پرش به محتوا

کلیات مولانا اقبال لاهوری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مقدمه نويس' به 'مقدمه‌نویس')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''کلیات مولانا اقبال لاهوری'''، مجموعه اشعار محمد اقبال لاهوری (1294-‌1357ق/1877-‌1938م)، شاعر و متفکر مسلمان شبه قاره هند و پاکستان است که با مقدمه دکتر علی شریعتی و جاوید اقبال و به کوشش عبدالله اکبریان‌راد، به چاپ رسیده است.
'''کلیات مولانا اقبال لاهوری'''، مجموعه اشعار [[اقبال لاهوری، محمد|محمد اقبال لاهوری]] (1294-‌1357ق/1877-‌1938م)، شاعر و متفکر مسلمان شبه قاره هند و پاکستان است که با مقدمه دکتر [[شریعتی، علی|علی شریعتی]] و [[اقبال، جاوید|جاوید اقبال]] و به کوشش [[اکبریان‌راد، عبدالله|عبدالله اکبریان‌راد]]، به چاپ رسیده است.
 
اشعار [[اقبال لاهوری، محمد|اقبال]] با عناوین زیر، در این مجموعه گرد آمده است:


اشعار اقبال با عناوین زیر، در این مجموعه گرد آمده است:
«اسرار خودی»: (اثری است منظوم در قالب مثنوی)<ref>ر.ک: متن کتاب، ص37</ref>؛ «رموز بی‌خودی»: (دنباله‌ای بر منظومه اسرار خودی است)<ref>ر.ک: همان، ص77</ref>؛ «زبور عجم»: (که اشعار آن جنبه‌های فلسفی دارد)<ref>ر.ک: همان، ص127</ref>؛ «گلشن راز»<ref>ر.ک: همان، ص173</ref>؛ «بندگی‌نامه» <ref>ر.ک: همان، ص193</ref>؛ «پیام مشرق» (که در جواب دیوان گوته شاعر آلمانی است و اقبال آن را به حضور امیر امان‌الله خان، فرمانروای دولت وقت افغانستان تقدیم کرده است)<ref>ر.ک: همان، ص203</ref>؛ «لاله طور»<ref>ر.ک: همان، ص209</ref>؛ «افکار»<ref>ر.ک: همان، ص235</ref>؛ «می باقی»<ref>ر.ک: همان، ص265</ref>؛ «نقش فرنگ»<ref>ر.ک: همان، ص283</ref>؛ «جاویدنامه»<ref>ر.ک: همان، ص301</ref>؛ «افلاک»<ref>ر.ک: همان، ص317</ref>؛ «پس چه باید کرد ای اقوام شرق»<ref>ر.ک: همان، ص419</ref>«مثنوی مسافر»<ref>ر.ک: همان، ص445</ref> و «ارمغان حجاز»<ref>ر.ک: همان، ص461</ref>.
«اسرار خودی»: (اثری است منظوم در قالب مثنوی)<ref>ر.ک: متن کتاب، ص37</ref>؛ «رموز بی‌خودی»: (دنباله‌ای بر منظومه اسرار خودی است)<ref>ر.ک: همان، ص77</ref>؛ «زبور عجم»: (که اشعار آن جنبه‌های فلسفی دارد)<ref>ر.ک: همان، ص127</ref>؛ «گلشن راز»<ref>ر.ک: همان، ص173</ref>؛ «بندگی‌نامه» <ref>ر.ک: همان، ص193</ref>؛ «پیام مشرق» (که در جواب دیوان گوته شاعر آلمانی است و اقبال آن را به حضور امیر امان‌الله خان، فرمانروای دولت وقت افغانستان تقدیم کرده است)<ref>ر.ک: همان، ص203</ref>؛ «لاله طور»<ref>ر.ک: همان، ص209</ref>؛ «افکار»<ref>ر.ک: همان، ص235</ref>؛ «می باقی»<ref>ر.ک: همان، ص265</ref>؛ «نقش فرنگ»<ref>ر.ک: همان، ص283</ref>؛ «جاویدنامه»<ref>ر.ک: همان، ص301</ref>؛ «افلاک»<ref>ر.ک: همان، ص317</ref>؛ «پس چه باید کرد ای اقوام شرق»<ref>ر.ک: همان، ص419</ref>«مثنوی مسافر»<ref>ر.ک: همان، ص445</ref> و «ارمغان حجاز»<ref>ر.ک: همان، ص461</ref>.


مهم‌ترین قسمت اشعار اقبال،‌ مثنوی‌های اوست. غزل و دوبیتی و قطعه و ترکیب‌بند و مستزاد نیز دارد. وی بعضی تصرفات در قالب شعر کرده و آثاری نو به وجود آورده‌ است. از انواع مختلف شعر فقط در قصیده‌سرایی زیاد وارد نشده‌ و برروی‌هم اقبال را می‌توان از حیث انواع مختلف شعر نیز شاعری تمام و کامل‌عیار دانست<ref>ر.ک: خطیبی حسین، ص58</ref>.
مهم‌ترین قسمت اشعار [[اقبال لاهوری، محمد|اقبال]]،‌ مثنوی‌های اوست. غزل و دوبیتی و قطعه و ترکیب‌بند و مستزاد نیز دارد. وی بعضی تصرفات در قالب شعر کرده و آثاری نو به وجود آورده‌ است. از انواع مختلف شعر فقط در قصیده‌سرایی زیاد وارد نشده‌ و برروی‌هم [[اقبال لاهوری، محمد|اقبال]] را می‌توان از حیث انواع مختلف شعر نیز شاعری تمام و کامل‌عیار دانست<ref>ر.ک: خطیبی حسین، ص58</ref>.


اما از نظر سبک شعر، اقبال به‌عکس آنچه در بادی امر ممکن است تصور‌ شود‌، پیرو سبک هندی که در دوره او و قبل از او در هندوستان رواج داشته است، نیست، بلکه‌ در اشعار خویش بیشتر به سبک‌های قدیم‌ شعر‌ فارسی متوجه بوده است<ref>ر.ک: همان</ref>.
اما از نظر سبک شعر، [[اقبال لاهوری، محمد|اقبال]] به‌عکس آنچه در بادی امر ممکن است تصور‌ شود‌، پیرو سبک هندی که در دوره او و قبل از او در هندوستان رواج داشته است، نیست، بلکه‌ در اشعار خویش بیشتر به سبک‌های قدیم‌ شعر‌ فارسی متوجه بوده است<ref>ر.ک: همان</ref>.


اقبال از نظر معانی و افکار که بیشتر‌ ارزش شعری وی نیز از همین جهت است‌، شاعری است عمیق و مبتکر و از جهت سبک، قسمت‌ زیادی‌ از‌ اشعارش‌ تتبعی است در آثار قدیم شعر فارسی و قسمت دیگر آن‌ از‌ مبتکرات طبع اوست<ref>ر.ک: همان، ص60</ref>.
[[اقبال لاهوری، محمد|اقبال]] از نظر معانی و افکار که بیشتر‌ ارزش شعری وی نیز از همین جهت است‌، شاعری است عمیق و مبتکر و از جهت سبک، قسمت‌ زیادی‌ از‌ اشعارش‌ تتبعی است در آثار قدیم شعر فارسی و قسمت دیگر آن‌ از‌ مبتکرات طبع اوست<ref>ر.ک: همان، ص60</ref>.


در سراسر اشعار اقبال‌ یک‌ نکته‌ را نباید از نظر دور داشت و آن این است که لفظ در شعر او همان‌قدر ارزش‌ دارد‌ که وسیله‌‌ای برای بیان مفاهیم و معانی وسیع و پرارزش شاعر باشد؛ به پیرایه‌های لفظی و صنایع‌ شعری‌ و تکلفاتی که‌ معمولا شاعران و نویسندگان کم‌مایه‌ برای پوشیده داشتن سستی افکار و نقص معانی در آثار خویش بدان‌ توسل‌ می‌جویند، بی‌تفاوت است<ref>ر.ک: همان، ص64</ref>.
در سراسر اشعار [[اقبال لاهوری، محمد|اقبال‌]] یک‌ نکته‌ را نباید از نظر دور داشت و آن این است که لفظ در شعر او همان‌قدر ارزش‌ دارد‌ که وسیله‌‌ای برای بیان مفاهیم و معانی وسیع و پرارزش شاعر باشد؛ به پیرایه‌های لفظی و صنایع‌ شعری‌ و تکلفاتی که‌ معمولا شاعران و نویسندگان کم‌مایه‌ برای پوشیده داشتن سستی افکار و نقص معانی در آثار خویش بدان‌ توسل‌ می‌جویند، بی‌تفاوت است<ref>ر.ک: همان، ص64</ref>.


اقبال در اشعار خود‌ بسیار‌ روشن‌بین و با مظاهر عالم حیات آشناست و با آنچه‌ این عالم را بر مردم آن تیره و تنگ کند، به مبارزه برمی‌خیزد<ref>ر.ک: همان، ص65</ref>.
[[اقبال لاهوری، محمد|اقبال]] در اشعار خود‌ بسیار‌ روشن‌بین و با مظاهر عالم حیات آشناست و با آنچه‌ این عالم را بر مردم آن تیره و تنگ کند، به مبارزه برمی‌خیزد<ref>ر.ک: همان، ص65</ref>.


رباعیات اقبال نمودار کاملی است از سوز درون شاعر که در ضمن آن از پریشانی‌ احوال مردم‌ هند‌ و سایر ملل اسلامی می‌نالد و به فرنگ و آداب و عادات مردم آنجا که‌ متأسفانه توجه مسلمانان جهان را به خود‌ جلب‌ کرده و ظاهر‌ آن را می‌نگرد و به باطنش‌ توجه نمی‌کند، سخت خرده‌گیری و انتقاد می‌کند. سراسر اشعار او، پر است از تشویق مردم‌‌ به کار و حرکت و جنبش و اینکه باید ملل اسلامی با نهایت شهامت و استقامت‌ گره‌ کار‌ خویش را به دست هنرمند خود بگشایند<ref>ر.ک: همان، ص65-66</ref>.
رباعیات [[اقبال لاهوری، محمد|اقبال]] نمودار کاملی است از سوز درون شاعر که در ضمن آن از پریشانی‌ احوال مردم‌ هند‌ و سایر ملل اسلامی می‌نالد و به فرنگ و آداب و عادات مردم آنجا که‌ متأسفانه توجه مسلمانان جهان را به خود‌ جلب‌ کرده و ظاهر‌ آن را می‌نگرد و به باطنش‌ توجه نمی‌کند، سخت خرده‌گیری و انتقاد می‌کند. سراسر اشعار او، پر است از تشویق مردم‌‌ به کار و حرکت و جنبش و اینکه باید ملل اسلامی با نهایت شهامت و استقامت‌ گره‌ کار‌ خویش را به دست هنرمند خود بگشایند<ref>ر.ک: همان، ص65-66</ref>.


==پانویس ==
==پانویس ==