۱۰۸٬۹۹۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
در فصل فرجامین به اعجاز علمى در قرآن پرداخته شده و آمده است که مشرکان با پافشارى از رسول اکرم(ص) مىخواستند نشانهاى اعجازى دال بر صداقت گفتار خود بیاورد، و قرآن خواسته آنان را رد مىکرد و مىگفت اگر اندیشه کنند و خرد ورزند همین کتاب نشانه و اعجاز بزرگ است، پس از این یادآورى شده است که از دیرباز به وجوه گوناگونى از اعجاز قرآن پرداخته شده است و در عصر حاضر، اعجاز علمى قرآن مطرح و دربارۀ آن بسیار نوشته شده است. | در فصل فرجامین به اعجاز علمى در قرآن پرداخته شده و آمده است که مشرکان با پافشارى از رسول اکرم(ص) مىخواستند نشانهاى اعجازى دال بر صداقت گفتار خود بیاورد، و قرآن خواسته آنان را رد مىکرد و مىگفت اگر اندیشه کنند و خرد ورزند همین کتاب نشانه و اعجاز بزرگ است، پس از این یادآورى شده است که از دیرباز به وجوه گوناگونى از اعجاز قرآن پرداخته شده است و در عصر حاضر، اعجاز علمى قرآن مطرح و دربارۀ آن بسیار نوشته شده است. | ||
پدیدآورنده در ادامه سخن به شمارى از اعجازات علمى در قرآن اشاره کرده و به انتقاد از کسانى پرداخته است که متأثر از شرایط زمان و مکان مطالبى نادرست را بر قرآن تحمیل مىکنند و به نمونههایى از این برداشتهاى ناروا و تحمیلها اشاره کرده و افزوده است که برخى از دانشمندان بر اساس اصول و ضوابط علمى و با احتیاط تمام به بیان اعجاز علمى قرآن پرداختهاند، مانند: دکتر زغلول نجار و دکتر عبدالحافظ حلمى. | پدیدآورنده در ادامه سخن به شمارى از اعجازات علمى در قرآن اشاره کرده و به انتقاد از کسانى پرداخته است که متأثر از شرایط زمان و مکان مطالبى نادرست را بر قرآن تحمیل مىکنند و به نمونههایى از این برداشتهاى ناروا و تحمیلها اشاره کرده و افزوده است که برخى از دانشمندان بر اساس اصول و ضوابط علمى و با احتیاط تمام به بیان اعجاز علمى قرآن پرداختهاند، مانند: دکتر [[محمد نجار، زغلول راغب|زغلول نجار]] و دکتر [[عبدالحافظ حلمى]]. | ||
گفتنى است این کتاب خواندنى، خالى از خطاهاى مطبعى نیفتاده است مثلاً در جایى آمده است: هذه الحمله (ص 59)، درست آن هذه الجمله است. نیز آمده است: قأیطل (ص 261)، درست آن فأبطل است. | گفتنى است این کتاب خواندنى، خالى از خطاهاى مطبعى نیفتاده است مثلاً در جایى آمده است: هذه الحمله (ص 59)، درست آن هذه الجمله است. نیز آمده است: قأیطل (ص 261)، درست آن فأبطل است. |