پرش به محتوا

وهب بن منبه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' :' به ':'
جز (جایگزینی متن - 'ابن حجر' به 'ابن حجر')
جز (جایگزینی متن - ' :' به ':')
خط ۴۲: خط ۴۲:
گفته شده است كه او از ابنا يعنى ايرانى‌نژادان يمن بوده است. [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] عسقلانى اصل و نسب او را از خراسان و از اهالى هرات مى‌داند كه خسروپرويز او را از هرات به يمن فرستاد كه البته اين مطلب، قابل بحث و بررسى است. همانند ديگر جنبه‌هاى شخصيتى وى، درباره زمان و چگونگى مرگ او نيز اتفاق نظر وجود ندارد. مسعودى در مروج الذهب مى‌نويسد: تاريخ‌نويسان را درباره وفات وهب بن منبه كه كنيه اش ابوعبدالله بود، مختلف يافتم. بعضى سال وفات او را صد و چهارم و به قولى صد و دهم دانسته‌اند و بعضى ديگر گفته‌اند: به سال صد و شانزدهم به صنعا، در نود سالگى درگذشت.
گفته شده است كه او از ابنا يعنى ايرانى‌نژادان يمن بوده است. [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] عسقلانى اصل و نسب او را از خراسان و از اهالى هرات مى‌داند كه خسروپرويز او را از هرات به يمن فرستاد كه البته اين مطلب، قابل بحث و بررسى است. همانند ديگر جنبه‌هاى شخصيتى وى، درباره زمان و چگونگى مرگ او نيز اتفاق نظر وجود ندارد. مسعودى در مروج الذهب مى‌نويسد: تاريخ‌نويسان را درباره وفات وهب بن منبه كه كنيه اش ابوعبدالله بود، مختلف يافتم. بعضى سال وفات او را صد و چهارم و به قولى صد و دهم دانسته‌اند و بعضى ديگر گفته‌اند: به سال صد و شانزدهم به صنعا، در نود سالگى درگذشت.


در بسيارى از كتاب‌هاى رجال اهل سنت، از او تعريف و تمجيد شده و حتى احاديثى از قول پيامبر اكرم(ص) در برترى و فضيلت او نقل گرديده است. از آن جمله است كه پيامبر فرمود :"دو مرد در امت من خواهند بود. يكى از آن‌ها وهب است كه حكمت به او ارزانى مى‌شود و ديگرى غيلان كه فتنه و شر او براى اين امت از فتنه شيطان شديدتر است." همچنين نقل شده كه او بيست سال بين نماز عشا و نماز صبح وضو نگرفت و شب‌ها بيدار بود. علاوه بر اين‌ها در بسيارى از كتب اهل سنت با القابى مانند تابعى جليل،صالح،عابد، صادق و ثقه از او ياد شده است.
در بسيارى از كتاب‌هاى رجال اهل سنت، از او تعريف و تمجيد شده و حتى احاديثى از قول پيامبر اكرم(ص) در برترى و فضيلت او نقل گرديده است. از آن جمله است كه پيامبر فرمود:"دو مرد در امت من خواهند بود. يكى از آن‌ها وهب است كه حكمت به او ارزانى مى‌شود و ديگرى غيلان كه فتنه و شر او براى اين امت از فتنه شيطان شديدتر است." همچنين نقل شده كه او بيست سال بين نماز عشا و نماز صبح وضو نگرفت و شب‌ها بيدار بود. علاوه بر اين‌ها در بسيارى از كتب اهل سنت با القابى مانند تابعى جليل،صالح،عابد، صادق و ثقه از او ياد شده است.


اما در مقابل، اكثر شيعيان و برخى از اهل سنت او را فردى ضعيف و غير ثقه دانسته‌اند كه با مكر و حيله،خويش را به عنوان عالم‌ترين افراد قبل از خود معرفى كرده و صحابه را فريب داده است. از جمله مخالفان او كه اهل سنت نيز به آن اشاره كرده‌اند، عمرو بن على الفلاس مى‌باشد. در بيان عدم توثيق او گفته شده است : در هنگامى كه روايت حديث پيامبر(ص) ممنوع بود،او بر منبر هرگونه خبر و مطلبى را از پيامبران و امت‌هاى گذشته نقل كرد و اسرائيليات را در جهان اسلام رواج داد.
اما در مقابل، اكثر شيعيان و برخى از اهل سنت او را فردى ضعيف و غير ثقه دانسته‌اند كه با مكر و حيله،خويش را به عنوان عالم‌ترين افراد قبل از خود معرفى كرده و صحابه را فريب داده است. از جمله مخالفان او كه اهل سنت نيز به آن اشاره كرده‌اند، عمرو بن على الفلاس مى‌باشد. در بيان عدم توثيق او گفته شده است: در هنگامى كه روايت حديث پيامبر(ص) ممنوع بود،او بر منبر هرگونه خبر و مطلبى را از پيامبران و امت‌هاى گذشته نقل كرد و اسرائيليات را در جهان اسلام رواج داد.


ابن نديم معتقد است كه وهب از اهل كتاب بوده، زيرا او اولين كسى است كه به تدوين اخبار پيامبران بنى اسرائيل پرداخت. اين مطلب صحيح به نظر نمى‌رسد، بلكه احتمال مى‌رود كه به سبب مراودات زياد او با اهل كتاب، اين انتساب به او صورت گرفته باشد،چرا كه اكثر منابع، او را از مسلمانان و تابعين معرفى مى‌كنند و انتصاب او به قضاوت صنعا از سوى عمر بن عبدالعزيز، گواه ديگرى بر عدم صحت اين موضوع است. تنها عقيده كلامى كه به او نسبت داده شده است، اعتقاد او به جبر است، پس از آن‌كه كتابى در زمينه "قدر" نوشته و از تأليف آن پشيمان گشته است.
ابن نديم معتقد است كه وهب از اهل كتاب بوده، زيرا او اولين كسى است كه به تدوين اخبار پيامبران بنى اسرائيل پرداخت. اين مطلب صحيح به نظر نمى‌رسد، بلكه احتمال مى‌رود كه به سبب مراودات زياد او با اهل كتاب، اين انتساب به او صورت گرفته باشد،چرا كه اكثر منابع، او را از مسلمانان و تابعين معرفى مى‌كنند و انتصاب او به قضاوت صنعا از سوى عمر بن عبدالعزيز، گواه ديگرى بر عدم صحت اين موضوع است. تنها عقيده كلامى كه به او نسبت داده شده است، اعتقاد او به جبر است، پس از آن‌كه كتابى در زمينه "قدر" نوشته و از تأليف آن پشيمان گشته است.


در اين زمينه از او روايت شده است كه :"من نود و دو كتاب خوانده‌ام كه همه از آسمان نازل شده‌اند. هفتاد و دو عدد از آن‌ها از كنيسه‌ها و در بين مردم بوده و بيست عدد آن‌ها را جز اندكى نمى‌دانند. من در تمام اين كتاب‌ها اينگونه يافتم كه هر كس براى خود اندكى اختيار قائل باشد، او بدون شك كافر شده است."
در اين زمينه از او روايت شده است كه:"من نود و دو كتاب خوانده‌ام كه همه از آسمان نازل شده‌اند. هفتاد و دو عدد از آن‌ها از كنيسه‌ها و در بين مردم بوده و بيست عدد آن‌ها را جز اندكى نمى‌دانند. من در تمام اين كتاب‌ها اينگونه يافتم كه هر كس براى خود اندكى اختيار قائل باشد، او بدون شك كافر شده است."


== آثار ==
== آثار ==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش