پرش به محتوا

ابوالغازی بهادرخان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۸: خط ۴۸:
یگانه نوشتۀ معتبر دربارۀ زندگی ابوالغازی، کتاب شجرۀ ترک اثر خود اوست. در اورگنج زاده شد و در خیوه درگذشت. پدرش پیروزی بر قزاق‌های مهاجم روس در اورگنج را که ۴۰ روز پس از تولد او روی داد، به فال نیک گرفته، فرزند را ابوالغازی نام نهاد. ابوالغازی که از جانب پدر از نوادگان یادگار خان ازبک است و مادرش مهربانو نیز از وابستگان همین خاندان است، در ۶ سالگی مادرش را از دست داد و تا ۱۶ سالگی همراه پدر در اورگنج زندگی کرد.
یگانه نوشتۀ معتبر دربارۀ زندگی ابوالغازی، کتاب شجرۀ ترک اثر خود اوست. در اورگنج زاده شد و در خیوه درگذشت. پدرش پیروزی بر قزاق‌های مهاجم روس در اورگنج را که ۴۰ روز پس از تولد او روی داد، به فال نیک گرفته، فرزند را ابوالغازی نام نهاد. ابوالغازی که از جانب پدر از نوادگان یادگار خان ازبک است و مادرش مهربانو نیز از وابستگان همین خاندان است، در ۶ سالگی مادرش را از دست داد و تا ۱۶ سالگی همراه پدر در اورگنج زندگی کرد.


==کودکی و نوجوانی==


==کودکی و نوجوانی==
با تغییر بستر آمودریا، اورگنج اهمیت خود را از دست داد، بدین سبب عرب محمدخان پایتخت خود را به خیوه منتقل ساخته، ادارۀ اورگنج را به ابوالغازی و پسر دیگرش حبش سلطان سپرد. دیری نگذشت که حبش به اتفاق برادر دیگرش ایلبارْس بر پدر شورید.


با تغییر بستر آمودریا، اورگنج اهمیت خود را از دست داد، بدین سبب عرب محمدخان پایتخت خود را به خیوه منتقل ساخته، ادارۀ اورگنج را به ابوالغازی و پسر دیگرش حبش سلطان سپرد. دیری نگذشت که حبش به اتفاق برادر دیگرش ایلبارْس بر پدر شورید.
ابوالغازی همراه پدر و برادر بزرگش اسفندیارخان با برادران شورشی به جنگ برخاست، اما کاری از پیش نبرد. ایلبارس پدر را اسیر و کور کرد.
ابوالغازی همراه پدر و برادر بزرگش اسفندیارخان با برادران شورشی به جنگ برخاست، اما کاری از پیش نبرد. ایلبارس پدر را اسیر و کور کرد.


خط ۶۷: خط ۶۷:


ابوالغازی پس از کشته شدن ترسون به بخارا رفت، اندکی به خیوه آمد و مجدداً با برادر به جنگ پرداخت، اما این‌بار نیز ناکام ماند و اسیر شد. اسفندیار او را به ایران نزد حاکم ابیورد تبعید کرد. والی ابیورد نیز او را نزد شاه‌صفی که تازه به سلطنت رسیده و در همدان بود، گسیل داشت.
ابوالغازی پس از کشته شدن ترسون به بخارا رفت، اندکی به خیوه آمد و مجدداً با برادر به جنگ پرداخت، اما این‌بار نیز ناکام ماند و اسیر شد. اسفندیار او را به ایران نزد حاکم ابیورد تبعید کرد. والی ابیورد نیز او را نزد شاه‌صفی که تازه به سلطنت رسیده و در همدان بود، گسیل داشت.
شاه او را با احترام پذیرفته، به اصفهان فرستاد و برایش مقرری سالانه تعیین کرد.  
شاه او را با احترام پذیرفته، به اصفهان فرستاد و برایش مقرری سالانه تعیین کرد.  
ابوالغازی، ۱۰ سال در اصفهان اقامت گزید، پس از آن با استفاده از فرصت و تطمیع محافظانش، از اصفهان گریخت و مدت ۲ سال نزد ترکمن‌های منطقۀ کوهستانی ابوالخان (بالخان) به سر برد.
ابوالغازی، ۱۰ سال در اصفهان اقامت گزید، پس از آن با استفاده از فرصت و تطمیع محافظانش، از اصفهان گریخت و مدت ۲ سال نزد ترکمن‌های منطقۀ کوهستانی ابوالخان (بالخان) به سر برد.




==دوران خانی==
==دوران خانی==


آنگاه نزد ترکمن‌های منقشلاق و سپس قَلماق رفت و با یاری آنان در ۱۰۵۲ ق / ۱۶۴۲ م به زادگاهش اورگنج بازگشت. ۶ ماه پس از بازگشت ابوالغازی، برادرش اسفندیارخان درگذشت و مدتی بعد (۱۰۵۴ ق) او به خانی برگزیده شد.
آنگاه نزد ترکمن‌های منقشلاق و سپس قَلماق رفت و با یاری آنان در ۱۰۵۲ ق / ۱۶۴۲ م به زادگاهش اورگنج بازگشت. ۶ ماه پس از بازگشت ابوالغازی، برادرش اسفندیارخان درگذشت و مدتی بعد (۱۰۵۴ ق) او به خانی برگزیده شد.  
 
در دوران ۲۰ سالۀ حکومتش بر خوارزم که با جنگ با قبایل ترکمن سپری شد، با دول همسایه از جمله روسیۀ تزاری و ایران روابط دوستانه داشت و موفق شد قبایل گونه‌گون ترکمن را تحت اطاعت خود درآورد.  
در دوران ۲۰ سالۀ حکومتش بر خوارزم که با جنگ با قبایل ترکمن سپری شد، با دول همسایه از جمله روسیۀ تزاری و ایران روابط دوستانه داشت و موفق شد قبایل گونه‌گون ترکمن را تحت اطاعت خود درآورد.  
ابوالغازی که با یاری دولت صفوی به حکومت رسیده و از برکشیدگان آن دولت بود، در تمام مدت فرمانروایی مناسبات دوستانۀ خود با ایران را حفظ کرد. اگرچه این روابط گاه‌گاهی با مزاحمت‌های گماشتگان صفوی سست می‌شد، ولی ابوالغازی همواره از حمایت فرمانروایان صفوی برخوردار بود.
ابوالغازی که با یاری دولت صفوی به حکومت رسیده و از برکشیدگان آن دولت بود، در تمام مدت فرمانروایی مناسبات دوستانۀ خود با ایران را حفظ کرد. اگرچه این روابط گاه‌گاهی با مزاحمت‌های گماشتگان صفوی سست می‌شد، ولی ابوالغازی همواره از حمایت فرمانروایان صفوی برخوردار بود.
وی در اواخر عمر به سبب کهن‌سالی از حکومت کناره‌گیری کرد و ادارۀ امور را به فرزندش ابوالمظفر انوشه محمد سپرد و خود به نوشتن کتابش پرداخت.  
وی در اواخر عمر به سبب کهن‌سالی از حکومت کناره‌گیری کرد و ادارۀ امور را به فرزندش ابوالمظفر انوشه محمد سپرد و خود به نوشتن کتابش پرداخت.  




خط ۸۸: خط ۹۳:
از ابوالغازی بهادرخان دو اثر به جا مانده است که از منابع مهم تاریخ خوارزم و قبایل ترکمن به‌شمار می‌روند:  
از ابوالغازی بهادرخان دو اثر به جا مانده است که از منابع مهم تاریخ خوارزم و قبایل ترکمن به‌شمار می‌روند:  


1. شجرۀ تراکمه،
1.شجرۀ تراکمه،


در انساب ترکمن‌ها به زبان ترکی جغتایی. وی این کتاب را با اقتباس از جوامع التواریخ و با مقابلۀ ۲۰ «اوغوزنامه» که در دست داشت. در ۱۰۷۰ ق / ۱۶۶۰ م تألیف کرد.
در انساب ترکمن‌ها به زبان ترکی جغتایی. وی این کتاب را با اقتباس از جوامع التواریخ و با مقابلۀ ۲۰ «اوغوزنامه» که در دست داشت. در ۱۰۷۰ ق / ۱۶۶۰ م تألیف کرد.
خط ۹۶: خط ۱۰۱:
در این اثر، اطلاعات مفیدی دربارۀ توغلوق (تغلق)های هند و نیز ترکمنهای خراسان که در جامع التواریخ نیامده است، وجود دارد.  
در این اثر، اطلاعات مفیدی دربارۀ توغلوق (تغلق)های هند و نیز ترکمنهای خراسان که در جامع التواریخ نیامده است، وجود دارد.  


2. شجرۀ ترک،
2.شجرۀ ترک،


در تاریخ خاندان شیبان ازبک و بیان انساب این خانواده، به‌ویژه از نیمۀ دوم سدۀ ۹ تا نیمۀ دوم سدۀ ۱۰ ق، به زبان ترکی جغتایی.  
در تاریخ خاندان شیبان ازبک و بیان انساب این خانواده، به‌ویژه از نیمۀ دوم سدۀ ۹ تا نیمۀ دوم سدۀ ۱۰ ق، به زبان ترکی جغتایی.