۱۰۶٬۳۱۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR.....J1.jpg | عنوان =ساختار معنایی مثنوی معنوی، دفتر اول | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = صفوی، سلمان (نویسنده) علوی، مهوشالسادات (مترجم) نصر، سید حسین (مقدمهنویس) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع =...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''ساختار معنایی مثنوی معنوی، دفتر اول''' تألیف سلمان | '''ساختار معنایی مثنوی معنوی، دفتر اول''' تألیف [[صفوی، سلمان|سلمان صفوی]]، ترجمه [[علوی، مهوشالسادات|مهوشالسادات علوی]]، با مقدمه [[نصر، سید حسین|سید حسین نصر]]، این کتاب، در یک مقدمه و سه فصل و یک خاتمه، ساختار روایی و موضوعی دفتر اول [[مثنوی معنوی|مثنوی]] را بررسی میکند و در صدد اثبات این مطلب است که [[مثنوی معنوی]] نه تنها تصادفی و بدون نظم سروده نشده، بلکه یک ساختار منظم و سیستم پیچیده و متعالی دارد و مینویسد که این مسألۀ مهم؛ تنها با رویکرد کلنگر و نه متوالی؛ و با استفاده از دو اصل (نقد ادبی) ترکیبی پاراللیسم (Parallism) و انعکاس متقاطع (Chiasmus) و روش هرمنوتیکی و ساختارشناسی: کشف و آشکار میشود. این تحقیق در دانشگاه لندن (SOAS) با مشاورۀ پروفسور[[سایمون ویتمن]] انجام گرفته و [[نصر، سید حسین|سید حسین نصر]] از دانشگاه جرج واشنگتن، با نگارش مقدمهای، بر صحت و اعتبار این تحقیق مهر تأیید زده است. | ||
در مقدمه، تصور محققان از ساختار مثنوی را بیان داشته که آنان قریب به اتفاق بر این باورند که مثنوی هیچ ساختار و نظم از پیش تعیین شدهای ندارد و مجموعۀ نامربوطی از حکایات و قصص است و همچنین از ضرورت تحقیق بیشتر دربارۀ ساختار مثنوی سخن گفته و سرانجام ساختار پژوهش حاضر را شرح داده است. | در مقدمه، تصور محققان از ساختار [[مثنوی معنوی|مثنوی]] را بیان داشته که آنان قریب به اتفاق بر این باورند که [[مثنوی معنوی|مثنوی]] هیچ ساختار و نظم از پیش تعیین شدهای ندارد و مجموعۀ نامربوطی از حکایات و قصص است و همچنین از ضرورت تحقیق بیشتر دربارۀ ساختار مثنوی سخن گفته و سرانجام ساختار پژوهش حاضر را شرح داده است. | ||
فصل نخست، روششناسی تحقیق را مورد بحث قرار میدهد. سپس ماهیت ساختار مثنوی را شناسایی میکند و سطوح ساختار کنونی و دو سطح ساختاری میانی اما بدون نشانه را مورد بررسی قرار میدهد: سطح پاراگراف موضوعی و سطح بزرگتر گفتمان. اولین سطح ساختاری؛ امکان سازماندهی موضوعات را فراهم مینماید و سطح دوم شناسایی کُلهای بزرگتر، ذیل سطح دفتر را امکان پذیر میسازد. تجزیه و تحلیل مقدماتی، بیانگراین موضوع است که اگرچه ترتیب ابیات و بخشها الزاما متوالی است، ساختار گفتمانها واحتمالاً دفتر و کل اثر، کلنگر است. پس از بحث و بررسی آثار اخیر مربوط به رویکرد کلنگر به متون، این پیشنهاد به فرضیه تبدیل میشود. بنا بر اصول پاراللیسم و انعکاس متقاطع، دو اصل ساختاری در مثنوی معنوی وجود دارد: اصل اول، ترتیب متوالی ابیات و بخشها؛ و اصل دوم، ساختار کلنگر گفتمانها، دفتر و اثر است. این فرضیه در فصلهای دوم و سوم مورد بررسی قرار میگیرد. | فصل نخست، روششناسی تحقیق را مورد بحث قرار میدهد. سپس ماهیت ساختار [[مثنوی معنوی|مثنوی]] را شناسایی میکند و سطوح ساختار کنونی و دو سطح ساختاری میانی اما بدون نشانه را مورد بررسی قرار میدهد: سطح پاراگراف موضوعی و سطح بزرگتر گفتمان. اولین سطح ساختاری؛ امکان سازماندهی موضوعات را فراهم مینماید و سطح دوم شناسایی کُلهای بزرگتر، ذیل سطح دفتر را امکان پذیر میسازد. تجزیه و تحلیل مقدماتی، بیانگراین موضوع است که اگرچه ترتیب ابیات و بخشها الزاما متوالی است، ساختار گفتمانها واحتمالاً دفتر و کل اثر، کلنگر است. پس از بحث و بررسی آثار اخیر مربوط به رویکرد کلنگر به متون، این پیشنهاد به فرضیه تبدیل میشود. بنا بر اصول پاراللیسم و انعکاس متقاطع، دو اصل ساختاری در [[مثنوی معنوی]] وجود دارد: اصل اول، ترتیب متوالی ابیات و بخشها؛ و اصل دوم، ساختار کلنگر گفتمانها، دفتر و اثر است. این فرضیه در فصلهای دوم و سوم مورد بررسی قرار میگیرد. | ||
فصل دوم، حاوی خلاصۀ روایی و موضوعی متن دفتر اول مثنوی است که به موازات اصول فرضیۀ پیشنهادی پیش میرود. دوازده گفتمان شناسایی و هر یک از نظر موضوعی خلاصه میشود. ساختار هر گفتمان مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد و پس از تبیین رابطۀ پارالل و انعکاس متقاطع میان بخشها، هر یک از گفتمانها تفسیر میشود. تفاسیر الزاماً مختصر است و همانند ادبیات تفسیری کامل نیست. این فصل طولانی است. زیرا بدون نشان دادن جزئیات عملیات ساختاری در عمل، نمیتوان فرضیه را آزمایش و اثبات نمود. | فصل دوم، حاوی خلاصۀ روایی و موضوعی متن دفتر اول [[مثنوی معنوی|مثنوی]] است که به موازات اصول فرضیۀ پیشنهادی پیش میرود. دوازده گفتمان شناسایی و هر یک از نظر موضوعی خلاصه میشود. ساختار هر گفتمان مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد و پس از تبیین رابطۀ پارالل و انعکاس متقاطع میان بخشها، هر یک از گفتمانها تفسیر میشود. تفاسیر الزاماً مختصر است و همانند ادبیات تفسیری کامل نیست. این فصل طولانی است. زیرا بدون نشان دادن جزئیات عملیات ساختاری در عمل، نمیتوان فرضیه را آزمایش و اثبات نمود. | ||
مبنای فصل سوم، بر فصل پیشین نهاده شده و به تجزیه و تحلیل دفتر اول به عنوان یک کل میپردازد. کشف سازماندهی گفتمانها به صورت پارالل و انعکاس متقاطع، حاصل بررسی رابطۀ میان دوازده گفتمان است. این تجزیه و تحلیل که منطق دفتر اول را آشکار میکند، شرح تحوّل و تعالی نفس و مراحل گوناگون سیر و سلوک است. در دفتر اول، دوازده گفتمان به عنوان سه بلوک چهارتایی، بررسی میشود. بلوک اول به نفس اماره، بلوک دوم به نفس لوّامه و بلوک سوم به نفس مطمئنّه میپردازد. در خاتمه، کلیه یافتههای این بررسی گردآوری و چنین استدلال میشود که مثنوی نه تنها فاقد ساختار نیست، بلکه به | مبنای فصل سوم، بر فصل پیشین نهاده شده و به تجزیه و تحلیل دفتر اول به عنوان یک کل میپردازد. کشف سازماندهی گفتمانها به صورت پارالل و انعکاس متقاطع، حاصل بررسی رابطۀ میان دوازده گفتمان است. این تجزیه و تحلیل که منطق دفتر اول را آشکار میکند، شرح تحوّل و تعالی نفس و مراحل گوناگون سیر و سلوک است. در دفتر اول، دوازده گفتمان به عنوان سه بلوک چهارتایی، بررسی میشود. بلوک اول به نفس اماره، بلوک دوم به نفس لوّامه و بلوک سوم به نفس مطمئنّه میپردازد. در خاتمه، کلیه یافتههای این بررسی گردآوری و چنین استدلال میشود که مثنوی نه تنها فاقد ساختار نیست، بلکه به طور قطع همۀ جزئیات ساختاری آن قبل از سرایش برنامهریزی شده است. به اذعان مؤلف، بهرهگیری فوقالعاده و استثنایی [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] از دو نوع ساختار متوالی و کلنگر در این اثر، گویای فهم و تجربه او از حقیقت است. به این ترتیب، ساختار معنایی مثنوی بسیار پیچیدهتر و جامعتر از آن است که تاکنون گمان میرفته است. | ||
طور قطع همۀ جزئیات ساختاری آن قبل از سرایش برنامهریزی شده است. به اذعان مؤلف، بهرهگیری فوقالعاده و استثنایی مولانا از دو نوع ساختار متوالی و کلنگر در این اثر، گویای فهم و تجربه او از حقیقت است. به این ترتیب، ساختار معنایی مثنوی بسیار پیچیدهتر و جامعتر از آن است که تاکنون گمان میرفته است. | |||
در پایان، منابع و مآخذ فارسی و انگلیسی و نمایه اعلام و لغات و اصطلاحات و نمایه دیاگرام درج شده است. <ref> ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص222-223</ref> | در پایان، منابع و مآخذ فارسی و انگلیسی و نمایه اعلام و لغات و اصطلاحات و نمایه دیاگرام درج شده است. <ref> ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص222-223</ref> |