|
|
خط ۲۰۵: |
خط ۲۰۵: |
| عمدهترين آثار ابن ماجد را به ترتيب زير مىتواند برشمرد: | | عمدهترين آثار ابن ماجد را به ترتيب زير مىتواند برشمرد: |
|
| |
|
| 1. الفوائد فى اصول علم البحر و القواعد، اين کتاب به نثر است و در ميان آثار وی در درجه نخست اهميت قرار دارد. | | 1. [[الفوائد في أصول علم البحر و القواعد|الفوائد فى اصول علم البحر و القواعد]]، اين کتاب به نثر است و در ميان آثار وی در درجه نخست اهميت قرار دارد. |
| | |
| فران آن را معتبرترين و مهمترين اثر وی ناميده است. تاريخ نگارش اين کتاب را 895ق/ 1490م نوشتهاند.
| |
| | |
| کراچکوفسکى تاريخ تدوين آن را متغير دانسته و بر آن است که مؤلف چند بار متن کتاب را اصلاح کرده و مطالبى بر آن افزوده است. از اين رو وی با اتکا به نظر فران و نيز با اتکا به نظر تشنر2 از 3 متن مختلف کتاب ياد کرده که در 880ق/1475م، 882ق/1478 و 895ق/ 1489م نوشته شده است.
| |
| | |
| ابن ماجد در اين کتاب از مسائل نظری و عملى دريانوردی برپايه نوشتههای گذشتگان و تجارب شخصى مطالبى آورده است.
| |
| | |
| منطقه مورد بحث او شامل دريای سرخ، خليج فارس، اقيانوس هند و جزاير هندوچين است. اين کتاب مشتمل بر 12 فصل است که نگارنده هر يک از فصول را «فائده» ناميده است.
| |
| | |
| در فصل نخست از پيدايش دريانوردی مطالبى آمده است که تا اندازهای افسانهآميز به نظر مىرسد. ضمناً در اين فصل درباره سوزن مغناطيس و عقربه قطبنما بحث شده است. فصل دوم مربوط به مشخصات معلمان واقعى، وظايف و حدود دانش و آگاهى آنهاست.
| |
| | |
| فصل سوم درباره تعيين منازل قمر است. فصل چهارم مربوط به اَخنان (خانههای) سى و دوگانه قطبنما و بادنماست که همراه با شرح و تفصيل است.
| |
| | |
| جا دارد گفته شود که هنوز اين طريقه در بعضى نواحى متداول است و دريانوردان محلى دريای سرخ تقسيمات رايج در قطبنماهای اروپايى را به کار نمىبندند، بلکه آن را به 32 خانه بخش مىکنند که با طلوع و غروب ستارههای معين ارتباط دارد و از روی اخنان معلوم مىشود.
| |
| | |
| فصل پنجم از جغرافى نگاران و منجمان پيشين بحث مىکند. فصل ششم مربوط به راههای دريايى است. فصل هفتم حاوی ملاحظاتى درباره رصدهای نجومى است که غالباً از قياس فاصله ميان ستاره قطبى (جدی يا «الجاه» معرب گاه) (فران، «عناصر ايرانى»، با دو ستاره دب اصغر (الفرقدان) و يک ستاره دب اکبر (النعش) است.
| |
| | |
| اين ستارگان هم اکنون نيز از ديدگاه دريانوردان واجد اهميت بسيارند.
| |
| | |
| در مؤلفات ابن ماجد تعيين مدارات با درجه معلوم نمىشود، بلکه به وسيله عاملى صورت مىپذيرد که در اصطلاح وی «اصبع» يا انگشت ناميده مىشود. شايد اين اصطلاح روش ابتدايى رصدگيران قديم باشد که معادل يک درجه و 37 دقيقه است. اين روش متعلق به اسطرلابهايى است که نه با درجه، بلکه به مقياس انگشت تقسيم شدهاند. اصل اين روش معلوم نيست و فران نيز نتوانست وجود آن را نزد يونانيان، ايرانيان، مردم چين، هند و اندونزی تعقيب کند. ابن ماجد تنها جغرافى شناس عرب است که خط استوا و نصفالنهار را بر پايه مکتب بطلميوس به 360 درجه تقسيم نکرده، بلکه آن را به چيزی معادل 224 انگشت بخش نموده است که از دو طريق به دست مىآيد. يکى آنکه هر خانه بادنما هفت انگشت است و ديگر آنکه هر يک از منازل بيست و هشتگانه قمر هشت انگشت است و در هر دو حال نتيجه چنين مىشود که انگشت معادل يک درجه و 37 دقيقه است.
| |
| | |
| فصل هشتم درباره علامات نزديک شدن خشکى، ناوبری، فرماندهى کشتى و هدايت آن به بنادر گجرات (در نقشه ابن ماجد «جوزرات») است که ظاهراً در فعاليت دريانوردی وی از اهميت فراوان برخوردار بوده است.
| |
| | |
| مطالب فصل نهم درباره سواحل است و از رأس الحد در جزيرهالعرب آغاز مىشود. در اين فصل از 3 گروه معلمان نيز ياد شده است.
| |
| | |
| فصل دهم حاوی شرحى درباره 10 جزيره بزرگ است که عبارتند از: شبه جزيره عربستان يا «جزيرهالعرب»، جزيرهالقمر (ماداگاسکار)، شمطره (سوماترا)، جاوه، الغور که شوموفسکى و کراچکوفسکى آن را همان جزيره تايوان يا فرمز نوشتهاند، سيلان يا سرانديب که در متن نسخه خطى گاه «سرانديد» آمده است.
| |
| | |
| زنگبار (درنقشه زنجبار)، بحرين، سقطره (سقطری) و ابن گاوان.
| |
| | |
| شوموفسکى جزيره ابن گاوان را «ابن جوان» نوشته است («سه راهنامه»، همانجا). فصل يازدهم مربوط است به بادهای موسمى و دريانوردی. فصل دوازدهم شرحى است درباره دريای سرخ (بحر قلزم العرب) و جزاير آن و نيز صخرههای زير آب.
| |
|
| |
|
| 2. حاويه الاختصار فى اصول علم البحار، اين کتاب در ميان آثار ابن ماجد در درجه دوم اهميت قرار دارد و از آثار متقدم او و مربوط به 866ق/1462م است. | | 2. حاويه الاختصار فى اصول علم البحار، اين کتاب در ميان آثار ابن ماجد در درجه دوم اهميت قرار دارد و از آثار متقدم او و مربوط به 866ق/1462م است. |
خط ۳۰۷: |
خط ۲۷۷: |
| از نوشتههای ابن ماجد چنين برمىآيد که از راهنمايى پرتغاليان احساس شرمساری مىکرد. وی با اندوه از ورود فرنگان (پرتغاليان) به کاليکوت ياد کرده و نوشته است که آنان به کاليکوت درآمدند، به خريد و فروش دست زدند، با خودسريهای خويش و ضمن تکيه بر فرمانروايان، عرصه را به ديگران تنگ کردند و بيزاری از اسلام را با خود به همراه آوردند و مردم را با دهشت و نگرانى دست به گريبان کردند<ref>عنايتالله، رضا، ج4، ص556-548</ref>. | | از نوشتههای ابن ماجد چنين برمىآيد که از راهنمايى پرتغاليان احساس شرمساری مىکرد. وی با اندوه از ورود فرنگان (پرتغاليان) به کاليکوت ياد کرده و نوشته است که آنان به کاليکوت درآمدند، به خريد و فروش دست زدند، با خودسريهای خويش و ضمن تکيه بر فرمانروايان، عرصه را به ديگران تنگ کردند و بيزاری از اسلام را با خود به همراه آوردند و مردم را با دهشت و نگرانى دست به گريبان کردند<ref>عنايتالله، رضا، ج4، ص556-548</ref>. |
| | | |
|
| | |
| == پانویس== | | == پانویس== |
|
| |
|