پرش به محتوا

فرمانفرما، عبدالحسین میرزا: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ نوامبر ۲۰۱۶
جز
جایگزینی متن - 'كرمان' به 'کرمان'
جز (جایگزینی متن - '== وابسته‌ها == [[' به '== وابسته‌ها == {{وابسته‌ها}} [[')
جز (جایگزینی متن - 'كرمان' به 'کرمان')
خط ۴۵: خط ۴۵:
تحصيلات عبد الحسين ميرزا همانند ديگر شاهزادگان آن دوره نبود؛ معمولا شاهزادگان بعد از فراگرفتن ادبيات فارسى و عربى و آداب دينى و تعليم خط، به تيراندازى و شكار مشغول مى‌شدند، آن‌گاه در دربار حضور مى‌يافتند، اما براى عبد الحسين ميرزا، معلم سرخانه آوردند. او ادبيات فارسى، عربى و آداب دينى را فراگرفت. فارسى را خوب مى‌دانست و در نوشتن، سبك خاصى داشت. مطلب را صريح، مؤثر و بدون زوايد ادا مى‌كرد. بعد او را به مدرسه نظام اتريشى كه در تهران داير بود، فرستادند و در آنجا زبان فرانسه را ياد گرفت و بعد از مدتى مسئول تعليم سربازان و انتظامات جنگى شد.
تحصيلات عبد الحسين ميرزا همانند ديگر شاهزادگان آن دوره نبود؛ معمولا شاهزادگان بعد از فراگرفتن ادبيات فارسى و عربى و آداب دينى و تعليم خط، به تيراندازى و شكار مشغول مى‌شدند، آن‌گاه در دربار حضور مى‌يافتند، اما براى عبد الحسين ميرزا، معلم سرخانه آوردند. او ادبيات فارسى، عربى و آداب دينى را فراگرفت. فارسى را خوب مى‌دانست و در نوشتن، سبك خاصى داشت. مطلب را صريح، مؤثر و بدون زوايد ادا مى‌كرد. بعد او را به مدرسه نظام اتريشى كه در تهران داير بود، فرستادند و در آنجا زبان فرانسه را ياد گرفت و بعد از مدتى مسئول تعليم سربازان و انتظامات جنگى شد.


بعد از اتمام مدرسه اتريش، زير نظر كامران ميرزا نائب السلطنه، وزير جنگ و پسر ناصر الدين شاه مشغول خدمت گرديد. در سال 1299ق، به درجه سرهنگى رسيد و رياست افواج كرمان به عهده او واگذار شد و او بعد از مدتى به تهران بازگشت.
بعد از اتمام مدرسه اتريش، زير نظر كامران ميرزا نائب السلطنه، وزير جنگ و پسر ناصر الدين شاه مشغول خدمت گرديد. در سال 1299ق، به درجه سرهنگى رسيد و رياست افواج کرمان به عهده او واگذار شد و او بعد از مدتى به تهران بازگشت.


وى در جوانى به كمك پدر توانست قناتى را براى تهران حفر كند كه به قنات فرمان‌فرما معروف شد و چون پدرش، فيروز ميرزا، به فرمان‌فرما ملقب شد، شاه لقب نصرت الدوله را به عبد الحسين ميرزا اعطا كرد. وى در سال 1301ق، به منصب سرتيپى نائل گرديد و سال بعد عازم آذربايجان شد و به نام نصرت الدوله در آن ايالت، معروف گرديد.
وى در جوانى به كمك پدر توانست قناتى را براى تهران حفر كند كه به قنات فرمان‌فرما معروف شد و چون پدرش، فيروز ميرزا، به فرمان‌فرما ملقب شد، شاه لقب نصرت الدوله را به عبد الحسين ميرزا اعطا كرد. وى در سال 1301ق، به منصب سرتيپى نائل گرديد و سال بعد عازم آذربايجان شد و به نام نصرت الدوله در آن ايالت، معروف گرديد.
خط ۵۱: خط ۵۱:
عبد الحسين ميرزا در تبريز به دستگاه مظفر الدين ميرزا وليعهد پيوست و در خدمت امير نظام حسنعلى خان گروسى وارد شد و به رياست قراسوران (ژاندارمرى) آذربايجان منصوب گرديد. در سال 1303ق، فيروز ميرزا فرمان‌فرما، در تهران در گذشت. عبد الحسين ميرزا براى تشريفات عزادارى از تبريز به تهران آمد و بعد از انجام مراسم با نامه‌اى كه از طرف امير نظام از تبريز براى او فرستاد شد، دوباره به تبريز بازگشت و به كار سابق خود مشغول شد. در همين ايام با دختر وليعهد، مظفر الدين ميرزا نيز ازدواج كرد و از اين پس، در كسوت صندوق‌دارى وليعهد انجام وظيفه كرد.
عبد الحسين ميرزا در تبريز به دستگاه مظفر الدين ميرزا وليعهد پيوست و در خدمت امير نظام حسنعلى خان گروسى وارد شد و به رياست قراسوران (ژاندارمرى) آذربايجان منصوب گرديد. در سال 1303ق، فيروز ميرزا فرمان‌فرما، در تهران در گذشت. عبد الحسين ميرزا براى تشريفات عزادارى از تبريز به تهران آمد و بعد از انجام مراسم با نامه‌اى كه از طرف امير نظام از تبريز براى او فرستاد شد، دوباره به تبريز بازگشت و به كار سابق خود مشغول شد. در همين ايام با دختر وليعهد، مظفر الدين ميرزا نيز ازدواج كرد و از اين پس، در كسوت صندوق‌دارى وليعهد انجام وظيفه كرد.


عبد الحسين ميرزا، در سال 1309ق به جاى برادر خويش، حاكم كرمان شد و در اين زمان، او ملقب به فرمان‌فرما كه به معناى حاكم و قدرت مطلق يك منطقه مى‌باشد، نائل شد.
عبد الحسين ميرزا، در سال 1309ق به جاى برادر خويش، حاكم کرمان شد و در اين زمان، او ملقب به فرمان‌فرما كه به معناى حاكم و قدرت مطلق يك منطقه مى‌باشد، نائل شد.


از آنجايى كه او سال‌ها در تبريز زندگى كرده بود، برايش سخت بود كه در كرمان زندگى كند، ولى كم‌كم با اين منطقه و مردمان خون‌گرم آنجا خو گرفت. او در اين ايام، ديوان اشعار ميرزا آقا خان كرمانى، از آزادى‌خواهان ضد حكومت قاجار را كه در زندان بود، چاپ كرد و به خانواده او نيز بسيار التفات نمود. حكومت اول او در كرمان، تا سال 1311ق، طول كشيد و در اين زمان، مظفر الدين ميرزاى وليعهد، او را به فرماندهى قشون آذربايجان منصوب كرد و حكومت خوى و اروميه را نيز به او محول نمود. او هفت سال در اين مناطق به حكومت پرداخت تا اينكه به خاطر آشوب در كردستان، او را حاكم كردستان و ساوجبلاغ و صاين‌قلعه نمودند، ولى چون در اواخر سال 1312ق، در كرمان آشوب و درگيرى به وجود آمد، براى بار دوم او را حاكم كرمان كردند.
از آنجايى كه او سال‌ها در تبريز زندگى كرده بود، برايش سخت بود كه در کرمان زندگى كند، ولى كم‌كم با اين منطقه و مردمان خون‌گرم آنجا خو گرفت. او در اين ايام، ديوان اشعار ميرزا آقا خان کرمانى، از آزادى‌خواهان ضد حكومت قاجار را كه در زندان بود، چاپ كرد و به خانواده او نيز بسيار التفات نمود. حكومت اول او در کرمان، تا سال 1311ق، طول كشيد و در اين زمان، مظفر الدين ميرزاى وليعهد، او را به فرماندهى قشون آذربايجان منصوب كرد و حكومت خوى و اروميه را نيز به او محول نمود. او هفت سال در اين مناطق به حكومت پرداخت تا اينكه به خاطر آشوب در كردستان، او را حاكم كردستان و ساوجبلاغ و صاين‌قلعه نمودند، ولى چون در اواخر سال 1312ق، در کرمان آشوب و درگيرى به وجود آمد، براى بار دوم او را حاكم کرمان كردند.


عبد الحسين ميرزا، از كردستان روانه تهران شد و به حضور شاه رسيد و از آنجا راهى كرمان شد و تا سال 1314ق، در آنجا ماند. در اين سال بر حسب صلاحديد ميرزا على‌اصغر خان امين السلطان، صدراعظم، او را از كرمان به حكومت تهران منصوب كردند و حكومت كرمان نيز همچنان تحت نظر او باقى ماند.
عبد الحسين ميرزا، از كردستان روانه تهران شد و به حضور شاه رسيد و از آنجا راهى کرمان شد و تا سال 1314ق، در آنجا ماند. در اين سال بر حسب صلاحديد ميرزا على‌اصغر خان امين السلطان، صدراعظم، او را از کرمان به حكومت تهران منصوب كردند و حكومت کرمان نيز همچنان تحت نظر او باقى ماند.


پس از عزل امين السلطان از مقام صدارت و به صدارت رسيدن ميرزا على خان امين الدوله در سال 1314ق، فرمان‌فرما به سمت وزارت جنگ منصوب شد و يك سال بعد، از اين مقام معزول و به خاطر كارشكنى اطرافيان شاه، به عراق تبعيد شد و در صدارت عين الدوله به تهران بازگشت.
پس از عزل امين السلطان از مقام صدارت و به صدارت رسيدن ميرزا على خان امين الدوله در سال 1314ق، فرمان‌فرما به سمت وزارت جنگ منصوب شد و يك سال بعد، از اين مقام معزول و به خاطر كارشكنى اطرافيان شاه، به عراق تبعيد شد و در صدارت عين الدوله به تهران بازگشت.
خط ۶۳: خط ۶۳:
==آثار==
==آثار==


كتاب «مسافرت‌نامه كرمان و بلوچستان»، اثر آن مرحوم است.
كتاب «مسافرت‌نامه کرمان و بلوچستان»، اثر آن مرحوم است.


==وفات==
==وفات==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش