۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'تاريخ طبرى' به 'تاريخ طبرى') |
جز (جایگزینی متن - 'كرمان' به 'کرمان') |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
مؤلف در مقدمه اثر، از فرآيند تدوين كتاب صحبت و بيان مىكند، از آنجا كه جغرافىنويسان و مورخان اسلامى آنچه را كه در مورد جغرافياى كشورهاى اسلامى در صفحات كتب خود جمعآورى نموده بودند؛ امّا استفاده از همه اين كتب، به علت پراكندگى نسخ خطى و نفيس آنها در كتابخانههاى سراسر جهان و نيز به سبب اغلاط و اختلاف بيان نسخ متعدد هر كتاب، براى طالبين سيار دشوار مىنمود، لذا اين مجموعه را فراهم نمود. اين اثر را متمّم نوشته ديگر خود «بغداد در زمان فرمانروايى عباسيان كه قبلا در سال 1900 ميلادى منتشر نموده بود، قرار داد. مؤلف در مقدمه يادآور مىشود، براى اينكه حجم كتاب زياد نشود، از ذكر جغرافياى عربستان و دو شهر مكه و مدينه خوددارى نموده است و مطالبى ديگرى را هم در خصوص اين اثر يادآور مىشود.» | مؤلف در مقدمه اثر، از فرآيند تدوين كتاب صحبت و بيان مىكند، از آنجا كه جغرافىنويسان و مورخان اسلامى آنچه را كه در مورد جغرافياى كشورهاى اسلامى در صفحات كتب خود جمعآورى نموده بودند؛ امّا استفاده از همه اين كتب، به علت پراكندگى نسخ خطى و نفيس آنها در كتابخانههاى سراسر جهان و نيز به سبب اغلاط و اختلاف بيان نسخ متعدد هر كتاب، براى طالبين سيار دشوار مىنمود، لذا اين مجموعه را فراهم نمود. اين اثر را متمّم نوشته ديگر خود «بغداد در زمان فرمانروايى عباسيان كه قبلا در سال 1900 ميلادى منتشر نموده بود، قرار داد. مؤلف در مقدمه يادآور مىشود، براى اينكه حجم كتاب زياد نشود، از ذكر جغرافياى عربستان و دو شهر مكه و مدينه خوددارى نموده است و مطالبى ديگرى را هم در خصوص اين اثر يادآور مىشود.» | ||
فصول 34 گانه كتاب كه فصل اول درياچه ناميده شده است، در آن تاليفات جغرافىنويسان عرب به طور اجمال معرفى شده است و در سى و سه فصل ديگر اوضاع جغرافيايى عراق(سه فصل)، جزيره(در فصل)، فرات عليا، روم يا آسياى صغير(و فصل)، آذربايجان، گيلان و ايالات شمال باخترى ايالت جبال (سه فصل)، خوزستان، فارس(چهار فصل)، | فصول 34 گانه كتاب كه فصل اول درياچه ناميده شده است، در آن تاليفات جغرافىنويسان عرب به طور اجمال معرفى شده است و در سى و سه فصل ديگر اوضاع جغرافيايى عراق(سه فصل)، جزيره(در فصل)، فرات عليا، روم يا آسياى صغير(و فصل)، آذربايجان، گيلان و ايالات شمال باخترى ايالت جبال (سه فصل)، خوزستان، فارس(چهار فصل)، کرمان(دو فصل)، سيستان، قهستان، قومس و طبرستان و گرگان، خراسان(چهارفصل)، ماوراء النهر، خوارزم، سند و ايالات رود سيحون آمده است. | ||
== گزارش محتوا:== | == گزارش محتوا:== | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
مطلب دوم، در اين خصوص معرفى منابع اين كتاب است كه گفتهها و نوشتهاى آنها را در فصول اين اثر آورده كه قديمىترين نويسندگان آن در اواسط قرن سوم مىزيستهاند و آنها ابن خرداد به، قدامه، يعقوبى و ابنرسته هستند كه كتب آنها به شكل مسالك است. كتب سالك كتابهايى هستند كه در خصوص راهها، فاصلهها و مسافتهاى شهر و منزلگاهها است و شخص بعدى ابن سرابيون مىباشد. جغرافىنويسى منظم از آغاز قرن چهارم با نام افرادى؛ همانند اصطخرى، ابن حوقل و مقدسى ظهور مىيابند. قرن پنجم و ششم به دو كتاب از دو نفر مسافر مكه و دو نفر جهانگرد معروف، ناصر خسرو فارسى، ابن جبير عرب اسپانيايى و ادريسى مىرسيم. قرن هفتم كه در آن حمله مغول و سقوط خلافت عباسيان به وقوع پيوسته با كتاب معجم البلدان، ياقوت حموى روبرو هستيم. از مؤلفان همزمان ياقوت،قزوينى است كه يادداشتهاى خود را در كتابى كه شامل دو قسمت است، جمعآورى كرده است. از نيمه اول قرن هشتم كتاب جغرافياى ابوالفدا و از نيمه دوم آن سفرنامه ابنبطوطه در دسترس ما مىباشد. معاصر ابنبطوطه، حمداللّه مستوفى است كه يادداشتهاى او به زبان فارسى و در شرح مملكت ايلخانان مىباشد و كتاب ديگر او در تاريخ موسوم به تاريخ گزيده است. در طليعه زمان امير تيمور گوركانى با كتاب جغرافياى حافظ ابرو، كتاب تاريخى شرفالدين، كتاب تاريخ الترك و المغول ابوالنازى اميرخوارزم و جغرافياى جهان، موسوم به جهاننما تاليف حاج خليفه در دسترس ما مىباشد. | مطلب دوم، در اين خصوص معرفى منابع اين كتاب است كه گفتهها و نوشتهاى آنها را در فصول اين اثر آورده كه قديمىترين نويسندگان آن در اواسط قرن سوم مىزيستهاند و آنها ابن خرداد به، قدامه، يعقوبى و ابنرسته هستند كه كتب آنها به شكل مسالك است. كتب سالك كتابهايى هستند كه در خصوص راهها، فاصلهها و مسافتهاى شهر و منزلگاهها است و شخص بعدى ابن سرابيون مىباشد. جغرافىنويسى منظم از آغاز قرن چهارم با نام افرادى؛ همانند اصطخرى، ابن حوقل و مقدسى ظهور مىيابند. قرن پنجم و ششم به دو كتاب از دو نفر مسافر مكه و دو نفر جهانگرد معروف، ناصر خسرو فارسى، ابن جبير عرب اسپانيايى و ادريسى مىرسيم. قرن هفتم كه در آن حمله مغول و سقوط خلافت عباسيان به وقوع پيوسته با كتاب معجم البلدان، ياقوت حموى روبرو هستيم. از مؤلفان همزمان ياقوت،قزوينى است كه يادداشتهاى خود را در كتابى كه شامل دو قسمت است، جمعآورى كرده است. از نيمه اول قرن هشتم كتاب جغرافياى ابوالفدا و از نيمه دوم آن سفرنامه ابنبطوطه در دسترس ما مىباشد. معاصر ابنبطوطه، حمداللّه مستوفى است كه يادداشتهاى او به زبان فارسى و در شرح مملكت ايلخانان مىباشد و كتاب ديگر او در تاريخ موسوم به تاريخ گزيده است. در طليعه زمان امير تيمور گوركانى با كتاب جغرافياى حافظ ابرو، كتاب تاريخى شرفالدين، كتاب تاريخ الترك و المغول ابوالنازى اميرخوارزم و جغرافياى جهان، موسوم به جهاننما تاليف حاج خليفه در دسترس ما مىباشد. | ||
از كتابهاى ديگرى كه به آنها رجوع كرده، فتوح البلدان بلاذرى، تجارب الامم [[مسکویه، احمد بن محمد|ابن مسكويه]]، تاريخ حمزه اصفهانى، [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]]، تاريخ ابناثير، تاريخ الفخرى، تاريخ ابنخلدون و كتاب رجال [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]](وفيات الاعيان) كه همه عربى هستند، براى تكميل مطالب و موضوعات مورد استفاده قرار گرفتهاند و از كتب زبان فارسى، مىتوان روضةالصفا ميرخوند و ديگر حبيبالسير خوندمير نواده ميرخوند و كتاب تاريخى ابن بىبى و ابن ابراهيم را، نام برد كه اطلاعات جغرافيايى پر ارزشى در خصوص بلاد ايران و فرمانروايى سلجوقيان در آسياى صغير و | از كتابهاى ديگرى كه به آنها رجوع كرده، فتوح البلدان بلاذرى، تجارب الامم [[مسکویه، احمد بن محمد|ابن مسكويه]]، تاريخ حمزه اصفهانى، [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]]، تاريخ ابناثير، تاريخ الفخرى، تاريخ ابنخلدون و كتاب رجال [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]](وفيات الاعيان) كه همه عربى هستند، براى تكميل مطالب و موضوعات مورد استفاده قرار گرفتهاند و از كتب زبان فارسى، مىتوان روضةالصفا ميرخوند و ديگر حبيبالسير خوندمير نواده ميرخوند و كتاب تاريخى ابن بىبى و ابن ابراهيم را، نام برد كه اطلاعات جغرافيايى پر ارزشى در خصوص بلاد ايران و فرمانروايى سلجوقيان در آسياى صغير و کرمان در اختيار ما مىگذارند. | ||
قبل از ورود در گزارش محتواى فصول بعدى كه در مورد معرفى مختصر بلاد، ايالت و سرزمينها مىباشد، كتاب در هر فصل به ارائه اطلاعات جامع و فراگير در مورد شهرها، سرزمينها و مردمان؛ از جمله تاريخچۀ شهرها، اوضاع اقتصادى و تجارت، زراعت و كشاورزى، استفاده از آب و مسئله قنوات و جادهها، متراج و تفصيل راههاى كارونرو، معرفى فرمانروايان و حاكمان سرزمينها، خصوصيّات جمعيّتى و مذهبى و نژادى، اخلاق و عادات مردم، بيان مسافت و فواصل ميان سرزمينها، شهر و كشورها و مناطق گوناگون، ذكر ميزان درآمد دارايى شهرها و مناطق مختلف،بيان مقدار خراج و ماليات، نامهاى مختلف شهرها، شيوه ساخت بناهاى شهرى و مصالحى كه استفاده مىشده، ذكر خورد و خوراك، آشاميدنىها، پوشاك مردم شهرها و مناطق گوناگون. | قبل از ورود در گزارش محتواى فصول بعدى كه در مورد معرفى مختصر بلاد، ايالت و سرزمينها مىباشد، كتاب در هر فصل به ارائه اطلاعات جامع و فراگير در مورد شهرها، سرزمينها و مردمان؛ از جمله تاريخچۀ شهرها، اوضاع اقتصادى و تجارت، زراعت و كشاورزى، استفاده از آب و مسئله قنوات و جادهها، متراج و تفصيل راههاى كارونرو، معرفى فرمانروايان و حاكمان سرزمينها، خصوصيّات جمعيّتى و مذهبى و نژادى، اخلاق و عادات مردم، بيان مسافت و فواصل ميان سرزمينها، شهر و كشورها و مناطق گوناگون، ذكر ميزان درآمد دارايى شهرها و مناطق مختلف،بيان مقدار خراج و ماليات، نامهاى مختلف شهرها، شيوه ساخت بناهاى شهرى و مصالحى كه استفاده مىشده، ذكر خورد و خوراك، آشاميدنىها، پوشاك مردم شهرها و مناطق گوناگون. | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
ايالت جبال | ايالت جبال | ||
ناحيه كوهستانى پهناورى كه يونانيان آن را مديا مىگفتند و از باختر بينالنهرين و از خاور به كوير لوت در وسط ايران محدود بود. در قرن ششم هجرى و زمان سلجوقيان به غلط آن را عراق عجم ناميدند، تا با عراق عرب كه مقصود قسمت سفلاى بينالنهرين بود، اشتباه نشود. ايالت جبال شهرهاى بزرگى داشت در باختران | ناحيه كوهستانى پهناورى كه يونانيان آن را مديا مىگفتند و از باختر بينالنهرين و از خاور به كوير لوت در وسط ايران محدود بود. در قرن ششم هجرى و زمان سلجوقيان به غلط آن را عراق عجم ناميدند، تا با عراق عرب كه مقصود قسمت سفلاى بينالنهرين بود، اشتباه نشود. ايالت جبال شهرهاى بزرگى داشت در باختران کرمانشاه و همدان(اكباتان قديم)، در شمال خاورى آن رى و در جنوب خاورى آن اصفهان بود. از كوههاى ايالت جبال چندين رودخانه سرچشمه مىگرفت، از جمله رود كارون كه اعراب آن را دجيل؛ يعنى دجله كوچك مىناميدند. | ||
تحولات و تطورات تاريخى و جغرافيايى و اوضاع اقتصادى نواحى اين شهرهاى چهارگانه در فصول 13 تا 15 آمده است. | تحولات و تطورات تاريخى و جغرافيايى و اوضاع اقتصادى نواحى اين شهرهاى چهارگانه در فصول 13 تا 15 آمده است. | ||
خط ۱۲۷: | خط ۱۲۷: | ||
در مشرق خوزستان؛ يعنى در كنار خليج، ايالت فارس گاهواره ايران واقع بود. ايالت فارس موطن پادشاهان هخامنشى و مركز دولت آنها بود. يونانيان آن را با نام پرسين مىشناختند. اعراب ايالت فارس را به پنج ولايت بزرگ، كه هر كدام يك كوره ناميده مىشد. | در مشرق خوزستان؛ يعنى در كنار خليج، ايالت فارس گاهواره ايران واقع بود. ايالت فارس موطن پادشاهان هخامنشى و مركز دولت آنها بود. يونانيان آن را با نام پرسين مىشناختند. اعراب ايالت فارس را به پنج ولايت بزرگ، كه هر كدام يك كوره ناميده مىشد. | ||
کرمان | |||
در مشرق فارس ايالت | در مشرق فارس ايالت کرمان واقع گرديده و قسمت عمدهاش از بلاد گرمسير است و در حدود يك چهارم آن كوهستانى است و محصول بلاد سردسير در آن جا به عمل مىآيد، زيرا قسمت اعظم خاك اين ايالت در كوير واقع شده و بين شهرهاى آن بيابانهاى بزرگ افتاده و آبادىهاى آن مثل آبادىهاى فارس به يكديگر متصل نيست. اين ايالت در قرن چهارم به پنج ولايت(كوره) تقسيم شده است. اوّل بردسير با ناحيه جنيص در شمال آن، دوم سيرجان در مرز فارس، سوم بم، چهارم نرماسير واقع در سمت خاور و حاشيه كوير و پنجم جيرفت مجاور سواحل بحر هرمز. | ||
كوير لوت و مكران | كوير لوت و مكران |
ویرایش