۱۰۷٬۲۶۰
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURنیستان الست (عالم ذر در مثنوی معنوی)J1.jpg | عنوان =نیستان اَلست (عالم ذر در مثنوی معنوی) | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = پزشکی، نجمهالسادات (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره =PIR۵۳۰۱/م۵ن۸ | موضوع = |ناشر...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''نیستان اَلست (عالم ذر در مثنوی معنوی)''' تألیف نجمهالسادات | '''نیستان اَلست (عالم ذر در مثنوی معنوی)''' تألیف [[پزشکی، نجمهالسادات|نجمةالسادات پزشکی]]؛ این کتاب، در یک مقدمه و سه فصل، بررسی و تبیین موضوع «عالم ذَر» از نگاه [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]]<nowiki/>ست. بنا بر روایات، عالم ذر، بیانگر نشنهای از حیات انسان میباشد که پیش از آغاز حیات این جهانی او بوده است و در آن نشئه با پرودگار عالم، عهد و پیمان بندگی بسته و بر ربوییت او شهادت و گواهی داده است. در بیان آثار منظوم عرفانی، [[مثنوی معنوی|مثنوی]] بیش از دیگر آثار به این مقوله پرداخته است. همین امر یعنی وجود اشارات قابل توجه ذری در [[مثنوی معنوی|مثنوی]]، انگیزهای شده است که نگارنده به جستجوی موضوع عالم ذر در [[مثنوی معنوی|مثنوی]] بپردازد و یافتههایش را در این اثر گردآوری و تدوین نماید. | ||
در فصل اول، عالم ذر را از دیدگاه قرآنی و روایی مورد بحث و گفت وگو قرار داده و بدین گونه در واقع به تعریف و شناسایی آن پرداخته است. | در فصل اول، عالم ذر را از دیدگاه قرآنی و روایی مورد بحث و گفت وگو قرار داده و بدین گونه در واقع به تعریف و شناسایی آن پرداخته است. | ||
در فصل دوم؛ به منظور شفافتر شدن زوایای بحث، آن را با نظریه مشهور افلاطون | در فصل دوم؛ به منظور شفافتر شدن زوایای بحث، آن را با نظریه مشهور [[افلاطون]] یعنی«مُثُل» مورد مقایسه، بحث و تحلیل قرار داده و بدین ترتیب گستره و فضای بحث را به سمت مباحث عرفانی نزدیکتر نموده است. | ||
یعنی«مُثُل» مورد مقایسه، بحث و تحلیل قرار داده و بدین ترتیب گستره و فضای بحث را به سمت مباحث عرفانی نزدیکتر نموده است. | |||
فصل سوم، مهمترین بخش این کتاب است که ضمن پرداختن به اصل مطلب، یعنی تجلّی عالم ذر در مثنوی معنوی در این باره پای سخن مولانا نشسته است. در این فصل، بر اساس دفاتر ششگانۀ | فصل سوم، مهمترین بخش این کتاب است که ضمن پرداختن به اصل مطلب، یعنی تجلّی عالم ذر در [[مثنوی معنوی]] در این باره پای سخن [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] نشسته است. در این فصل، بر اساس دفاتر ششگانۀ [[مثنوی معنوی|مثنوی]]، موضوع عالم ذر را در شش بخش (هر دفتر در یک بخش) مورد بررسی قرار داده است. | ||
گردیده است از جمله اینکه: پرسش أَلست و پاسخ بلی جریانی است مستمر و پا برجا؛ فطری بودن ایمان و اعتقاد به خدا؛ چگونگی و میزان دریافت و ادراک تجلّی حق تعالی در عالم ذر تعیین کنندۀ استعداد و کشش افراد در کسب معارف الهی است؛ سبقت حیات و موجودیت روح نسبت به جسم؛ تجلّی ازلی اگرچه عام بوده، لیکن توسط همه ادراک نشده. نگارنده مینویسد به جرأت میتوان گفت توجه مولانا به موضوع عالم ذر در مثنوی به گونهای است که هیچ یک از شعرای قبل و بعد از او در این سطح کیفی بدان نپرداخته، مولانا تا غایت توانایی شعر، حق مطلب را ادا نموده و آنچه را در این باب گفتنی و سرودنی است، گفته و سروده است. | |||
روش کار به این ترتیب است که در ابتدای هر بخش، ابیاتی را که درآن دفتر مربوط به موضوع مورد نظر بوده، به ترتیب شمارۀ آنها ذکر کرده و سپس اقدام به شرح و تحلیل آنها نموده و در پایان نیز جمع بندی و نتایج حاصل از بحثهای مورد نظر مطرح شده است. در این نتیجهگیری نُه نکته به عنوان پیامهای برجسته و قابل تأمل [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] ذکر گردیده است از جمله اینکه: پرسش أَلست و پاسخ بلی جریانی است مستمر و پا برجا؛ فطری بودن ایمان و اعتقاد به خدا؛ چگونگی و میزان دریافت و ادراک تجلّی حق تعالی در عالم ذر تعیین کنندۀ استعداد و کشش افراد در کسب معارف الهی است؛ سبقت حیات و موجودیت روح نسبت به جسم؛ تجلّی ازلی اگرچه عام بوده، لیکن توسط همه ادراک نشده. نگارنده مینویسد به جرأت میتوان گفت توجه [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] به موضوع عالم ذر در مثنوی به گونهای است که هیچ یک از شعرای قبل و بعد از او در این سطح کیفی بدان نپرداخته، مولانا تا غایت توانایی شعر، حق مطلب را ادا نموده و آنچه را در این باب گفتنی و سرودنی است، گفته و سروده است. | |||
در پایان فهرستهای آیات، احادیث، ابیات، اشخاص و منابع و مآخذ هر کدام جداگانه تدوین و درج شده است.<ref> ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص253-254</ref> | در پایان فهرستهای آیات، احادیث، ابیات، اشخاص و منابع و مآخذ هر کدام جداگانه تدوین و درج شده است.<ref> ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص253-254</ref> |