۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
سفرنامههاى پيشگاهنگان جنبش تجدّد عربى به اروپا در قرن نوزده را مىتوان به دو دسته تقسيم نمود. | سفرنامههاى پيشگاهنگان جنبش تجدّد عربى به اروپا در قرن نوزده را مىتوان به دو دسته تقسيم نمود. | ||
سفرنامههاى توصيفى كه درباره زندگى مرّفه ساكنان سرزمينهاى اروپايى سخن مىگويند، از مظاهر آبادانى در شهرها و شيوههاى اجتماعى آنان و در دسته دوم به طور آگاهانه، بسيارى از جنبههاى سياسى مورد توجه قرار گرفته؛ به طورى كه از نهادهاى قانون اساسى پارلمان و نظارت آن بر كارهاى حكومت سخن به ميان آمده است؛ اين كه پارلمان مىتواند از دولت سلب اعتماد كند. همچنين پيوند آن با عدالت سياسى و آزادى به عنوان دو ركن اساسى براى استوارى بنياد دولت مدنى جديد مورد توجه قرار گرفته است. هدف نويسندگان اين سفرنامهها رشد و گسترش آگاهى در سرزمينهايشان بود تا مردم ميان شيوههاى مطلقه حكومت و حكومتهاى قانونى موجود در كشورهاى اروپاى غربى، به ويژه فرانشسه و انگلستان به مقايسه بپردازند. از جمله سفرنامههاى نوع دوّم | سفرنامههاى توصيفى كه درباره زندگى مرّفه ساكنان سرزمينهاى اروپايى سخن مىگويند، از مظاهر آبادانى در شهرها و شيوههاى اجتماعى آنان و در دسته دوم به طور آگاهانه، بسيارى از جنبههاى سياسى مورد توجه قرار گرفته؛ به طورى كه از نهادهاى قانون اساسى پارلمان و نظارت آن بر كارهاى حكومت سخن به ميان آمده است؛ اين كه پارلمان مىتواند از دولت سلب اعتماد كند. همچنين پيوند آن با عدالت سياسى و آزادى به عنوان دو ركن اساسى براى استوارى بنياد دولت مدنى جديد مورد توجه قرار گرفته است. هدف نويسندگان اين سفرنامهها رشد و گسترش آگاهى در سرزمينهايشان بود تا مردم ميان شيوههاى مطلقه حكومت و حكومتهاى قانونى موجود در كشورهاى اروپاى غربى، به ويژه فرانشسه و انگلستان به مقايسه بپردازند. از جمله سفرنامههاى نوع دوّم تخليص الابريز فى تلخيص باريز رافع طهطاوى(1873 1801) و ديگر همين اثر از«تونسى» مىباشد. | ||
مولف ديدگاههاى خود را درباره توحل و رشد جامعه و دولت در اين اثر بيان نموده است. هدف اين اثر نشان در برابر صورتهاى مختلف عقبماندگى ناشى از حكومتهاى مستبدى است كه بر سر راه كوششهاى اصلاحى و نوگرايانه مانع ايجاد مىكند. در يك جمله | مولف ديدگاههاى خود را درباره توحل و رشد جامعه و دولت در اين اثر بيان نموده است. هدف اين اثر نشان در برابر صورتهاى مختلف عقبماندگى ناشى از حكومتهاى مستبدى است كه بر سر راه كوششهاى اصلاحى و نوگرايانه مانع ايجاد مىكند. در يك جمله دغدغه اصلى اين اثر معماى اصلاحات سياسى جهان عرب است «خير الدين» در مقدمه اثر دو انگيزه براى تدوين ذكر نموده(صفحه 98): اين کتاب مردان غيرتمند و قاطع عرصههاى سياست و علم را برانگيزاند تا توانمندىهاى خود را براى بهسازى، وضع امّت اسلامى رشد دهى عوامل تمدنى آن؛ مانند علوم و عرفان زمينهسازى براى ثروتمندى از راه كشاورزى بازرگانى و ترويج ساير صنايع و از بين بردن عوامل بيكارى به كار گيرند و زيربناى همه اينها حكومت دربست است كه از دل آن امنيت و آرمان و باور عينى به آنچه در كشورهاى اروپايى رخ داده و نيازمند توضيح نمىباشد، متولد مىگردد. | ||
او در حالى كه به تمام سياست مداران و دانشمندان عصر خود براى يافتن تمامى ابزارهاى ممكن براى ارتقاء وضعيّت جامعه و توسعه مدنيّت آن متوسل شده، به جامعه مسلمانان در كل هشدار مىدهد كه از تجارب ساير ملل بر مبناى اين برداشت ناصواب كه تمام نوشتهها اختراعات | او در حالى كه به تمام سياست مداران و دانشمندان عصر خود براى يافتن تمامى ابزارهاى ممكن براى ارتقاء وضعيّت جامعه و توسعه مدنيّت آن متوسل شده، به جامعه مسلمانان در كل هشدار مىدهد كه از تجارب ساير ملل بر مبناى اين برداشت ناصواب كه تمام نوشتهها اختراعات تجارب يا نگرشهاى غير مسلمانان بايد مطرود يا كنار زده شود، اجتناب نمايند. اين مطلب همان انگيزه دوم مؤلف است، براى نگارش. | ||
مؤلف تاريخ فراغت از نگارش اثر را | مؤلف تاريخ فراغت از نگارش اثر را جمادى الاولى 1284(سپتامبر 1867) ذكر نموده است. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
محقّق در اين پيشگفتار به اهمّيت کتاب اقوم المسالك عللى و انگيزههايى كه باعث تدوين آن اثر شد، تحليل مقدّمه کتاب اقوم المسالك | محقّق در اين پيشگفتار به اهمّيت کتاب اقوم المسالك عللى و انگيزههايى كه باعث تدوين آن اثر شد، تحليل مقدّمه کتاب اقوم المسالك تحليل سفرنامهها يا خيرالدين و اروپا مىپردازد و در آخر پيشگفتار خاتمه درج شده است. | ||
در اهمّيت اين اثر مىتوان گفت: از بارزترين آثارى كه در قرن نوزدهم در رابطه با اصلاح و تجددخواهى سياسى جهان عرب نگاشته شده، همين اثر فوق مىباشد. برنامه اصلاحى كه مؤلف در مقدّمه اثر خود پيشنهاد مىكند، نه تنها براى تونس، بلكه آن را براى حل امپراتورى عثمانى ترسيم مىكند، دولتى كه زوال آن قريب الوقوع بود و به همين دليل آن را مرد بيمار اروپا مىناميدند. | در اهمّيت اين اثر مىتوان گفت: از بارزترين آثارى كه در قرن نوزدهم در رابطه با اصلاح و تجددخواهى سياسى جهان عرب نگاشته شده، همين اثر فوق مىباشد. برنامه اصلاحى كه مؤلف در مقدّمه اثر خود پيشنهاد مىكند، نه تنها براى تونس، بلكه آن را براى حل امپراتورى عثمانى ترسيم مىكند، دولتى كه زوال آن قريب الوقوع بود و به همين دليل آن را مرد بيمار اروپا مىناميدند. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
محقّق در رابطه با تحليل مقدّمه اقوم المسالك مىآورد: اوّلين چيزى كه از برخورد خواننده با مقدمه بدست مىآيد، مقايسهاى است كه«تونس» بين جامعه عربى اسلامى با جامعههاى اروپايى و رومى مىنمايد و آن چيزى كه اين جامعههاى را به هم مرتبط مىسازد، تمدن است. براى او اين پرسش مطرح بود كه چرا اروپايىها به چنين ترقى و پيشرفتى نائل شدهاند؟ او معتقد است كه معنا و مفهومى براى تمدن جزء آنچه در تمدن غربى ظهور كرده است، وجود ندارد. | محقّق در رابطه با تحليل مقدّمه اقوم المسالك مىآورد: اوّلين چيزى كه از برخورد خواننده با مقدمه بدست مىآيد، مقايسهاى است كه«تونس» بين جامعه عربى اسلامى با جامعههاى اروپايى و رومى مىنمايد و آن چيزى كه اين جامعههاى را به هم مرتبط مىسازد، تمدن است. براى او اين پرسش مطرح بود كه چرا اروپايىها به چنين ترقى و پيشرفتى نائل شدهاند؟ او معتقد است كه معنا و مفهومى براى تمدن جزء آنچه در تمدن غربى ظهور كرده است، وجود ندارد. | ||
او در اين مقدمه تاكيد مىكند كه براى رهايى كشورهاى همسايه اروپا؛ يعنى جامعه عربى اسلامى قرن 19 جزء پىگرفتن و اقتباس روش آنان وجود ندارد. آنان مىبايست دقيقا سازماندهى دنيوى اروپاييان را به اجرا گذراند. او از زمانى كه برنامه اصلاحى خود را مبتنى بر اصلاح و بازسازى حكومت و پى گرفتن روش اروپاييان در حدود شريعت اسلامى بود، روشن ساخت منجر به يك پيمان نانوشته ميان علامان دينى و سياستمداران و ديگر انديشمندان اسلامى شد كه بايد به نوسازى شريعت و ايجاد نهادهاى سياسى در جهان اسلام همت گمارند. محقّق سپس به روشن ساختن ديدگاه «تونسى» نسبت به خلافت عثمانى مىپردازد و اين ديدگاه را كه «تونسى» | او در اين مقدمه تاكيد مىكند كه براى رهايى كشورهاى همسايه اروپا؛ يعنى جامعه عربى اسلامى قرن 19 جزء پىگرفتن و اقتباس روش آنان وجود ندارد. آنان مىبايست دقيقا سازماندهى دنيوى اروپاييان را به اجرا گذراند. او از زمانى كه برنامه اصلاحى خود را مبتنى بر اصلاح و بازسازى حكومت و پى گرفتن روش اروپاييان در حدود شريعت اسلامى بود، روشن ساخت منجر به يك پيمان نانوشته ميان علامان دينى و سياستمداران و ديگر انديشمندان اسلامى شد كه بايد به نوسازى شريعت و ايجاد نهادهاى سياسى در جهان اسلام همت گمارند. محقّق سپس به روشن ساختن ديدگاه «تونسى» نسبت به خلافت عثمانى مىپردازد و اين ديدگاه را كه «تونسى» گوشت، خون، قلب او عثمانى است و نجات تونس را جزء در سايه دولت عثمانى نمىداند، رد مىكند. از آنجا كه تونس «وابستگى سياسى به امپراتورى عثمانى داشت و از طرف ديگر فشارهاى قدرتهاى اروپايى و ديگر ارتباط تونس با مصر و مشرق جهان اسلام موجب شده بود تا افكار و حركتهاى تجددخواهانه سياسى و فرهنگى زودتر از مناطق ديگر مغرب منعكس شود كه برنامه اصلاحىگرى «تونس» از جمله آنها بود. | ||
وى به عنوان فردى آگاه از معارف اسلامى، اروپايى، عالم و عامل سياسى اين سؤال را مطرح نمود كه اسباب عقب افتادگى مسلمين و پيشرفت اروپائيان چيست؟ محقق معتقد است كه در مقدمه اقومالمسالك، «تونسى» حاصل انديشه خود در اين رابطه مطرح نموده است. او براى ارتقا و بهروزى وضعيّت اقتباس جنبههاى پسنديده فرهنگ و تمدن اروپا به گونهاى كه با روح شريعت اسلامى منافات نداشته باشد. | وى به عنوان فردى آگاه از معارف اسلامى، اروپايى، عالم و عامل سياسى اين سؤال را مطرح نمود كه اسباب عقب افتادگى مسلمين و پيشرفت اروپائيان چيست؟ محقق معتقد است كه در مقدمه اقومالمسالك، «تونسى» حاصل انديشه خود در اين رابطه مطرح نموده است. او براى ارتقا و بهروزى وضعيّت اقتباس جنبههاى پسنديده فرهنگ و تمدن اروپا به گونهاى كه با روح شريعت اسلامى منافات نداشته باشد. |
ویرایش