تاریخ روضة الصفا في سیرة الانبياء و الملوك و الخلفا: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن‌ج' به 'ابن‌ ج'
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌ج' به 'ابن‌ ج')
 
خط ۵۶: خط ۵۶:


== وضعیت كتاب ==
== وضعیت كتاب ==
گفتنى است بیش‌تر تاریخ‌هاى عمومى فارسی مانند این كتاب، اقتباسى از همتایان عربى خود به شمار مى‌رود. نویسنده نیز در نوشتن این تاریخ بلند از منابع معتبر عربى و فارسی مانند مغازى محمّد بن‌اسحاق، تاریخ محمّد بن‌جریر طبرى، معارف ابن‌ قتیبه، تاریخ اعثم كوفى، تجارب الامم ابن‌ مسكویه، منتظم ابن‌جوزى، غرر اخبار ملوك الفرس ثعالبى، اخبارالطوال [[دینوری، احمد بن داود|ابوحنیفه دینورى]]، تواریخ سعودى، شاهنامه فردوسى و تاریخ ابوالفضل بیهقى و...، بهره برد.  
گفتنى است بیش‌تر تاریخ‌هاى عمومى فارسی مانند این كتاب، اقتباسى از همتایان عربى خود به شمار مى‌رود. نویسنده نیز در نوشتن این تاریخ بلند از منابع معتبر عربى و فارسی مانند مغازى محمّد بن‌اسحاق، تاریخ محمّد بن‌جریر طبرى، معارف ابن‌ قتیبه، تاریخ اعثم كوفى، تجارب الامم ابن‌ مسكویه، منتظم ابن‌ جوزى، غرر اخبار ملوك الفرس ثعالبى، اخبارالطوال [[دینوری، احمد بن داود|ابوحنیفه دینورى]]، تواریخ سعودى، شاهنامه فردوسى و تاریخ ابوالفضل بیهقى و...، بهره برد.  


چاپ سنگى روضة الصفا در 1261 هجرى قمرى در بمبئى و چاپ دوم آن در 1266 و چاپ سومش در 1270 در تهران سامان یافت و در 1258 به تركى در استانبول منتشر شد. مطالبى جغرافیایى با عنوان عنوان «ملحقات» در پایان جلد هفتم وجود دارد كه بر دیدگاه نویسنده در این‌باره دلالت مى‌كند. شاید این ملحقات از خود میرخواند باشد كه بعدها به دست نوه دخترى‌اش [[خواند‌میر، غیاث‌الدین بن همام‌الدین|خواندمیر]] افتاده و او آنها را با جرح و تعدیل و تقدیم و تأخیر، بیش‌تر با عین عبارت در جلد چهارم كتابِ خود آورده است. هنگامى كه رضا قلى خان هدایت در 1855 میلادى (1272 هجرى) از سفارت خوارزم باز مى‌گشت، كتابش كمابیش رو به پایان بود. شرح این سفر در سفارت‌نامه كه متن فارسی آن را آقاى شغرفا به فرانسه ترجمه كرد (9-1876) به چاپ رسیده است.  
چاپ سنگى روضة الصفا در 1261 هجرى قمرى در بمبئى و چاپ دوم آن در 1266 و چاپ سومش در 1270 در تهران سامان یافت و در 1258 به تركى در استانبول منتشر شد. مطالبى جغرافیایى با عنوان عنوان «ملحقات» در پایان جلد هفتم وجود دارد كه بر دیدگاه نویسنده در این‌باره دلالت مى‌كند. شاید این ملحقات از خود میرخواند باشد كه بعدها به دست نوه دخترى‌اش [[خواند‌میر، غیاث‌الدین بن همام‌الدین|خواندمیر]] افتاده و او آنها را با جرح و تعدیل و تقدیم و تأخیر، بیش‌تر با عین عبارت در جلد چهارم كتابِ خود آورده است. هنگامى كه رضا قلى خان هدایت در 1855 میلادى (1272 هجرى) از سفارت خوارزم باز مى‌گشت، كتابش كمابیش رو به پایان بود. شرح این سفر در سفارت‌نامه كه متن فارسی آن را آقاى شغرفا به فرانسه ترجمه كرد (9-1876) به چاپ رسیده است.