۱۰۵٬۲۰۷
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''هستی پویا از نظر مولوی''' تألیف عینالله | '''هستی پویا از نظر مولوی''' تألیف [[رسولی، عینالله|عینالله رسولی]]؛ این کتاب، در یک مقدمه و هشت فصل، پُویایی و زنده بودن همه هستی را از جمادات گرفته تا مفاهیم از دیدگاه [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] مورد بررسی قرار میدهد. به عبارت دیگر این اثر به طبقهبندی منظم ابیاتی میپردازد که با موضوع مظاهر طبیعت، مانند جمادات، نباتات و افلاک و همچنین با موضوع مفاهیم و معقولاتی چون جان، عشق، عقل، نفس و دل که در [[مثنوی معنوی|مثنوی]] و دیگر آثار [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] به شیوۀ تشخیصهنری، خصوصیات انسانی به خود گرفته است. جهت توضیح، چنان که میدانیم [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] بر این اندیشه است که «باد و خاک و آب و آتش بندهاند/ با من و تو مرده با حق زندهاند» و لذا تمام مظاهر هستی و طبیعت از نظر او زنده است. | ||
نگارنده دراین تحقیق کوشیده است، این تصویر پُویا و پُر تحرکی را تشریح کند که مولانا از اجزای | نگارنده دراین تحقیق کوشیده است، این تصویر پُویا و پُر تحرکی را تشریح کند که [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] از اجزای هستی و کل کائنات ارائه میدهد و همچنین دیدگاه عرفانی او را نسبت به جهان و پدیدههای گوناگون آن تبیین نماید. در این اثر به [[مثنوی معنوی|مثنوی]] و بعضاً غزلیات [[کلیات شمس تبریزی|دیوان کبیر]] متّکی بوده و هدفش این است که از این طریق به دیدگاه عرفانی و وحدت وجودی او نزدیک گردد. | ||
هستی و کل کائنات ارائه میدهد و همچنین دیدگاه عرفانی او را نسبت به جهان و پدیدههای گوناگون آن تبیین نماید. در این اثر به مثنوی و بعضاً غزلیات دیوان کبیر متّکی بوده و هدفش این است که از این طریق به دیدگاه عرفانی و وحدت وجودی او نزدیک گردد. | |||
در مقدمه، مباحثی چون تعریف | در مقدمه، مباحثی چون تعریف مجاز، اسناد و تشخیص از نظر اندیشمندان و [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]]، تشخیص در تمثیلات [[مثنوی معنوی|مثنوی]]، و همچنین تسبیح موجودات، پُویایی هستی در [[مثنوی معنوی|مثنوی]]، مطرح شده است. | ||
فصل اول، با عنوان مظاهر طبیعت، با ذکر نمونهها و مثالهایی از ابیات مثنوی در مورد پویایی عناصر اربعه، گیاهان و نباتات، کوهها و جمادات، افلاک و نور، روز و شب و فصول، ابر و باران و دریا، جانوران و پرندگان، اعضا و جوارح... این دیدگاه مولانا را که تمامی هستی، همه و همه هرکدام با زبانی مخصوص سخن میگویند، به بحث و بررسی گرفته و در ادامه، با استفاده از مثنوی مثالهایی از کاربرد استعاره، تشخیص و تشبیه در انواع گوناگون طبیعت ذکر کرده است. | فصل اول، با عنوان مظاهر طبیعت، با ذکر نمونهها و مثالهایی از ابیات [[مثنوی معنوی|مثنوی]] در مورد پویایی عناصر اربعه، گیاهان و نباتات، کوهها و جمادات، افلاک و نور، روز و شب و فصول، ابر و باران و دریا، جانوران و پرندگان، اعضا و جوارح... این دیدگاه [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] را که تمامی هستی، همه و همه هرکدام با زبانی مخصوص سخن میگویند، به بحث و بررسی گرفته و در ادامه، با استفاده از [[مثنوی معنوی|مثنوی]] مثالهایی از کاربرد استعاره، تشخیص و تشبیه در انواع گوناگون طبیعت ذکر کرده است. | ||
در فصل دوم، با عنوان تجسّم جان، پس از معرفی اجمالی جان، ابیاتی با موضوع جان را که در مثنوی به سه صورت استعاره، تشخیص و تشبیه به کار رفته، مورد شرح و تفسیر قرار داده است. در فصلهای سوم تا هفتم، عناوین پنجگانه عشق، عقل، نفس، دل و نی را بررسی کرده که هر کدام در مثنوی به صورتهای تشخیص، استعاره و تشبیه به کار رفته است. نگارنده هر مورد را با مثالهایی از مثنوی در یک فصل بررسی کرده و در مجموع در پی این است که هستی، چه مادی و چه معنوی، زنده و دارای حیات است و اثبات هستی پویا از نظر مولانا هدف وی میباشد. | در فصل دوم، با عنوان تجسّم جان، پس از معرفی اجمالی جان، ابیاتی با موضوع جان را که در [[مثنوی معنوی|مثنوی]] به سه صورت استعاره، تشخیص و تشبیه به کار رفته، مورد شرح و تفسیر قرار داده است. در فصلهای سوم تا هفتم، عناوین پنجگانه عشق، عقل، نفس، دل و نی را بررسی کرده که هر کدام در [[مثنوی معنوی|مثنوی]] به صورتهای تشخیص، استعاره و تشبیه به کار رفته است. نگارنده هر مورد را با مثالهایی از [[مثنوی معنوی|مثنوی]] در یک فصل بررسی کرده و در مجموع در پی این است که هستی، چه مادی و چه معنوی، زنده و دارای حیات است و اثبات هستی پویا از نظر [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] هدف وی میباشد. | ||
در فصل هشتم، با عنوان تشخیص مفاهیم، باز هم در صدد این است که مولانا چگونه با شگردهای گوناگون مجاز عقلی، استعاره و تشبیه و خطابهای شعری، مفاهیم و مقولههایی چون محبّت، خشم، عفو، فکر و غم را شخصیت بخشی کرده است. و با ذکر مثالهایی از مثنوی نشان داده است که این مفاهیم، دارای حیات هستند. | در فصل هشتم، با عنوان تشخیص مفاهیم، باز هم در صدد این است که مولانا چگونه با شگردهای گوناگون مجاز عقلی، استعاره و تشبیه و خطابهای شعری، مفاهیم و مقولههایی چون محبّت، خشم، عفو، فکر و غم را شخصیت بخشی کرده است. و با ذکر مثالهایی از مثنوی نشان داده است که این مفاهیم، دارای حیات هستند. |