پرش به محتوا

جبر و اختیار و قضا و قدر در مثنوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''جبر و اختیار و قضا و قدر در مثنوی''' تألیف قادر فاضلی، این کتاب، کوشیده است که اعتقاد اصلی مولانا را دربارۀ مسئله پیچیده و دشوار جبر و اختیار مشخص کند. اساس این بحث، مثنوی معنوی است که به نظر مؤلف، مولانا در آن در شرایط متفاوت، مواضع گوناگونی اتخاذ کرده است و به همین دلیل عده‌ای او را جبری و عده‌ای دیگر اختیاری معرفی کرده‌اند.  
'''جبر و اختیار و قضا و قدر در مثنوی''' تألیف [[فاضلی، قادر|قادر فاضلی]]، این کتاب، کوشیده است که اعتقاد اصلی [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] را دربارۀ مسئله پیچیده و دشوار جبر و اختیار مشخص کند. اساس این بحث، [[مثنوی معنوی]] است که به نظر مؤلف، [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] در آن در شرایط متفاوت، مواضع گوناگونی اتخاذ کرده است و به همین دلیل عده‌ای او را جبری و عده‌ای دیگر اختیاری معرفی کرده‌اند.  


کتاب شامل دو بخش: جبر و اختیار در مثنوی؛ قضا و قدر در مثنوی است.  
کتاب شامل دو بخش: جبر و اختیار در مثنوی؛ قضا و قدر در مثنوی است.  


مؤلف،ابتدا جبر و اختیار را تعریف و دیدگاه‌ فرقه‌های جبریه و اختیاریه(مفوّضه) و عدلیه(الامر بین الامرین) را توضیح داده است. آنگاه برخی آیات قرآن مجید و احادیث نبوی را که ریشۀ اصلی برداشت‌های متفاوت و گاه متناقض افراد و فرقه‌های اسلامی بوده،ذکر کرده است. بر اساس این تحقیق مولوی نه جبری محض است و نه اختیاری محض (مفوّضه)، بلکه او معتقد به اختیار، مطابق تفسیر مذهب عدلیه(الامر بین الامرین) است. سپس برای اثبات اختیار، مطابق دیدگاه مولانا که همان دیدگاه نظریه عدلیه است، دلایلی را بیان داشته است، از جمله اینکه: امر و نهی به افراد مختار تعلّق می‌گیرد؛ لازمه تعلیم و تربیت مختار بودن انسان است؛ کشش به سوی خوبی و بدی بیانگر اختیار انسان است؛ اجرای قوانین، خود یکی از ادله مختار بودن است؛ توبه و تردید انسان‌ها دلیل دیگری بر اثبات اختیار است؛ و مانند این‌ها. در ادامه به پیروی از مولانا، با تقسیم کردن جبر، به جبر ممدوح و جبر مذموم و تعریف آن‌ها، حرص و طمع، شکم‌بارگی و منفعت طلبی، میل و رغبت به کاری، عناد، هوای نفس، کاهلی و جاهلی را به عنوان علل گرایش افراد به جبر مذموم مطرح کرده است. در آخر این بخش،ابیاتی با مضمون جبر و اختیار از سوی مثنوی گردآوری و ذکر شده است.  
مؤلف، ابتدا جبر و اختیار را تعریف و دیدگاه‌ فرقه‌های جبریه و اختیاریه(مفوّضه) و عدلیه(الامر بین الامرین) را توضیح داده است. آنگاه برخی آیات قرآن مجید و احادیث نبوی را که ریشۀ اصلی برداشت‌های متفاوت و گاه متناقض افراد و فرقه‌های اسلامی بوده، ذکر کرده است. بر اساس این تحقیق [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولوی]] نه جبری محض است و نه اختیاری محض (مفوّضه)، بلکه او معتقد به اختیار، مطابق تفسیر مذهب عدلیه(الامر بین الامرین) است. سپس برای اثبات اختیار، مطابق دیدگاه [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] که همان دیدگاه نظریه عدلیه است، دلایلی را بیان داشته است، از جمله اینکه: امر و نهی به افراد مختار تعلّق می‌گیرد؛ لازمه تعلیم و تربیت مختار بودن انسان است؛ کشش به سوی خوبی و بدی بیانگر اختیار انسان است؛ اجرای قوانین، خود یکی از ادله مختار بودن است؛ توبه و تردید انسان‌ها دلیل دیگری بر اثبات اختیار است؛ و مانند این‌ها. در ادامه به پیروی از مولانا، با تقسیم کردن جبر، به جبر ممدوح و جبر مذموم و تعریف آن‌ها، حرص و طمع، شکم‌بارگی و منفعت طلبی، میل و رغبت به کاری، عناد، هوای نفس، کاهلی و جاهلی را به عنوان علل گرایش افراد به جبر مذموم مطرح کرده است. در آخر این بخش،ابیاتی با مضمون جبر و اختیار از سوی [[مثنوی معنوی|مثنوی]] گردآوری و ذکر شده است.  


در بخش دوم، با استفاده از آیات، و روایات و ابیات مثنوی، قضا و قدر را تعریف و پیشینۀ آن را بررسی نموده و انواع قضا و قدر را نیز توضیح داده است. سپس ارتباط قضا و مشیت الهی، ارتباط قضا و رضا، رابطۀ انسان با قضا و قدر، و فرق قضا و مَقضی را از منظر مولانا بررسی و شرح کرده و سرانجام، در پایان این بخش نیز اشعار مربوط به قضا و قدر در مثنوی را ذکر نموده است. در آخر، فهرست منابع، اعلام، آیات، احادیث اشعار تدوین و درج شده است.<ref> ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص207-208</ref>
در بخش دوم، با استفاده از آیات، و روایات و ابیات مثنوی، قضا و قدر را تعریف و پیشینۀ آن را بررسی نموده و انواع قضا و قدر را نیز توضیح داده است. سپس ارتباط قضا و مشیت الهی، ارتباط قضا و رضا، رابطۀ انسان با قضا و قدر، و فرق قضا و مَقضی را از منظر [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] بررسی و شرح کرده و سرانجام، در پایان این بخش نیز اشعار مربوط به قضا و قدر در [[مثنوی معنوی|مثنوی]] را ذکر نموده است. در آخر، فهرست منابع، اعلام، آیات، احادیث اشعار تدوین و درج شده است.<ref> ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص207-208</ref>