۱۱۲٬۵۲۶
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' )' به ')') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
''' اِبْنِ فُوَرَّجه، ابوعلى محمد بن حمد بروجردی ''' شاعر و اديب ايرانى سده 5ق/11م. | ''' اِبْنِ فُوَرَّجه، ابوعلى محمد بن حمد بروجردی ''' شاعر و اديب ايرانى سده 5ق/11م. | ||
== معنای فورجه== | == معنای فورجه== | ||
معنای فورجه به درستى روشن نيست. خوارزمى آن را نامى زردشتى دانسته و شايد به استناد همين گفته، دجيلى آن را چنين توجيه كرده كه از «فور» (پور) و علامت تصغير «چه» (پسر كوچک) تركيب يافته است. قرائتى كه ياقوت و سيوطى پيشنهاد كردهاند، اگرچه با اين اشتقاق تناسب بيشتری دارد، در تلفظ بسيار ثقيل مىگردد. | معنای فورجه به درستى روشن نيست. [[خوارزمی، محمد بن احمد|خوارزمى]] آن را نامى زردشتى دانسته و شايد به استناد همين گفته، دجيلى آن را چنين توجيه كرده كه از «فور» (پور) و علامت تصغير «چه» (پسر كوچک) تركيب يافته است. قرائتى كه [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|ياقوت]] و [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سيوطى]] پيشنهاد كردهاند، اگرچه با اين اشتقاق تناسب بيشتری دارد، در تلفظ بسيار ثقيل مىگردد. | ||
از بررسى منابع چنين برمىآيد كه ابن فورجه نام دو شخصيت جداگانه و معاصر به نامهای حمد بن محمد و محمد بن حمد بن محمد است كه احتمالاً پدر و پسر بودهاند و تشابه نام و برخى ديگر از وجوه مشترک آن دو، موجب بروز آشفتگى و خلط در منابع شده است، به گونهای كه به آسانى نمىتوان برای هريک شرح حال جداگانهای تدارک ديد. | از بررسى منابع چنين برمىآيد كه ابن فورجه نام دو شخصيت جداگانه و معاصر به نامهای حمد بن محمد و محمد بن حمد بن محمد است كه احتمالاً پدر و پسر بودهاند و تشابه نام و برخى ديگر از وجوه مشترک آن دو، موجب بروز آشفتگى و خلط در منابع شده است، به گونهای كه به آسانى نمىتوان برای هريک شرح حال جداگانهای تدارک ديد. | ||
== ابن فورجه در منابع== | |||
== ابن فورجه در | |||
نخستين منبعى كه به زندگى محمد بن حمد اشارهای كرده، ثعالبى تذكرهنويس معاصر اوست كه وی را بروجردی، اهل اصفهان و مقيم ری و شاعر و نويسندهای برجسته خوانده و حدود 20 بيت از اشعار او را آورده است. | نخستين منبعى كه به زندگى محمد بن حمد اشارهای كرده، ثعالبى تذكرهنويس معاصر اوست كه وی را بروجردی، اهل اصفهان و مقيم ری و شاعر و نويسندهای برجسته خوانده و حدود 20 بيت از اشعار او را آورده است. | ||
معاصر ديگر وی، باخرزی، بدون اشاره به نام كامل او، وی را وزير خوانده و يادآور شده كه او را در ری ملاقات كرده است. پس از باخرزی تا حدود دو قرن همه منابع درباره اين دو سكوت كردهاند | معاصر ديگر وی، [[باخرزی، علی بن حسن|باخرزی]]، بدون اشاره به نام كامل او، وی را وزير خوانده و يادآور شده كه او را در ری ملاقات كرده است. پس از [[باخرزی، علی بن حسن|باخرزی]] تا حدود دو قرن همه منابع درباره اين دو سكوت كردهاند. | ||
جالب توجه اينكه در سده 7ق قفطى (د 646ق) كه گويا منابع بيشتری در دسترس داشته، دو شرح حال كاملاً جداگانه و متفاوت درباره اين دو نوشته است. آنچه وی درباره محمد بن حمد به دست داده، با اندكى تفاوت، گفتههای ثعالبى است، اما گفتههايش درباره حمد و اينكه او شاگرد ابوالعلاء معرّی بوده و صاحب دو كتاب [[الفتح على ابى الفتح]] و التجنى على ابن جنى است، تازگى دارد، ضمن اينكه وی ابياتى از اشعار حمد را نيز آورده و متذكر شده كه وی در 440ق در ری به تدريس اشتغال داشته است. | |||
از | |||
با اينهمه، گمان مىرود كه [[قفطی، علی بن یوسف|قفطى]] درباره ارتباط حمد با ابوالعلاء و نيز نسبت دو كتاب مذكور به وی دچار اشتباه شده باشد، زيرا با توجه به قصيدهای كه [[ابوالعلاء معری]]، در 400ق، در پاسخ محمد بن حمد نوشته و در بيت 4 آن او را ابن حمد خوانده، شک نمى توان داشت كه صاحب اين دو كتاب و كسى كه با ابوالعلاء ارتباط نزديک داشته، همان محمد بن حمد است، نه حمد بن محمد. اما به درستى نمىدانيم چرا ثعالبى در شرح حال او به اين دو كتاب اشارهای نكرده و آيا تا زمان حيات [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبى]] (د 429ق) اين دو كتاب نوشته نشده بوده و يا [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبى]] از آنها بىاطلاع بوده است. چه بسا همين امر نيز [[قفطی، علی بن یوسف|قفطى]] را به اشتباه انداخته باشد. | |||
از زمان [[قفطی، علی بن یوسف|قفطى]] به بعد همه منابع، يا با استناد به گفتههای ثعالبى شرح حال محمد بن حمد را نوشتهاند و يا با استفاده از اطلاعاتى كه در انباه الرواه آمده، شرح حال حمد را آوردهاند، اما بيشتر منابع هر دو را يكى پنداشته و شرح حال آن دو را با هم خلط كردهاند. | |||
==ولادت== | ==ولادت== | ||
اندكى قبل از | اندكى قبل از [[قفطی، علی بن یوسف|قفطى]]، [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|ياقوت]] نيز دو كتاب مذكور را به محمد بن حمد نسبت داده، اما ولادت او را در 330ق نوشته و يادآور شده كه وی تا 455ق زنده بوده است و اين اندكى شگفت مىنمايد. | ||
با توجه به آنچه گذشت و نيز اينكه اغلب منابع قابل اعتماد، محمد بن حمد را صاحب دو كتاب التجنى و الفتح دانستهاند، در اين مقاله به شرح حال وی مىپردازيم: برخى ولادت او را 380ق در نهاوند دانستهاند، ولى ياقوت بدون اشاره به زادگاه او، ولادتش را در 330ق نوشته، اما با توجه به برخى قراين از جمله قصيده ياد شده ابوالعلاء معری كه در 400ق در جواب ابن فورجه نوشته و در خلال آن او را در آغاز جوانى دانسته است، حدود 380ق برای تولد او صحيحتر مىنمايد. نيز در جايى ديگر صريحاً از بروجردی بودن ابن فورجه ياد شده است. | با توجه به آنچه گذشت و نيز اينكه اغلب منابع قابل اعتماد، محمد بن حمد را صاحب دو كتاب التجنى و الفتح دانستهاند، در اين مقاله به شرح حال وی مىپردازيم: برخى ولادت او را 380ق در نهاوند دانستهاند، ولى ياقوت بدون اشاره به زادگاه او، ولادتش را در 330ق نوشته، اما با توجه به برخى قراين از جمله قصيده ياد شده ابوالعلاء معری كه در 400ق در جواب ابن فورجه نوشته و در خلال آن او را در آغاز جوانى دانسته است، حدود 380ق برای تولد او صحيحتر مىنمايد. نيز در جايى ديگر صريحاً از بروجردی بودن ابن فورجه ياد شده است. | ||
خط ۹۲: | خط ۸۷: | ||
دفاعيات او در بسياری موارد تند و با انتقاد شديد همراه است، مخصوصاً هر جا كه در مقام دفاع از متنبى، سخنى از صاحب بن عباد به ميان آورده، صاحب را سخت مورد طعن و استهزا قرار داده است و گفتههای وی را درباره متنبى و اتهام سرقت عقايد و آراء فلسفى افلاطون را كه صاحب بر آن تأكيد بسيار داشته، بىاساس و از روی جهل و نادانى خوانده و انتقاداتش را مايه فضاحت و رسوايى خود او دانسته است. | دفاعيات او در بسياری موارد تند و با انتقاد شديد همراه است، مخصوصاً هر جا كه در مقام دفاع از متنبى، سخنى از صاحب بن عباد به ميان آورده، صاحب را سخت مورد طعن و استهزا قرار داده است و گفتههای وی را درباره متنبى و اتهام سرقت عقايد و آراء فلسفى افلاطون را كه صاحب بر آن تأكيد بسيار داشته، بىاساس و از روی جهل و نادانى خوانده و انتقاداتش را مايه فضاحت و رسوايى خود او دانسته است. | ||
پس از ابن جنى و صاحب ابن عباد بيشترين حملات ابن فورجه متوجه قاضى جرجانى است و او را كه با آنهمه دانش و فضل در فهم صحيح برخى اشعار متنبى درمانده، نمىبخشايد. با اينهمه، خود از خردهگيری بر برخى ابيات متنبى و اشاره به لغزشهای او خودداری نكرده است. | پس از [[ابن جنی، عثمان بن جنی|ابن جنى]] و [[صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد|صاحب ابن عباد]] بيشترين حملات ابن فورجه متوجه [[جرجانی، عبدالقاهر بن عبدالرحمان|قاضى جرجانى]] است و او را كه با آنهمه دانش و فضل در فهم صحيح برخى اشعار متنبى درمانده، نمىبخشايد. با اينهمه، خود از خردهگيری بر برخى ابيات متنبى و اشاره به لغزشهای او خودداری نكرده است. | ||
خط ۹۹: | خط ۹۴: | ||
ابن فورجه بيشتر شهرت خود را مديون دو كتاب الفتح على ابى الفتح و التجنى على ابن جنى است. | ابن فورجه بيشتر شهرت خود را مديون دو كتاب الفتح على ابى الفتح و التجنى على ابن جنى است. | ||
1- الفتح على ابى الفتح، | 1-الفتح على ابى الفتح، | ||
در واقع ردّيهای است بر كتاب الفسر الصغير كه ابن جنى در رد اشعار متنبى نوشته است و چنانكه مىدانيم بر ديوان متنبى شرحها و رديههای بسياری نوشته شده و يكى از نقاط ضعف متنبى كه هميشه دستآويز شارحان و منتقدان اشعار او بوده است، جنبه لغوی اشعار اوست. | در واقع ردّيهای است بر كتاب الفسر الصغير كه ابن جنى در رد اشعار متنبى نوشته است و چنانكه مىدانيم بر ديوان متنبى شرحها و رديههای بسياری نوشته شده و يكى از نقاط ضعف متنبى كه هميشه دستآويز شارحان و منتقدان اشعار او بوده است، جنبه لغوی اشعار اوست. | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۱۷: | ||
رديهای است بر كتاب الفسر الكبير ابن جنى كه قبل از الفتح نوشته شده و ابن فورجه در الفتح بارها از آن نام برده است. | رديهای است بر كتاب الفسر الكبير ابن جنى كه قبل از الفتح نوشته شده و ابن فورجه در الفتح بارها از آن نام برده است. | ||
به گفته سزگين نسخهای از آن در اسكوريال موجود است. اما با توجه به اظهارات دجيلى نسخه مذكور همان الفتح على ابى الفتح است و تاكنون نسخهای از التجنى على ابن جنى شناخته نشده است. | به گفته سزگين نسخهای از آن در اسكوريال موجود است. اما با توجه به اظهارات دجيلى نسخه مذكور همان الفتح على ابى الفتح است و تاكنون نسخهای از التجنى على ابن جنى شناخته نشده است. | ||
علاوه بر اين دو كتاب، نسخهای خطى نيز با نام: | علاوه بر اين دو كتاب، نسخهای خطى نيز با نام: | ||
2- رساله فى تقويه الباه، | 2-رساله فى تقويه الباه، | ||
در كتابخانه حميديه در سليمانيه تركيه به نام او مضبوط است، اما در بيشتر فهارس، اين رساله به ابن سينا نسبت داده شده است. | در كتابخانه حميديه در سليمانيه تركيه به نام او مضبوط است، اما در بيشتر فهارس، اين رساله به ابن سينا نسبت داده شده است. |