۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
مَشیخه، اصطلاح است و برای شیوخی بهکار میرود که نویسنده، آنان را دیدار کرده است و از ایشان حدیث برگرفته است و یا آنان به او اجازه نقل روایت دادهاند؛ هرچند که نویسنده، آن شیوخ را ندیده باشد. مشیخه، به معنای «معجم» نیز بهکار میرود<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص40-39</ref>. | مَشیخه، اصطلاح است و برای شیوخی بهکار میرود که نویسنده، آنان را دیدار کرده است و از ایشان حدیث برگرفته است و یا آنان به او اجازه نقل روایت دادهاند؛ هرچند که نویسنده، آن شیوخ را ندیده باشد. مشیخه، به معنای «معجم» نیز بهکار میرود<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص40-39</ref>. | ||
روش [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] اینگونه است که او شماره مسلسلی را با نام شیخ خود درج میکند. سپس، حدیثی را با سلسله سند از او میآورد و ترجمه او را مینویسد. این نقل حدیث، یا به قرائت شیخ او «ابو الفضل محمد بن ناصر سلامی» و یا به قرائت خودش است. او گاهی نیز، تاریخ سماع شیخش را ضبط میکند؛ همچنانکه غالبا تاریخ روایتش را با درج روز و ماه و سال ضبط مینماید و گاهی نیز، به ذکر ماه (بدون درج روز) و سال بسنده میکند. [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]]، سپس، یک حدیث را از آن شیخ با اسناد متصل تا رسولالله (ص) میرساند. آنگاه، اخراج دو تن از پیشوایان حدیث اهل سنت، «بخاری و مسلم» را در آن حدیث میآورد و گاهی نیز، به اخراج یکی از آنها بسنده میکند و کیفیت وقوع حدیثی را که «عالی» شمرده میشود، بیان میکند<ref>ر.ک: همان، ص41-40</ref>. | روش [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] اینگونه است که او شماره مسلسلی را با نام شیخ خود درج میکند. سپس، حدیثی را با سلسله سند از او میآورد و ترجمه او را مینویسد. این نقل حدیث، یا به قرائت شیخ او «ابو الفضل محمد بن ناصر سلامی» و یا به قرائت خودش است. او گاهی نیز، تاریخ سماع شیخش را ضبط میکند؛ همچنانکه غالبا تاریخ روایتش را با درج روز و ماه و سال ضبط مینماید و گاهی نیز، به ذکر ماه (بدون درج روز) و سال بسنده میکند. [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]]، سپس، یک حدیث را از آن شیخ با اسناد متصل تا رسولالله(ص) میرساند. آنگاه، اخراج دو تن از پیشوایان حدیث اهل سنت، «بخاری و مسلم» را در آن حدیث میآورد و گاهی نیز، به اخراج یکی از آنها بسنده میکند و کیفیت وقوع حدیثی را که «عالی» شمرده میشود، بیان میکند<ref>ر.ک: همان، ص41-40</ref>. | ||
[[محفوظ، محمد|محمد محفوظ]] (محقق) درباره حدیث عالی توضیح میدهد به اینکه: حدیث عالی (در اصطلاح محدثان) حدیثی است که رجال اسناد آن کمند و با همین کمی تعداد، به پیامبر(ص) منتهی میشود. او در ادامه، «علُو مطلق»، «غایت قصوایی» و «علُو نسبی» را توضیح میدهد و در آخر میگوید: آنچه در موضوع ما مهم است، قسم سوم از علُو نسبی میباشد که همان «علُو اسناد» است که در نسبتی که با کتابهای مورد اعتماد و مشهور، مانند کتُب ستّه، موطأ و... مییابد، سنجیده میشود. [[محفوظ، محمد|محمد محفوظ]] در اینباره مثالی میزند به اینکه «تو حدیثی را که بخاری آن را روایت کرده است، بیاوری، اما آن حدیث را با اسنادی که به شیخ بخاری و یا به شیخِ شیخ او میدهی (تا به بالاتر)، روایت کنی. در این صورت، رجال اسناد تو کمتر از حالتی خواهد بود که آن حدیث را از طریق خود بخاری (تا به بالا) نقل کنی». محقق میگوید: این علو نسبی با چهار نوع «موافقت»، «بدل»، «مساوات» و «مصافحه» روبهرو میشود و این انواع چهارگانه، توجه محدثان متأخر را جلب نموده است<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>. او پس از بحث مبسوطی که درباره این انواع چهارگانه میکند<ref>ر.ک: همان، ص44-41</ref>، میگوید: «ملاحظه میشود که آنچه از این انواع در کتاب «المَشيخة» بیشتر مورد توجه [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] واقع شده است، دو نوع «مساوات» و یا «مصافحه» است. او این نکته را یادآور میشود که «در جایی که یکی از آن دو شیخ بزرگ، «[[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخاری]]» و «[[قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج|مسلم]]»، حدیثی را بهتنهایی اخراج نموده باشد و [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] غرابتی را در آن حدیث ببیند، آن غرابت را تبیین میکند و در انتهای کار، شرح حال شیخی را که از او روایت نموده است، ذکر مینماید؛ بدینگونه که تاریخ زادروز او، شیوخ او در حدیث و فقه و مانند آن، تاریخ درگذشت و جای خاکسپاری او را ذکر میکند. البته تراجم [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] بهتناسب شهرت راوی، کوتاه و دراز است و نسبت به شیوخ گمنام و کمدانش موجزتر است<ref>ر.ک: همان، ص44</ref>. [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] شرح حال بیشتر مشایخ خود را در کتاب «[[المنتظم في تاريخ الأمم و الملوك|المنتظم]]» آورده است که غالبا با آنچه در «المَشيخة» نوشته است، اتفاق نظر دارد<ref>ر.ک: همان، ص45</ref>. پایانبخش کتاب او را سه زن (به نامهای «فاطمه بنت محمد بن حسین رازی بزاز»، «فاطمه بنت ابیحکیم عبدالله بن ابراهیم خبری» و «شهده بنت محمد بن فرج ابری» شکل دادهاند که در زمره مَشیخههای [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] هستند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص202-198</ref>. | [[محفوظ، محمد|محمد محفوظ]] (محقق) درباره حدیث عالی توضیح میدهد به اینکه: حدیث عالی (در اصطلاح محدثان) حدیثی است که رجال اسناد آن کمند و با همین کمی تعداد، به پیامبر(ص) منتهی میشود. او در ادامه، «علُو مطلق»، «غایت قصوایی» و «علُو نسبی» را توضیح میدهد و در آخر میگوید: آنچه در موضوع ما مهم است، قسم سوم از علُو نسبی میباشد که همان «علُو اسناد» است که در نسبتی که با کتابهای مورد اعتماد و مشهور، مانند کتُب ستّه، موطأ و... مییابد، سنجیده میشود. [[محفوظ، محمد|محمد محفوظ]] در اینباره مثالی میزند به اینکه «تو حدیثی را که بخاری آن را روایت کرده است، بیاوری، اما آن حدیث را با اسنادی که به شیخ بخاری و یا به شیخِ شیخ او میدهی (تا به بالاتر)، روایت کنی. در این صورت، رجال اسناد تو کمتر از حالتی خواهد بود که آن حدیث را از طریق خود بخاری (تا به بالا) نقل کنی». محقق میگوید: این علو نسبی با چهار نوع «موافقت»، «بدل»، «مساوات» و «مصافحه» روبهرو میشود و این انواع چهارگانه، توجه محدثان متأخر را جلب نموده است<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>. او پس از بحث مبسوطی که درباره این انواع چهارگانه میکند<ref>ر.ک: همان، ص44-41</ref>، میگوید: «ملاحظه میشود که آنچه از این انواع در کتاب «المَشيخة» بیشتر مورد توجه [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] واقع شده است، دو نوع «مساوات» و یا «مصافحه» است. او این نکته را یادآور میشود که «در جایی که یکی از آن دو شیخ بزرگ، «[[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخاری]]» و «[[قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج|مسلم]]»، حدیثی را بهتنهایی اخراج نموده باشد و [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] غرابتی را در آن حدیث ببیند، آن غرابت را تبیین میکند و در انتهای کار، شرح حال شیخی را که از او روایت نموده است، ذکر مینماید؛ بدینگونه که تاریخ زادروز او، شیوخ او در حدیث و فقه و مانند آن، تاریخ درگذشت و جای خاکسپاری او را ذکر میکند. البته تراجم [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] بهتناسب شهرت راوی، کوتاه و دراز است و نسبت به شیوخ گمنام و کمدانش موجزتر است<ref>ر.ک: همان، ص44</ref>. [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] شرح حال بیشتر مشایخ خود را در کتاب «[[المنتظم في تاريخ الأمم و الملوك|المنتظم]]» آورده است که غالبا با آنچه در «المَشيخة» نوشته است، اتفاق نظر دارد<ref>ر.ک: همان، ص45</ref>. پایانبخش کتاب او را سه زن (به نامهای «فاطمه بنت محمد بن حسین رازی بزاز»، «فاطمه بنت ابیحکیم عبدالله بن ابراهیم خبری» و «شهده بنت محمد بن فرج ابری» شکل دادهاند که در زمره مَشیخههای [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] هستند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص202-198</ref>. |