۱٬۵۹۸
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات زندگینامه | عنوان = ابن ادريس، احمد بن ادريس حسنى | تصویر = NUR00000.jpg | اندازه تصویر = | توضیح تصویر = | نام کامل = احمد بن ادريس حسنى؛ | نامهای دیگر = ابن ادريس، احمد بن ادريس حسنى ابوالعباس؛ | لقب = | تخلص = ابن ادریس...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
پس از آن، ابن ادريس به دعوت سيد احمد سنوسى به مغرب بازگشت و آنگاه به دعوت محمد مجذوبى سواكنى، از عالمان سودان، به آن ديار سفر كرد و مدتى در آنجا ماند. سرانجام به يمن رفت. وی ابتدا به شهر حديده و سپس به زبيد مهاجرت كرد و در آنجا با حافظ عبدالرحمان بن سليمان اهدل، مفتى زبيد، آشنا شد و مدتى در خانه او سكنى گزيد. | پس از آن، ابن ادريس به دعوت سيد احمد سنوسى به مغرب بازگشت و آنگاه به دعوت محمد مجذوبى سواكنى، از عالمان سودان، به آن ديار سفر كرد و مدتى در آنجا ماند. سرانجام به يمن رفت. وی ابتدا به شهر حديده و سپس به زبيد مهاجرت كرد و در آنجا با حافظ عبدالرحمان بن سليمان اهدل، مفتى زبيد، آشنا شد و مدتى در خانه او سكنى گزيد. | ||
<ref>يوسفى اشكوری، حسن، ج2، ص718-717</ref>. | |||
==بنیان گذاری طريقه ادریسیه== | |||
== | ابنادریس طریقۀ شاذلیه و خُضرویه (یا خُضیریه) ــ از شاخههای طریقۀ شاذلیه ــ را از عبدالوهاب تازی و ابوالقاسم وزیر غازی اخذ كرد و سپس خود از مشایخ بزرگ این طریقه گردید. وی سعی داشت طریقهای بنا نهد كه جامع میان تمامی سلسله های صوفیه باشد. | ||
ابنادریس در 1213ق در سفر به مكۀ مكرمه طریقۀ ادریسیه را بنیان گذارد و شروع به تبلیغ و ترویج تعالیم و آداب این طریقه كرد و مریدان بسیار گرد آورد. | |||
در مدت اقامت خود در مكه سفری نیز در 1228ق/ 1813م به صعید مصر رفت و در آنجا یكی از مریدان خود به نام محمد عثمان میرغنی را برای تبلیغ و گسترش این طریقه به سودان فرستاد. | |||
سپس در 1232ق/ 1817م به مكۀ مكرمه بازگشت و تا 1244ق/ 1829م در آنجا ساكن شد و به تدریس و تربیت مریدان پرداخت. | |||
در همان سال یكی دیگر از مریدان خود بهنام محمد بن علی سنوسی را بهعنوان خلیفۀ خود در مكه تعیین كرد و خود رهسپار یمن شد. | |||
==ادریسیه و وهابیت== | |||
هرچند میان برخی تعالیم ابن ادریس و برخی از آراء و عقاید وهابیها تشابهاتی بود، لیكن برخلاف نظر برخی محققان، طریقۀ او را نباید با فرقۀ وهابیت مربوط دانست. ابن ادریس محمد بن عبدالوهاب را به عنوان یك مجدد و احیاگر ستایش میكرد، ولی تعصبها و زیادهرویهای وهابیت را ــ از جمله كافر شمردن مسلمانانی كه با آنان هم عقیده نبودند ــ مورد انتقاد قرار میداد. وهابیان نیز برخی از اعمال صوفیانه، از جمله بوسه زدن مریدان بر دست و زانوی شیخ را، مردود، و آن را نوعی اظهار خواری و ذلّت در برابر مخلوق میدانستند. | |||
==تعالیم و آداب طریقۀ ادریسیه== | |||
تعلیمات و نیز اوراد و احزاب این طریقه بیشتر در دو اثر معروف ابنادریس یعنی العقد النفیس و مجموعۀ احزاب و اوراد و رسائل (قاهره، 1940م) مندرج است. | |||
ابن ادریس در تعالیم خود بیشتر بهذكر، توكل و تقوا اهمیت میداد. تقوا را «مفتاح الولایۀ» و ذكر را افضل عبادات میدانست و بر آن بود كه تنها با مداومت در ذكر است كه سالك بهحق میرسد. | |||
==وفات== | |||
وی در 1245ق/ 1829م به شهر صبيا رفت و در آنجا به نشر افكار و تبليغ طريقه خود پرداخت و در همانجا درگذشت. | |||
<ref>شمس، محمدجواد، ج7، ص345</ref>. | |||
==پیروان و شاگردان، سلسله ادریسیه== | ==پیروان و شاگردان، سلسله ادریسیه== |