در فتنه‌ها مردى كشته مى شد كه از قبيلۀ دیگری بود، سر و بدنش را به خانواده‌اش تحو یل می‌دادند. پس هنگامی که از سپردن سر امام به خانواده‌اش منعی نبود، ممكن نیست آن را در مدينه، در كنار مدفن عمو و مادر و برادرش، دفن نكنند و در شام، در كنار دشمنانش، دفن كنند.  
۶.رسم آن روزگار اين بود كه مردم در بقیع دفن شوند. زیرا هنگامی که در فتنه‌ها مردى كشته می‌شد كه از قبيلۀ دیگری بود، سر و بدنش را به خانواده‌اش تحو یل می‌دادند. پس هنگامی که از سپردن سر امام به خانواده‌اش منعی نبود، ممكن نیست آن را در مدينه، در كنار مدفن عمو و مادر و برادرش، دفن نكنند و در شام، در كنار دشمنانش، دفن كنند.  


٧. نه از اهل سنّت و نه از شیعه، كسى را نمى‌شناسيم كه به عسقلان براى زيارت رفته باشد.  
٧. نه از اهل سنّت و نه از شیعه، كسى را نمى‌شناسيم كه به عسقلان براى زيارت رفته باشد.