پرش به محتوا

ابونصر عراق، منصور بن علی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ثـ' به 'ث')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۴: خط ۴۴:
''' اَبونَصْرْ مَنْصورِ بْنِ عِراق '''، ریاضی‌دان و منجم نامدار ایرانی سدۀ ۴ و ۵ ق / ۱۰ و ۱۱ م، از آل عراق یا خوارزمشاهیان قدیم.
''' اَبونَصْرْ مَنْصورِ بْنِ عِراق '''، ریاضی‌دان و منجم نامدار ایرانی سدۀ ۴ و ۵ ق / ۱۰ و ۱۱ م، از آل عراق یا خوارزمشاهیان قدیم.


به رغم شهرتی که ابونصر در روزگار خود و پس از آن داشته، نویسندگان تراجم احوال و مورخان از او یاد نکرده‌اند. همین اطلاعات اندکی که از او در دست است، مبتنی بر اخبار پراکنده و گاه متناقضی است که نظامی عروضی و سبکی و نیز ابوریحان بیرونی دربارۀ او و آثارش به دست داده‌اند.
به رغم شهرتی که ابونصر در روزگار خود و پس از آن داشته، نویسندگان تراجم احوال و مورخان از او یاد نکرده‌اند. همین اطلاعات اندکی که از او در دست است، مبتنی بر اخبار پراکنده و گاه متناقضی است که [[نظامی عروضی سمرقندی|نظامی عروضی]] و [[سبکی، عبدالوهاب بن علی|سبکی]] و نیز [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوریحان بیرونی]] دربارۀ او و آثارش به دست داده‌اند.
 
 
==نسب==
==نسب==


خط ۶۳: خط ۶۱:
به هرحال اطلاعات دربارۀ فعالیت علمی ابونصر بیشتر مربوط به روزگار حکومت علی بن مأمون و برادرش ابوالعباس مأمون خوارزمشاه است که پدر آنان، آل عراق را منقرض کرد و سلسلۀ مأمونیان خوارزمشاهی را بنیاد نهاد.
به هرحال اطلاعات دربارۀ فعالیت علمی ابونصر بیشتر مربوط به روزگار حکومت علی بن مأمون و برادرش ابوالعباس مأمون خوارزمشاه است که پدر آنان، آل عراق را منقرض کرد و سلسلۀ مأمونیان خوارزمشاهی را بنیاد نهاد.


با اینهمه، ابونصر در دربار آل مأمون ماند و نزد آنان به حرمت می‌زیست، تا به روزگار مأمون، به روایت نظامی، سلطان محمود غزنوی دانشمندان خوارزم را به غزنین خواند و ابونصر و بیرونی بدانجا رفتند. همو اشاره کرده است که ابونصر در غزنین به دستور سلطان «صورت ابوعلی بر کاغذ نگاشت» تا مأمورانی که در جست و جویش بودند، او را باز شناسند. دربارۀ نادرستی این روایت نظامی سخن‌ها می‌توان گفت، ازجمله آنکه بیرونی به تصریح خود در اواخر ایام ابوالعباس مأمون ــ لااقل تا پیش از شورش خوارزمیان ــ در خوارزم بوده و ۷ سال ابوالعباس را خدمت کرده بوده است.
با اینهمه، ابونصر در دربار آل مأمون ماند و نزد آنان به حرمت می‌زیست، تا به روزگار مأمون، به روایت نظامی، سلطان محمود غزنوی دانشمندان خوارزم را به غزنین خواند و ابونصر و [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|بیرونی]] بدانجا رفتند. همو اشاره کرده است که ابونصر در غزنین به دستور سلطان «صورت ابوعلی بر کاغذ نگاشت» تا مأمورانی که در جست و جویش بودند، او را باز شناسند. دربارۀ نادرستی این روایت نظامی سخن‌ها می‌توان گفت، ازجمله آنکه بیرونی به تصریح خود در اواخر ایام ابوالعباس مأمون ــ لااقل تا پیش از شورش خوارزمیان ــ در خوارزم بوده و ۷ سال ابوالعباس را خدمت کرده بوده است.
از این روی به نظر می‌رسد که ابونصر نیز ــ اگر تا آن روزگار زنده بوده ــ در خوارزم زیسته است. سبکی به نقل از تاریخ خوارزم ظهیرالدین، از ثروت و نفوذ ابونصر یاد کرده و آورده است که سلطان محمود چون به جرجانیه آمد، او را به بهانۀ آنکه در املاکش مسجدی بنا نکرده، به بد اعتقادی متهم کرد و کشت (۴۰۸ ق / ۱۰۱۷ م)، اما این روایت نیز، از آن رو که بیرونی هیچ اشاره‌ای بدان نکرده، اطمینان بخش نیست.


از این روی به نظر می‌رسد که ابونصر نیز ــ اگر تا آن روزگار زنده بوده ــ در خوارزم زیسته است. [[سبکی، عبدالوهاب بن علی|سبکی]] به نقل از تاریخ خوارزم ظهیرالدین، از ثروت و نفوذ ابونصر یاد کرده و آورده است که سلطان محمود چون به جرجانیه آمد، او را به بهانۀ آنکه در املاکش مسجدی بنا نکرده، به بد اعتقادی متهم کرد و کشت (۴۰۸ ق / ۱۰۱۷ م)، اما این روایت نیز، از آن رو که [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|بیرونی]] هیچ اشاره‌ای بدان نکرده، اطمینان بخش نیست.


==وفات==
==وفات==


از تاریخ مرگ ابونصر اطلاع دقیقی در دست نیست، اما پیداست که در ۳۹۸ ق / ۱۰۰۷ م زنده بوده، زیرا تحریراکرمنلاؤس توسط او را در این سال دانسته‌اند و چون بیرونی در رسالۀ فهرست که آن را در ۴۲۷ ق / ۱۰۳۶ م پرداخته است، از او با دعای «انارالله برهانه» یاد کرده، دانسته می‌شود که پیش از آن تاریخ در گذشته بوده است.  
از تاریخ مرگ ابونصر اطلاع دقیقی در دست نیست، اما پیداست که در ۳۹۸ ق / ۱۰۰۷ م زنده بوده، زیرا تحریراکرمنلاؤس توسط او را در این سال دانسته‌اند و چون [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|بیرونی]] در رسالۀ فهرست که آن را در ۴۲۷ ق / ۱۰۳۶ م پرداخته است، از او با دعای «انارالله برهانه» یاد کرده، دانسته می‌شود که پیش از آن تاریخ در گذشته بوده است.  




خط ۷۵: خط ۷۳:


جایگاه علمی ابونصر بیش از همه به آثار او در ریاضیات و نجوم مربوط می‌شود. بخش بزرگی از این آثار، به خواهش بیرونی و به نام وی نوشته شده و بیرونی ۱۲ تای آن‌ها را، در رسالۀ فهرست خود نام برده است. برخی از این رساله‌ها در تاریخ ریاضیات جای مهمی دارد.
جایگاه علمی ابونصر بیش از همه به آثار او در ریاضیات و نجوم مربوط می‌شود. بخش بزرگی از این آثار، به خواهش بیرونی و به نام وی نوشته شده و بیرونی ۱۲ تای آن‌ها را، در رسالۀ فهرست خود نام برده است. برخی از این رساله‌ها در تاریخ ریاضیات جای مهمی دارد.
بیرونی وی را از همۀ ریاضی‌دانان آن دوران برتر می‌شمارد. وی همچنین شماری از استدلالات ابونصر را در اثبات مسائل گوناگون، از جمله قضیۀ مغنی و تعمیم آن به مثلثات مسطحه، نقل می‌کند.
 
[[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|بیرونی]] وی را از همۀ ریاضی‌دانان آن دوران برتر می‌شمارد. وی همچنین شماری از استدلالات ابونصر را در اثبات مسائل گوناگون، از جمله قضیۀ مغنی و تعمیم آن به مثلثات مسطحه، نقل می‌کند.


خیام نیز ابونصر عراق را ستوده و وی را از بزرگ‌ترین ریاضی‌دانان شمرده و ازجمله دربارۀ کوشش‌های وی برای رسم هفت ضلعی منتظم سخن گفته است.
خیام نیز ابونصر عراق را ستوده و وی را از بزرگ‌ترین ریاضی‌دانان شمرده و ازجمله دربارۀ کوشش‌های وی برای رسم هفت ضلعی منتظم سخن گفته است.


همچنین نصیرالدین طوسی، ابونصر را بسیار ستوده است. به گفتۀ وی، برخی مسائل کتاب منلاؤس که خطاهای بسیار در آن راه یافته بوده و ریاضی‌دانان چندی ازجمله ماهانی و ابوالفضل هروی به تصحیح آن پرداخته بودند، تنها پس از مطالعۀ رسالۀ اصلاح کتاب مانالائوس ابونصر بر او روشن شده است. نصیرالدین طوسی همچنین در کشف القناع عن اسرار شکل القطاع، استدلال‌های ابونصر را در اثبات شکل مغنی نقل کرده است.
همچنین [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|نصیرالدین طوسی]]، ابونصر را بسیار ستوده است. به گفتۀ وی، برخی مسائل کتاب منلاؤس که خطاهای بسیار در آن راه یافته بوده و ریاضی‌دانان چندی ازجمله ماهانی و ابوالفضل هروی به تصحیح آن پرداخته بودند، تنها پس از مطالعۀ رسالۀ اصلاح کتاب مانالائوس ابونصر بر او روشن شده است. [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|نصیرالدین طوسی]] همچنین در کشف القناع عن اسرار شکل القطاع، استدلال‌های ابونصر را در اثبات شکل مغنی نقل کرده است.




خط ۸۶: خط ۸۵:
در منابع حدود ۲۵ رساله و کتاب از ابونصر یاد شده که برخی از آن‌ها اکنون در دست است:
در منابع حدود ۲۵ رساله و کتاب از ابونصر یاد شده که برخی از آن‌ها اکنون در دست است:


1. اصلاح کتاب منلاؤس فی الکریات، یا رساله فی اصلاح شکل من کتاب منلاؤس فی الکریات.
1.اصلاح کتاب منلاؤس فی الکریات، یا رساله فی اصلاح شکل من کتاب منلاؤس فی الکریات.


ابونصر این اثر را در ۳۹۸ ق نوشته بوده است. در ۱۹۳۶ م ماکس کراوزه این رساله را به آلمانی ترجمه و با متن عربی و مقدمه‌ای جامع منتشر کرد. لاکی نیز نقدی بر این رساله نوشت.  
ابونصر این اثر را در ۳۹۸ ق نوشته بوده است. در ۱۹۳۶ م ماکس کراوزه این رساله را به آلمانی ترجمه و با متن عربی و مقدمه‌ای جامع منتشر کرد. لاکی نیز نقدی بر این رساله نوشت.  
خط ۹۳: خط ۹۲:
که بیرونی از آن در دو اثر خود الاستیعاب و مقالید علم الهیئه یاد کرده است. این کتاب یکی از مهم‌ترین آثار ریاضی ابونصر بوده و تاکنون نشانی از آن به دست نیامده است.
که بیرونی از آن در دو اثر خود الاستیعاب و مقالید علم الهیئه یاد کرده است. این کتاب یکی از مهم‌ترین آثار ریاضی ابونصر بوده و تاکنون نشانی از آن به دست نیامده است.


3. رساله فی الاسطرلاب السرطانی المجنّح فی حقیقته بالطریق الصناعی.
3.رساله فی الاسطرلاب السرطانی المجنّح فی حقیقته بالطریق الصناعی.


4. رساله فی براهین اعمال جدول التقویم فی زیج حبش الحاسب، یا فی براهین اعمال حبش بجدول التقویم که برای بیرونی نوشت. کلاوس یِنسِن نیز این رساله را بررسی و منتشر کرد.
4.رساله فی براهین اعمال جدول التقویم فی زیج حبش الحاسب، یا فی براهین اعمال حبش بجدول التقویم که برای بیرونی نوشت. کلاوس یِنسِن نیز این رساله را بررسی و منتشر کرد.


5. رساله فی البرهان علی حقیقه المسأله التی وقعت بین ابی حامد الصغانی و بین منجمی الری، یا منازعه اعمال الاسطرلاب.
5.رساله فی البرهان علی حقیقه المسأله التی وقعت بین ابی حامد الصغانی و بین منجمی الری، یا منازعه اعمال الاسطرلاب.


۶. رساله فی البرهان عل عمل حبش فی مطالع السمت فی زیجه، که برای بیرونی نگاشت.
۶. رساله فی البرهان عل عمل حبش فی مطالع السمت فی زیجه، که برای بیرونی نگاشت.