پرش به محتوا

السنة النبوية (رؤية تربوية): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)'
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)')
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)')
خط ۳۱: خط ۳۱:
در فصل یکم که سنت نبوى آبشخور تربیت عنوان گرفته است پس از اشاراتى به معناى سنت، حدیث، خبر، اثر، حدیث قدسى، به مطالب زیر پرداخته شده است: گردآورى احادیث نبوى و توجیه تأخیر در این کار و بیان ضرورت تدوین احادیث نبوى در عصر تابعین و سیرتدوین حدیث در میان اهل سنت و مقوله جعل حدیث، قواعد جرح و تعدیل احادیث نبوى، منابع احادیث نبوى (صحاح سته)، منابع حدیثى شیعه (کتب اربعه)، پیدایش علم حدیث، تقسیم سنت و حدیث به اعتبار تعداد راویان، تقسیم ارزشى احادیث، جایگاه سنت نسبت به قرآن کریم.
در فصل یکم که سنت نبوى آبشخور تربیت عنوان گرفته است پس از اشاراتى به معناى سنت، حدیث، خبر، اثر، حدیث قدسى، به مطالب زیر پرداخته شده است: گردآورى احادیث نبوى و توجیه تأخیر در این کار و بیان ضرورت تدوین احادیث نبوى در عصر تابعین و سیرتدوین حدیث در میان اهل سنت و مقوله جعل حدیث، قواعد جرح و تعدیل احادیث نبوى، منابع احادیث نبوى (صحاح سته)، منابع حدیثى شیعه (کتب اربعه)، پیدایش علم حدیث، تقسیم سنت و حدیث به اعتبار تعداد راویان، تقسیم ارزشى احادیث، جایگاه سنت نسبت به قرآن کریم.


عنوان فصل دوم، شالوده تربیتى شخصیت محمدى است. نگارنده در این فصل در برخى از امور و رویدادهایى که به گمان وى در شکل‌گیرى شخصیت رسول خدا (ص) دخیل بوده‌اند درنگ کرده است. این بحث با اشارتى به جغرافیاى طبیعى عربستان و محیط اجتماعى مکه و بزرگى و شرافت نسب پیامبر (ص) و محیط رشد آن حضرت در کودکى و بعثت آن حضرت آغاز گشته است. پس از این به شمارى از مشکلات و گرفتارى‌هاى فراروى پیامبر (ص) و برخى از دسیسه‌هاى دشمنان علیه آن حضرت، تشکیل خانواده، علاقه به حسنین(ع) پرداخته شده است.
عنوان فصل دوم، شالوده تربیتى شخصیت محمدى است. نگارنده در این فصل در برخى از امور و رویدادهایى که به گمان وى در شکل‌گیرى شخصیت رسول خدا(ص) دخیل بوده‌اند درنگ کرده است. این بحث با اشارتى به جغرافیاى طبیعى عربستان و محیط اجتماعى مکه و بزرگى و شرافت نسب پیامبر(ص) و محیط رشد آن حضرت در کودکى و بعثت آن حضرت آغاز گشته است. پس از این به شمارى از مشکلات و گرفتارى‌هاى فراروى پیامبر(ص) و برخى از دسیسه‌هاى دشمنان علیه آن حضرت، تشکیل خانواده، علاقه به حسنین(ع) پرداخته شده است.


فصل سوم که مسائل و مبانى تربیتى نام گرفته است با بیان جایگاه علم در سیره نبوى و مسائلى چون مصادیق علم مطلوب آغاز گشته و تلاش شده است نشان داده شود که در سیره نبوى به دانش ارج نهاده شده است تا فرهنگ و تمدن پدید آید. از سیره نبوى برمى‌آید که مسلمان یا باید در حال یادگیرى باشد یا در حال یاد دادن و اگر چنین مطلوبى رخ دهد ما سازندگان بشر خواهیم بود (ص 247 به بعد)، بزرگداشت عالمان و نقش آنان در پژوهش و آموزش، بحثى در امى بودن رسول خدا (ص)، پرورش شخصیت مؤمن هدف اصلى، شمارى از مبانى تربیتى در سیره نبوى، عنایت ویژه پیامبر اکرم (ص) به قرآن‌آموزى مسلمانان، توجه به کار و تلاش اقتصادى، ارزش‌هاى اخلاقى در سیره نبوى، ارزش‌هاى زیباشناختى در سیره نبوى، تربیت بدنى و ورزش، آموزش زن دیگر بحث‌هاى این فصل است.
فصل سوم که مسائل و مبانى تربیتى نام گرفته است با بیان جایگاه علم در سیره نبوى و مسائلى چون مصادیق علم مطلوب آغاز گشته و تلاش شده است نشان داده شود که در سیره نبوى به دانش ارج نهاده شده است تا فرهنگ و تمدن پدید آید. از سیره نبوى برمى‌آید که مسلمان یا باید در حال یادگیرى باشد یا در حال یاد دادن و اگر چنین مطلوبى رخ دهد ما سازندگان بشر خواهیم بود (ص 247 به بعد)، بزرگداشت عالمان و نقش آنان در پژوهش و آموزش، بحثى در امى بودن رسول خدا(ص)، پرورش شخصیت مؤمن هدف اصلى، شمارى از مبانى تربیتى در سیره نبوى، عنایت ویژه پیامبر اکرم(ص) به قرآن‌آموزى مسلمانان، توجه به کار و تلاش اقتصادى، ارزش‌هاى اخلاقى در سیره نبوى، ارزش‌هاى زیباشناختى در سیره نبوى، تربیت بدنى و ورزش، آموزش زن دیگر بحث‌هاى این فصل است.


روش‌هاى آموزشى عنوان فصل چهارم است. از آنجا که کار رسول خدا (ص) به‌طور کلى و در مجموع آموزش مردم بوده است ناگزیر براى این مهم روش‌هایى داشته است که در این فصل به شمارى از آن‌ها اشاره شده است (ص 343)؛ از آن‌هاست: قصه، سرمشق، ضرب‌المثل و تمثیل. نگارنده پس از شرح روش‌هاى یادشده، به وسایلى که حضرت رسول اکرم (ص) براى آموزش از آن‌ها بهره مى‌برده، پرداخته است و در واکاوى این امر اشاره کرده است: محیطى که مسلمانان صدر اسلام در آن زندگى مى‌کردند و آموزش مى‌دیدند، چنان ساده و ابتدایى بوده است که نمى‌توان تصور کرد وسایل آموزشى تخصصى به کار مى‌برده‌اند، وانگهى جناب پیامبر امى بودند و خواندن و نوشتن نمى‌دانستند، از این‌رو در مقام آموزش بیشتر از ابزار و وسایل حسى که در جسم انسان وجود دارد مانند اشاره به‌ویژه با دو دست بهره مى‌برده‌اند (ص 382). با این حال آن حضرت گاه براى تقریب مطالب به ذهن مخاطبان از امورى چون رسم بر روى خاک استفاده مى‌کرده است. بحث و گفتگو و پرسش نیز از وسایلى است که رسول خدا (ص) آن‌ها را براى آموزش و تفهیم مطالب به کار مى‌گرفته است. نگارنده در ادامه به شمارى از آنچه که آن‌ها را قواعد و مبانى کلى تربیتى خوانده، پرداخته است یعنى: تشویق و تنبیه، آسان گرفتن بر متعلم و مدارا با او، رعایت تفاوت‌هاى فردى، مزاح، رعایت عدالت آموزشى، رعایت تدریج در آموزش.
روش‌هاى آموزشى عنوان فصل چهارم است. از آنجا که کار رسول خدا(ص) به‌طور کلى و در مجموع آموزش مردم بوده است ناگزیر براى این مهم روش‌هایى داشته است که در این فصل به شمارى از آن‌ها اشاره شده است (ص 343)؛ از آن‌هاست: قصه، سرمشق، ضرب‌المثل و تمثیل. نگارنده پس از شرح روش‌هاى یادشده، به وسایلى که حضرت رسول اکرم(ص) براى آموزش از آن‌ها بهره مى‌برده، پرداخته است و در واکاوى این امر اشاره کرده است: محیطى که مسلمانان صدر اسلام در آن زندگى مى‌کردند و آموزش مى‌دیدند، چنان ساده و ابتدایى بوده است که نمى‌توان تصور کرد وسایل آموزشى تخصصى به کار مى‌برده‌اند، وانگهى جناب پیامبر امى بودند و خواندن و نوشتن نمى‌دانستند، از این‌رو در مقام آموزش بیشتر از ابزار و وسایل حسى که در جسم انسان وجود دارد مانند اشاره به‌ویژه با دو دست بهره مى‌برده‌اند (ص 382). با این حال آن حضرت گاه براى تقریب مطالب به ذهن مخاطبان از امورى چون رسم بر روى خاک استفاده مى‌کرده است. بحث و گفتگو و پرسش نیز از وسایلى است که رسول خدا(ص) آن‌ها را براى آموزش و تفهیم مطالب به کار مى‌گرفته است. نگارنده در ادامه به شمارى از آنچه که آن‌ها را قواعد و مبانى کلى تربیتى خوانده، پرداخته است یعنى: تشویق و تنبیه، آسان گرفتن بر متعلم و مدارا با او، رعایت تفاوت‌هاى فردى، مزاح، رعایت عدالت آموزشى، رعایت تدریج در آموزش.


یاد دادن و یاد گرفتن سنت عنوان فصل فرجامین کتاب است و در آن ابتدا از اهمیت سنت و برخى از ویژگى‌هاى زندگى پیامبر اکرم (ص) سخن رفته است؛ سپس به مبانى و شروط آموزش سنت پرداخته شده است؛ از آن‌هاست: ظاهر آراسته، رعایت حال فراگیرندگان، تا افضل هست فاضل به تعلیم نپردازد، سنت را باید به کسانى که شایستگى دارند آموزش داد، آموزش نباید ملال‌آور باشد.
یاد دادن و یاد گرفتن سنت عنوان فصل فرجامین کتاب است و در آن ابتدا از اهمیت سنت و برخى از ویژگى‌هاى زندگى پیامبر اکرم(ص) سخن رفته است؛ سپس به مبانى و شروط آموزش سنت پرداخته شده است؛ از آن‌هاست: ظاهر آراسته، رعایت حال فراگیرندگان، تا افضل هست فاضل به تعلیم نپردازد، سنت را باید به کسانى که شایستگى دارند آموزش داد، آموزش نباید ملال‌آور باشد.


فراگیرى سنت هم آداب و شروطى دارد که باید فراگیرندگان آن‌ها را پاس بدارند. مثلاً: تلاش براى فراگیرى، گزینش معلم مناسب، مطالعه و مباحثه پیوسته، عمل به آموخته‌ها، دقت تمام و پرهیز جدى از تساهل در برخورد با سنت، پاسداشت و بزرگداشت معلمان، تبلیغ آنچه آموخته و گسترش سنت در میان مردم، مطالعه و فراگیرى امور و رخدادهایى که احادیث مسبوق به آن‌هاست، کوشش براى نیک فهمیدن سنت، آزرم و خودبزرگ‌بینى مانع فراگیرى نشود.
فراگیرى سنت هم آداب و شروطى دارد که باید فراگیرندگان آن‌ها را پاس بدارند. مثلاً: تلاش براى فراگیرى، گزینش معلم مناسب، مطالعه و مباحثه پیوسته، عمل به آموخته‌ها، دقت تمام و پرهیز جدى از تساهل در برخورد با سنت، پاسداشت و بزرگداشت معلمان، تبلیغ آنچه آموخته و گسترش سنت در میان مردم، مطالعه و فراگیرى امور و رخدادهایى که احادیث مسبوق به آن‌هاست، کوشش براى نیک فهمیدن سنت، آزرم و خودبزرگ‌بینى مانع فراگیرى نشود.